این داستان تقدیم به شما

اولین کلاسم تو دانشگاه هفت صبح بود، چهل دقیقه ای تو کلاس موندم و بدون اینکه از استاد اجازه بگیرم از کلاس زدم بیرون
محمد پای پله های طبقه همکف منظرم بود. رفتیم و سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم سمت خونه ما.
دم در که رسیدیم، اروم کلید رو انداختم و در رو باز کردم و به محمد گفتم بدون سر و صدا بیاد تو.
از توی حال، در اتاق خواب رو که باز کردم، زنم رو دیدم که لخت لخت خوابیده. پتو فقط روی کمرش بود و باسن و بالاتنه اش معلوم بود.
برگشتم تو حال و اشاره کردم که میتونی بری تو. محمد دوستم هم سریع تمام لباس هاش رو در آورد و با عجله رفت تو. موقعی که میخواست وارد اتاق بشه بهش گفتم من میرم بیرون و کمی کار دارم.
حقیقتش این بود که بعد از چند بار سکس ضربدری من و محمد و همسران مون، محمد ازم خواسته بود که یکبار تنها باشه با زنم و این بود که امروز اومده بود تا دلی از عزا دربیاره

موقع خروج از در حال، فکری به سرم زد و با به هم زدن در طوری که صداش بره تو اتاق، بدون اینکه از خونه خارج بشم، بی صر و صدا برگشتم تو حال
خوشبختانه با عجله ای که محمد داشت، در اتاق خواب رو کامل نبسته بود. نشستم و اروم سرمو جلو بردم
اینبار پتو کامل کشیده شده بود روی رختخوب و از حجم و ارتفاع پتو معلوم بود که محمد بدون معطلی رفته روی زنم
حرکات آهسته کمر دوستم نشان می داد که کیرشو داره یواش یواش توی کس زنم میفرسته
فقط سرشوت معلوم بود و لبهای محمد که داشت لبهای زنمو میخورد دیده میشد و بقیش حرکت ارام پتو در ناحیه کمر بود
شاید پنج دقیقه ای گذشته که که کم کم ضربه های محمد تند تر شد و ب این کار، یواش یواش پتو هم پایین تر می اومد

محمد با تمام هیکلش روی زنم خوابیده بود و درحالیکه لبش هنوز روی لب زنم بود دستاشرو انداخته بود زیر کتف زنم و با دستش اونو به پایی فشار می داد تا کیرش با قدرت بیشتری بره تو کس زنم
زنم پاهاشو داده بود و دوستم هم با یک ریتم یکنواخت و مداوم داشت میکرد
دقایقی بعد محمد خودش رو بلند کرد و و به حالت نیم خیز شد
از ترس اینکه منو نبیته سرمو کشیدم عقب و چند لحظه ای بی حرکت موندم

دوباره که نگاه کردم دیدم علمیات گایش سگی شروع شده
زنم به حالت داگ استایل بود و محمد در حالی که دستش روی کمر زنم بود میکرد تو کسش
همیشه این منظره رو دوست داشتم
با هر ضربه محمد، باسن گرد و گنده زنم تکون میخورد و سینه هاش عقب جلو می رفت
معلوم بود زنم حسابی داره کیف میکنه چون یعد از چند دقیقه که محمد ریتم ضربه زدنش رو یواش تر کرد دیدم زنم خودش کونشو عقب جلو میکنه و سعی میکنه به محمد کمک کنه تا کیرشو تو عمق بیتری از کسش جا بده
چند بار هم کونشو دایره وار چرخوند و همین کافی بود تا محمد حشری بشه و ضروع کنه به ضربه های محکم زدن
چند ضربه کافی بود تا زنم از خود بیخود بشه و صدای اه و اوهش دربیاد
به نظرم محمد لیدوکائین زده بود به کیرش که ابش نمی اومد و شاید یک بیست دقیقه با شدیت هرچه تمام تر زنم رو گایید جوری که این اخری ها عرق کرده بود و قطره های عرقش میرخیت روی باسن زنم

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *