این داستان تقدیم به شما

لذت یعنی اینکه بعد از یک رو کاری مزخرف بیای خونه… ببینی خواهرت زیر دوست پسرش داره از لذت بیهوش میشه. بری با خشونت با دست کیر پسره را از کونش بکشی بیرون . شروع کنی به ساک زدن کیر بکن خواهرت بعد از اینکه حسابی از کیرش سیراب شدی نوبت به خایه ها و کون کننده خواهرت برسه در حال که خواهرت هم داره با اه و ناله و حشریت تمام انگشتت میکنه تا برای کیر دوست پسرش کونت اماده بشه. وقتی کونت آماده شد. خواهر جونت بلند بشه کیر نیما جون (بکن گرامی) را از دهنت بکشه بیرون. خودت را به پشت دراز کنه و کیر نیما جون را اروم اروم با دستش هل بده تو سوراخت. مگه لذت بیشتر از این هم هست. در حالی که نیما جون داره اروم اروم تلنبه میزنه تا سوراخت به کیر کلفت و خشگلش عادت کنه. نازی جون(خواهر جونت) بیاد بالا سرت و پای راستش را از روی سرت رد کنه و با ناناز خوشگلش بیاد روی دهنت…
 
نازی حشری قبل از اینکه شروع کنی به خوردن کسش هم کلی آب شهوتش را ریخته تو دهنت. اوممممممم چه آب خوشمزه ایی مگه از آب کس آبجی هم چیزی خوشمزه تر گیر میاد. دست نازی را از روی کسش بکشی کنار و زبونت را در بیاری آروم شروع کنی به لیس زدن بالای ناناز آبجی جون. بعد از یکی دو دقیقه که نیما هم سرعت تلنبه زدناش را بیشتر کرد تو هم بیای پایین تر و کل کس نازی را به دهنت بگیری و میک بزنی. وقتی صدای نازی از آه و ناله تبدیل میشه به داد زدن با دست کمرش را خم کنی و رو خودت درازش کنی. دست راستت را از زیر بدنش بکشی بیرون و نوک انگشت هات را به هم بچسبونی و در حالی که مچ دست راستت مثل یک مخروط شده. همه جای انگشتا و مچ دست را با آب کسش خیس کنی و آروم ببریش سمت سوراخ کون باز مونده خواهرت. نازی که تازه شروع کرده بود به مالیدن دودول کوچیکت تا میفهمه میخوای چیکار کنی دست از کار میکشه و سعی میکنه که بلند بشه ولی دیگه خیلی دیر شده با دست چپ کمرش را میگیری و با دندونت هم لب های آویزون کسش را فشار میدی تا تسلیم بشه. وقتی تسلیم شد همزمان با نیما که کیرش را دوباره جا میکنه تا محکمتر و محکمتر کونت را جر بده دستت را با تمام قدرت تا مچ میکنی تو کون نازی که باعث میشه نازی هم کیرت را گاز بگیره البته نه زیاد محکم. ولی اینقدر محکم هست که باعث بشه نیم متر از تخت بپری بالا و کیر خوشتراش نیما از کونت در بیاد و نازی هم از روی تخت پرت بشه پایین..
 
نیما که از دست شما دوتا خل وچل شاکی شده پاهات را محکم میکشه سمت خودش و در حالی که داره زیر لب غرولند میکنه. باسنت را تا پاهاش میکشه عقب و بعد از اینکه کیر درازش را با ملحفه خشک میکنه. بدون خیس کردنش یک ضرب تا ته جا میکنه تو باسنت. جوری که احساس میکنی پوست اطراف سوراخت تا نافت کش اومده. نازی هم که درد رو تو صورت میبینه دستاش را میزاره دو طرف صورتت و خم میشه روت تا یکی از بهترین کارهایی که یک خواهر میتونه برای برادرش بکنه را برات انجام بده. قبل از اینکه صورتش بهت برسه اول آبشار شرابیش روی صورتت پهن میشه. همینطور که داره پایین میاد با دستاش موهاش را از روی صورتت کنار میزنه. بالاخره بعد از چند ساعت یا شاید هم چند روز یا حتی چند سال صبر لباش به لبات میرسه شروع میکنه به بهترین نحو لبات رو خوردن و مکیدن. این دیگه حتما بهترین لذته روی زمینه. اما همین که لباش را جدا میکنه احساس میکنی مغزت هم داره از وسط جدا میشه. دیگه نمیتونی درد باسنت را انکار کنی و چشات پر اشک میشه . نازی هم که اینو میبینه اول پای راستش را از روی شکمت رد میکنه و میاد روت. ..

 
بعد از اینکه روت خم میشه این سری به جای لبات میره سمت چشات و از روی گونه هات اشکات رو لیس میزنه. بعد از اینکه اشکات با بزاق آبجیت جاشون عوض شد. نازی بدون اینکه باعث بشه تماس نانازش با نافت از بین بره روت میچرخه و سرو ته میشه. خیلی آرام هنگام خم شدن کل شکم و باسنت را با کس یخورده زبرش ماساژ میده تا کسش بیاد رو دهنت و سر خودش هم بره لای پات. آروم با انگشتای کشیده اش عضله های شکم نیما را نوازش میکنه و شروع میکنه به فشار دادن شکمش تا اینقدر شکم اش از باسنت فاصله بگیره تا بتونه با دست دیگه اش کیر کلفت نیما را از کونت بکشه بیرون. بعد از اینکه کیر بکن عزیزت از سوراخت در میاد. اینقدر سوراخت گشاد شده که دیگه اندازه سه تا انگشت باز مونده باشه و باعث بشه از هوایی که وارد رودت بشه احساس سرما کنی و بلرزی.
نازنین جون بعد از اینکه کیر بکن گرام را با ملحفه روی تخت تمیز میکنه باسنش را از روی سرت بلند میکنه تا اونیکی دست آزادش را به نانازش برسونه و کلی آب برای خیس کردن کیر نیما جون و نرم کردن کون داداشیش برداره. این دفعه که کیر نیما با هدایت دستای ظریف نازی وارد کونت میشه فقط و فقط لذت میاد سراغت چون میدونی لیزی آب غلیظ خواهرت نمیزاره اصلا درد بکشی. وقتی همه عضله های بدنت ریلکس میشن و پشت سرت به تشک فشار داده میشه. فقط لذت محضه که تو همه رگ های بدنت جاری میشه وقتی این لذت با تلنبه های سومین موجود دوست داشتنی تو دنیات به سمت مغزت روان میشه. دیگه نمیتونی جلوی آه کشیدنات رو بگیری و شروع میکنی آروم آروم ناله کردن. تکون خوردنای نازی رو شکمت وقتی داره شکم نیما را لیس میزنه و با دستش بیضه هاش را با اندکی فشار بیشتر از معمول نوازش میکنه بهترین ماساژ دنیاست…
 
نفس زدنات دیگه قطع و بریده شده. میدونی که داری بر خلاف خواسته ات به اوج میرسی. وقتی با دو تا دستات باسن آبجی جونو چنگ میزنی. نازی هم نکته را میگیره و خودش را از نیما جدا میکنه و شیرجه رو به سمت دودولت شروع میکنه. اما قبل از اینکه بهش برسه دودول بی جنبت کار خودش را شروع میکنه و یخورده آب روی موهای قشنگ خواهرت شلیک میکنه. وقتی نازی کل دودولت را میکنه تو دهنش تازه میفهمی که اینبار حتی اندازه سری قبلی یخورده هم راست نکردی و کیر قلمیت کاملا شل و بی حالته. نازی که هنوز داره دودولت را میک میزنه با دستش آب هایی که موفق به خوردنش نشده را با دستش جمع میکنه. دست آبکیش را کم کم میاره سمت صورتت در حالی که حواسش هست آبت را روی تخت نریزه. بعد از اینکه با پشت دستش یک خورده صورتت ر نوازش میده. دستش را از بین بدناتون رد میکنه و به ناناز خوشگلش میرسونه و شروع میکنه با آب کیر داداش جونش کسش را مالیدن بعد از چند ثانیه نوازش و انگشت کردنش. دستش را بر میداره و سرت را به نانازش فشار میده. تو هم با اینکه خیلی بی حالی باز بخاطر لذت بردن بهترین خواهر دنیا شروع میکنی با زبون کس آبکیری خواهرت را لیس زدن.

 
بعد از یکی دو دقیقه میبینی که دیگه نمیتونی تلمبه های سریع بکنت را تحمل کنی. آروم با دستت پاش را فشار میدی تا بفهمه که دیگه بسته. با دستت هم سر نازی رو سعی میکنی از روی دودولت بلند کنی که میفهمی نازی برای اولین بار کیرت و بیضه هات را همه با هم تو دهنش جا داده و داره با جداره داخلی لبش به بیضه هات حرکت میده. وقتی فشار دست را بیشتر میکنی بیضه هات و بعدش کیرت دونه دونه از لای لبای به هم فشرده خواهرت میپرن بیرون و باعث درد نسبتا شدیدی میشه.
نیما که هنوز به اوج نرسیده. نازی رو بلند میکنه تا بقیه کارش را روی اون تموم کنه. ولی نازی از دستش در میره و میاد اینور تخت سرت را لای دستاش میگیره و با فشارش باعث میشه نود درجه روی تخت بچرخی و سرت از یک طرف تخت بزنه بیرون. صدای قیژ قیژ چوبی بهت میگه که خودش هم خم شده تا از کشوی کنار تخت یک چیزی برداره. وقتی بلند میشه و سمت نیما میچرخه (که خودش را به اینور تخت رسونده) صدای پاره شدن بسته پلاستیکی را میشنوی ولی همچنان چشات را باز نمیکنی.
وقتی نازی با شکم روی شکمت دراز میکشه تازه چشات را باز میکنی تا از لای چشای خیس از عرق و بزاق نازی تصویری تار از کیر کلفت و کادو پیچ شده ایی را ببینی که داره به کس نازی نزدیک میشه. با اینکه خیلی بی حالی ولی نمیتونی از خیر دیدن فرو رفتن این کیر چاق و چله و قد بلند توی کسسسسسسسسسس خواهرت بذاری…

 
وقتی سر کیر نیما به کس نازی میرسه ناله نازی هم بلند میشه و حین فرورفتن کیر گنده نیما صدای اونم اوج میگیره. وقتی کیر نیما تا وسط جا میشه پیش خودت فکر می کنی که نازنین احتمالا تنها دختری تو دنیاست که کسش از کونش تنگتره. با این فکر یخوره خنده ات میگیره و سعی میکنی زبونت را به بیضه های نیما برسونی تا با هر بار تلنبه زدن تو کس نازی. خودت بیضه های بکن خواهرت را بلیسی و بیشتر تحریکش کنی. بعد از چند تا تلنبه کیر را از کس خواهرت میکشی بیرون و اون را به سمت دهنت میاری و لبات را دورش حلقه میکنی تا اینبار نیما تو دهنت تلنبه بزنه. تو این فاصله هم نازی از فرصت استفاده میکنه و از روت بلند میشه و با کمرش اینبار روت میخوابه و کونش را برای پذیرایی سمت نیما بالا میاره. وقتی نیما این موقعیت را میبینه کیرش را از دهنت میکشه بیرون و کیرش را یک ضرب و تا دسته تو کون خواهرت فشار میده. ولی نازی کونش گشادتر از این حرفاست که با این چیزا دردش بگیره. بنابراین تو هم که دیگه خسته شدی سعی میکنی جفتشون را بیشتر تحریک کنی تا بتونی زودتر بخوابی.
 
پس دو تا انگشت بین انگشت اشاره و کوچیکت را از زیر کیر نیما تو کون نازی میکنی و شروی میکنی به تکون دادنشون تا زیر کیر نیما بیشتر تحریک بشه و اونیکی دستت هم میرسونی به ناناز نازنین تا با کلیت اش بازی کنی و از اونور هم با زبون به بیضه های نیما حال میدی. نقشه ات میگیره و تو کمتر از دو دقیقه نازی و نیما طبق معمول با هم به مرز ارضا شدن میرسن. نیما کیرش را از کس آبجیت در میاره و کاندوم را از روش بر میداره و با وجود کثیف بودن کیرش (البته فقط یخورده بو میده که بخاطر گاییدن سوراخ کون تمیز نشده خودته). کیرش را تا نصفه میکنه تو دهنت و آبش را ته حلقت خالی میکنه. آبش اینقدر زیاده که نمیتونی همش را یکجا ببلعی و یکخورده از آبش از بین لبات و کیرش میریزه روی پارکت کف اتاقت. نازی هم که هنوز داری با کلیتش ور میری روی شکمت داره از فرط شدت ارضا میلرزه. قبل از اینکه چشات از فرط بی حالی بسته بشه و دست از روی ناناز نازنین کنار بره فقط میتونی تصویر افتادن بدن نیما روی تخت را تا وسط راه تماشا کنی…
 
 
نوشته: بیلی باد

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *