این داستان تقدیم به شما
خواهرزنم داشت با یه پسر نامزد میکرد،اما پسره از ارتباط جنسی با زنان چیز زیادی نمیدونست. فاطی اینو با زنم مطرح کرد. زنم گفت من با مهدیار صحبت میکنم بهت اطلاع میدم. شب موقع چایی زنم داشت من من میکرد من فهمیدم میخواد موضوعی رو مطرح کنه و نمیدونه از کجا شروع کنه،گفت مهدیار جون فاطی داره نامزد میکنه،پسره چیزی از مسایل جنسی نمیدونه گفتم اگه اجازه بدی من با پسره یکی دو جلسه صحبت کنم و یه مسایلی رو بهش یاد بدم. گفتم مشکلی نیست بریم سه تایی بیرون من یه گوشه میشینم تو بهش بگو. گفت نه اینجوری که نمیشه شاید بخوام بحثو باز کنم.گفتم یعنی چه؟گفت شاید بخوام شفاهی تر بهش یاد بدم. گفتم یعنی کوسو کون و سینه بهش نشون بدی؟گفت شاید جلوترم بریم. گفتم یعنی چه؟ گفت گاییدن کوس و کونو انجام بده ببینه چطوره ابشو بریزه زنو حال بیاره…گفتم میفهمی چی میگی؟یعنی یه غریبه تو کوس و کونت بزاره؟ گفت مگه چیه؟ من برای خواهرم هرکاری میکنم. گفتم به یه شرط. گفت چی گفتم منم باشم تموم صحنه های گاییده شدنتو ببینم. گفت نه شاید کارهایی بکنم که به مذاقت خوش نیاد.من گفتم باشه کجا میخواین برید.گفت پسره ویلا داره میریم همونجا…
کلید دوم ویلا رو از زنم گرفتم و خودم زودتر رفتم….زنم و باجناق آیندم به ویلا اومدن و دست تو دست هم داشتن.زنم گفت داماد جون لخت شو اول یه دوش بگیریم بعد توضیحات.طرف کمی سرخ شد و گفت با هم؟زنم گفت اره چون یه سری مسائلو باس تو حموم بگم یه سری تو رختخواب،زنم و طرف رفتن حموم که دوش بگیرن عرقشون پاک شه.زنم سه بسته واجبی با خودش برد تو حموم..کمی از دوش گذاشته بود داشتن بدن همو زیر دوش میمالیدن زنم داشت کیر طرف و خایه هاشو تمیز میکرد طرف هم داشت کس و کون زنم رو دست میکشید. طرف سبزه بود قد متوسط با کمی شکم..کیرش کاملا مست شده بود کیری با اندازه 18 سانت کلفت و بنفش با کله ای قارچی و رگهای متورم و خایه های بزرگ و آویزان.زنم گفت اولین چیز تمیزی کیرو کوس کونه. واجبی ها رو باز کرد و تو کاسه خمیر کرد و کل کیرو خایه طرف و حتی زیر خایه و پشمای کون طرف رو مالید.. بد از اینکه پسره دوش گرفت و کاملا صاف و صوف شد زنم گفت حالا طریقه لب گرفتنو سینه خوردنو امتحان میکنیم.
طرف شروع به خوردن لبای زنم کرد و سینه های اونو میمکید. زنم حالی به حالی شد و گفت بسه خودمونو بشوریم.موها رو قشنگ شستن کیر خایه طرف نازو نرم و تمیز شد و تمام پشمای اطراف سوراخ کونش ریخت.زنم کوسوکونش مثه دنبه شده بود.زنم گفت کوسمو بخور. طرف زبونشو روی کوس گذاشت و تا جا داشت مکید زنم دیونه شد و گفت کونمم لیس بزن،پسره دو لاپه کونو وا کرد و زبونشو توسوراخ کون چپوند.زنم دیوانه شده بود.پسره گفت چه هیکلی داری من عاشق کونت شدم،کاش جای شوهرت بودم.زنم گفت همه کارارو برات میکنم..زنم زیر دوش جلو پسره زانو زد و کیرشو براش ساک زد و خایه هاشو میلیسید و سوراخ کونشو رو هم لیس زد طرف دیوانه شد و گفت بریم رو تخت کارت دارم ،تو اتاق خواب اومدن با حوله خشک کردن و با تن لخت تو تخت خواب اومدند،زنم بلند شد و کوس تمیز بی مووتنگ خود را برروی دهان طرف گذاشت وخودشم به حالت 69 کیر کلفت طرف رو به دهان گذاشت،پسره با دهان داشت کوس زنمو میخورد و با انگشت تفی داشت سوراخ کون زنم رو باز میکرد…
زنم خایه های پر ملات پسره رو داشت میمکید که پسره گفت بزارش تو کوست،زنم بلند شد و سوراخ کوسو رو کیر پسره تنظیم کرد و با اینکه کیر پسره کلفت بود اما چون تحریک شده بود و کوسش خیس بود تا خایه فرو رفت و شروع به بالا و پایین کردن رو کیر پسره کرد.کوس زنم بسیار تنگو داغ مثه دنبه بود و پسره داشت حال اساسی میکرد،پسره گفت داره ابم میاد زنم گفت دست نگه دار منم میخوام بیارم برای همین از روی کیر پسره بلند شد و نیشگونی از سرکیرش گرفت تا تحریک فروکش کنه.طرف گفت من میخواهم از گاییدن کونت هم تجربه کسب کنم،زنم گفت منو خواستی بکن ولی فاطی رو حق نداری.پسره گفت مگه کون تو اوپنه.زنم گفت صاحبکارم منو از کون میکنه ولی کیرش باریکه.پسره رفت پشت زنمو دو لاپه کون رو از هم باز کرد و با زبونش داشت سوراخ کونو لیس میزد.زنم داشت دیونه میشد به طرف گفت برو پشتم بخواب و سر کیرتو بزار رو سوراخ کونم ولی فشار نده،پسره اطاعت کرد زنم خودش داشت کونشو عقب میداد تا اینکه با تحمل درد سر کلاهک رفت تو کونش،رگهای کیر کلفت پسره داشت خودشو پاره میکرد و داشت اروم اروم عقب جلو میکرد،خدایا داشتم چه میدیدم این همون زن تنگ بود که خودشو داشت برای خواهرش پاره میکرد و به یه تازه وارد کون میداد، اخه کیر پسره مثه بادمجون تا نصفه تو کون زنم گیر کرده بود،و داشت ماهیچه ها رو شل میکرد،زنم هم داشت حال میکرد و پسره اروم اروم تلمبه میزد و با دست نوک سینه های زنم رو میمالید.
پسره کمی ژل به سر کیرش زد و تا خایه تو کون تنگ زنم میزاشت،پسره گفت داره ابم میاد.زنم گفت بزار تو کوسم و ابتو بریز تو تا روش بچه دار کردن زن رو بهت بگم تازه عمیق ته کوسم بریز،پسره گفت حامله نشی از من؟زنم گفت اگرم بشم به خیک شوهرم میبندم،پسره خندید و با داد تموم ابو با فشار تو کوس زنم خالی کرد…با هم به حموم رفتن و پسره داشت سینه و کوس وکون زنم رو میشست،زنم بهش گفت هرگاه با خواهرم قهر کردی یا پریود بود حق خیانت نداری و کوس و کون من مال توعه.پسره گفت پس شوهرت چی؟زنم گفت اونکه سرشو شیره میمالم و بهش میگم رفتیم با دوستام ویلا و در نهایتم بفهمه میخواد با صحنه کوس و کون دادن من بتو حال کنه و با هم خندیدند.
نوشته: مهدیار بیغ
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید