این داستان تقدیم به شما

سلام بچه ها من رضام

18 سال دارم تپلم ولی قیافم خوبه بدنمم لش نیست کلی سکس داشتم تاحالا این اخرا دیگه ازسکس خسته شده بودم داشتم دنبال یه رابطه مداوم و احساسی میگشتم …
***
توی گروه داشتم چت میکردم که یه پسر به اسم ارش نوشت 20 سالمه دنبال یه کیس تپلم برا رابطه دوستانه و نه سکس گفتم بیا پی وی اومد شروع کرد عکس تبادل کردیم و شروع شد گفتم بیا همدیگرو ببینیمباهم رفتیم گردش و همو دیدیم و هی میگفت عاشقمه و این حرفا منم مثل خر باور کرده بودم از فرداش هرروز میرفتیم بیرون و لب و اینحرفا خیلی حشری بودم یروزی اومد ایمو گفت عزیزم منم حشریم سکس ویدیو کنیم قبول کردم . دوطرفه بود خوب حال میدادیم بهم ولی من نمیخواستم کونمو بکنه فقط سافت دوست داشتم باهم باشیم باهم سکس ویدیو کردیم ابامون اومد و فردا اومد باز رفتیم کافی شاپ و تو 5 روز دوستی باش هرچی میخواست میخریدم چهارصد پونصد خرجش کردم
پنج شنبه شد من یکمی ازش سرد شده بودم نمیدونم چرا خواستم ببینمش زنگ زدم گفتم بیا طرفای فلان پارک اومد گفتم خونه خالیه بیا بریم خونه گفت اوک اومدیم خونه باهم حرف زدیم گفت رضا سکس بکنیم .
قبول کردم …

 
شروع کرد لب گرفتن با عجله لبامو میخورد منم لبای اونو میخوردم تو بغل هم بودیم محکم گرفته بودش منو دستموگذاشتم رو کیرش سیخش کردم کیرش یه 17 سانتی میشد هی میگفت عاشقتم عشقم
بعد اونم با کیر من بازی کرد هردونو سیخ کرده بودیم
گفتم بلند شود
بلند شد از روش شلوار کیرشو گاز گرفتم درش اوردم کیر نازشو اونم لباسای منو در اورد لخت کنار هم نشتسیم من کلا عادت دارم شیو میکنم رونا و کونم خیلی سکسی هستن وقتی بدن لختمو دید بدجوری تحریک شد گفت رضا میزای بکنمت گفتم اول 69 بشیم ساک بزنیم برا هم بعد
69 شدیم شروع کردیم ساک زدن تو اسمونا بودیم دوتامونم …
 
هراز گاهی توپاشو میخوردم بعد گفت دراز میکشیبکنم منم بد جور شهوتم بالا زده بود گفتم اوک فقط اینبار رفتم خودمو تمیز کردم اومدم سر کیرشو لابوریکانت زد یکمم دم کونم زد خوابید روم اون گرمای بدنش خیلی خوببود خیلی دوست داشتم ازروم بلند نشه سر کیرشو اروم کرد تو همونجوری گردنمم میبوسید اروم اروم کرد تو کونم بعد شروع کرد به کردن خیلی حال میداد بهم محکم تلمبه میزد بعد گفت سگی میخوام من سگی شدم گذاشت تو موهامو میکشید و برام جق میزد خودشو محکم میکوبوند بهم وایییی.
یکم مونده بود ابش بیاد که گفت رضا کجا بریزم گفتم رو کمرم بریز در اورد ریخت روکمرم بعدشگفتم برو و خودمم رفتم حموم در اومدم پیام داده بود عشقم خیلی حال داد منم گفتم قابلی نداشت و دوسه روز از هم بیخبر بودیم ، گفتم شاید دیگه خوشش نمیاد دیگه پیام ندادم رفتم گروه دیدم عه داره دوباره پیام میزاره به همه میگه فلانی کس مادر جندست و و بیغیرت و ولخرج باهاش دوست بشین براتون پول خرج میکنه هرچند بخواین برین مخشو بزنین
کلا حالم گرفته شد .
رفتم سیگار خریدم اوردم تواتاقم هی میکشیدم تا صبح و گریه میکردم
چرا من اینقد ساده ام….

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *