داستان سکسی تقدیم به شما
این قضیه مال پاییز هستش. من و خالم با هم چیزی نداریم یعنی از همه چیز من خبر داره چون از وقتی از شوهرش طلاق گرفته و مامان و بابا بزرگم مرحوم شدم من هم دیدم خالم تنهاست اکثریت پیش خالم هستم.
دیگه یه جورایی منو خالم با هم زندگی می کنیم همه فامیل هم روی من یه جور دیگه حساب می کنن.
میگن به به یه پسر خوب مومن حرف گوش کن کلا هر جا دم از مردونگی میشه اسمه مارو هم می برن( آره ارواح عمتون خبر ندارین ) دقیقا خالم از من 3 سال بزرگتره (ما شا ا… بابابزرگ چه کمری داشته).
طوری هستش که هر جا میریم همه فکر می کنن منو خالم زن و شوهر هستیم (تو هم که بدت نمیاد) اما چه افسوس هر کی این فکرو می کنه می گه چه تیکه ای رو داره هر شب می کنه ولی نمی دنن که اصلا تا حالا به فاصله یه متری هم نخوابیدیم چه برسه به …
در ضمن اینو بگم که خالم صبحا می رفت سره کار منم میرفتم دانشگاه بعضی روزها هم که کلاس نداشتم یه دلی از عذا در میاوردم زنگ می زدم به زیدم می یومد ما رو در بیابه.
یه روز 5 شنبه گوهی هم اون طرف ما دیر اومد خاله هم زود اومد داد!
منم از همه جا بی خبر که خاله ما پشت دره می خواستم بکنم تو کون زیدم اون می گفت کلفت و درازه می ترسم پاره بشم خلاصه پیچوند.
منم حشری نگو حالا خاله ما داره میشنوه یو هو صدای به هم خوردن در اومد نمی دوستم که خالم داره فیلم بازی می کنه فکر کردم خالم اومده سریع لباسمونو پوشیدیم.
مثلا داریم درس می خونیم خالم داد زد ساسان کجایی کفشات که اینجاست مهمونم داری؟
رفتم بیرون گفتم: به! خانم خانوما زود تشریف فرما شدین.
همون لحظه فرشته زیدم اومد بیرون خالم گفت خانوم کی باشن؟
این زیده ما شروع کرد به ته ته به ته کردن من سریع گفتم هیچ چی از دوستان دانشگاه هستن داشتیم درس می خوندیم!
خالمم نامردی نکرد تیکشو انداخت گفت بله خیلی هم خسته شدین خیس عرقین معلومه درسه سنگینی بوده تو مایه های علوم تجربی برخورد فیزیکی بین …
پریدم تو حرفش گفتم سوسن داری چی می گی؟
گفت بعدا بهت می گم.
آقا اون روز من اومدم که فرشته رو برسونم جیم شدم ساعت 10 شب اومدم خونمون
مامانم گفت ذلیل مرده کدوم گوری هستی برو ببین خالت چیکارت داره!
منم ریدم به خودم گفتم الان خاله ساکمو بسته می خواد بزاره زیر بغلم و یه لگد تو کونم پرتم کنه بیرون.
خلاصه رفتم خونه چون کلید داشتم در رو باز کردم رفتم تو مثلا من خونه نرفتم.
تو همین فاصله هم ننم زنگ زده بود ریده بود به نقشم گفت کجا بودی!
احساس کردم یه جور دیگه شده بود. گفتم تو کوچه ها الان اومدم اینجا ساکمو بردارم برم دیگه بابت امروز بد جوری ضایع کردم!!
گفت خفه شو پدر سگ مادر جنده پس اون کونی که خونه بوده مامانش گفته بیاد اینجا لابد عمه من بوده!!!
دیدم آره ننه سریع گزارش داده دیگه موندم چی بگم!
گفتش می خوری؟
گفتم چی؟
گفت ودکا؟
دیدم آره خودشم مسته پس بگو چرا انقدر داره بد صحبت می کنه حالیش نیست!
گفتم نه!
گفت خفه شو باید بخوری رو حرف من حرف نیار!
منم چون واقعا خاله سوسنمو دوست داشتم از بچگی با هم بزرگ شده بودیم قبول کردم منم خوردم مست مست شدم دیگه هیچی حالیم نبود سه تا ودکا روسی رو دو نفری خوردیم!
دیدم واقعا گوزه گوز شدم گفتم سوسن جون من برم بخوابم برگشت گفت کمکم نمی کنی منو ببری تو اتاق!
دیدم آره بابا بد جوری ضایع هستش اون از من ضایع تر هستش!
زیر بغلشو گرفتم بلندش کردم یو هو دستشو برد طرف کیرم (از اینجا به بعدش رو با حالت مستی بخونید تا برید تو حس)
گفت اینو بهم امشب قرض میدی؟
گفتم چی؟
گفت شنیدم بد جوری کلفته می خوام امشب تو من باشه میدیش؟
گفتم نیکی و پرسش؟ یو هو!!!
دو نفری با هم افتادیم رو تخت من هم زیرش موندم سرشو آورد بالا گفت ساسان جون خیلی می خوامت.
منم گفتم ما بیشتر.
شروع کردیم از هم لب گرفتن اصلا حواسم نبود دارم چیکار می کنم تی شرتمو در آورد شروع کرد با موهای روی سینم بازی کردن منم از رو پستوناشو میمالیدم دیگه داغ کرده بودم بعد از رو بولیز تونستم کرستشو باز کنم ( چقدر حرفه ای هستی شما )
بعد از 10 دقیقه کاملا لخت مادر زاد شده بودیم. داشتیم با هم ور می رفتیم بی اختیار دستمو بردم طرف کسش واقعا داغ بود شروع کردم کسشو لیس زدن با هر بار لیس زدن من آه خالم در میومد.
بر گشت کیرمو بگیره دستش تا دید گفت اوه اوه بنده خدا حق داشت نمی ذاشت کونش بزاری!
تازه فهمیدم قضیه چیه منم بیشتر حشری شدم افتادم به جون کس خالم چه لیسی میزدم خالمم کیرمو تو دهنش جا داد همشو خورد اونقدر خوب ساک میزد که انگار صد ساله اینکارس احساس کردم می خواد آبم بیاد!
بهش گفتم ولی اون به کارش ادامه داد و آبم اومد همشو خورد نذاشت یه قطرشم برام بمونه!
بعد بی حس افتادم رو تخت ولی انگار سوسن تازه خوشش اومده بود می گفت بازم می خوام افتاد بجون کیرم هر طوری بود باز کیر ما رو بلند کرد من چشامو بسته بودم رو ت تا
دسته کرده تو کسش( آرزویی که خیلی وقت بود خالم انتظارشو می کشید طبق گفته هاش تو روزهای بعد)
انگار به من آمپول حشریت زده باشن با دیدن این وضع بلندش کردم خوابوندمش خودم شروع کردم به تلمبه زدن حالا نزن کی بزن یه ربع یا نیم ساعتی داشتم این کار رو می کردم!
برگشت گفت عقب چی عقب نمیزاری؟
گفتم مگه عقب مجازه؟
گفت آره!
منم از خدا خواسته ( ای کون باز بدبخت) پریدم پشتش کیرمو گذاشتم دمه سوراخش فشار دادم تا کلش رفت!
دادش رفت بالا! گفت گوه خوردم! همین کسم بیا بزار!
من به حرفش گوش نکردم به کارم ادامه دادم دیگه داداش به آه و ناله تبدیل شده بود معلوم بود داره لذت میبره منم انگار تو سوراخ مداد تراش کرده بودم مگه تو می رفت!!
اولاش باز به سرم زد کسش بزارم برگردوندمش کردم تو کسش یه 4 تا تلمبه زدم دیدم کسش داره بازی می کنه فهمیدم می خواد ارضا بشه منم دیدم دارم ارضا می شم بهش گفتم من دارم ارضا می شم اومدم بکشم بیرون پاهاشو دور کمرم حلقه کرد نزاشت کیرمو بکشم بیرون همرو خالی کردم تو وای چه لذتی داشت هیچ وقت یادم نمیره دفعه اول واقعا لذت بخش بود!
بهش گفتم چرا؟
گفت قرص ضد حامله گی می خورم!
منم خیالم راحت شد تا صبح لخت تو بغل هم خوابیدیم.
صبح که شد بهم گفت ساسان اگه تو بچه خواهرم نبودی حتما باحات ازدواج می کردم چون تو واقعا فوق العاده ای! من بهاین خاطر از هوشنگ طلاق گرفتم که یه بار که کارشو می کرد دیگه باهام کاری نمی کرد!!
بهم قول بده هر وقت سکس خواستم منو ارضا می کنی!
منم از خدا خواسته قبول کردم.
تقریبا از اون روز به بعد خالم و من لااقل هفته ای دو بار رو با هم هستیم و کاملا مثل زنا و شوهرا شدیم.
تقریبا چهار سالی میشه با خالم هستم ولی هیچکدومش اون بار اول نمیشه اون یه چیز دیگه بود.
تازه گیها هم مامانم گیر داده می خواد دستمو بند کنه!
به خالم قضیه رو گفتم اونم ناراحت شد. نمی دونم چیکار کنم اگه می شد حتما با خالم ازدواج می کردم و از این شهر به یه شهر دیگه می رفتیم ولی حیف حرف مردم رو چیکار کنیم!!
نوشته:… amironline1382
نوشته های مرتبط:
منِ حشری
منِ سزاوار (۳ و پایانی)
منِ سزاوار (۲)
منِ سزاوار (۱)
ممــنوعـه ی مَن
دكتر كار بَلد و منِ عشق سن بالا
سکس با خاله مطلقه ام
خاله ی مطلقه
سکس با خاله مطلقه
من و خاله مطلقه
دوست دختر مطلقه و شیخ
خواهرزن مطلقه
سکس با زن مطلقه گچسارانی
سکس با دختر مطلقه ی همسایه
فرید و دختردایی مطلقه
دختر مطلقه خراسانی
سکس با مطلقه
اولین تجربه با دوست دختر مطلقه
رابطه با زن مطلقه (۱)
سکس با خواهرزن مطلقه
خواهر و زنداداش مطلقهم (۳)
خواهر و زنداداش مطلقهم (۲)
خواهر و زنداداش مطلقهم (۱)
دوران دانشجویی با خانم مطلقه
ملیحه خواهر مطلقه (۴ و پایانی)
ملیحه خواهر مطلقه (۳)
ملیحه خواهر مطلقه (۲)
ملیحه خواهر مطلقه (۱)
سکس با زن مطلقه کارمند
سکس توپ با زن مطلقه
از پا لیسی تا عن خوری برای خانوم مطلقه
سکس با خواهرزن مطلقه ام
سکس لاپایی با دختردایی مطلقه
وحید و دختردایی مطلقه
سحر زنی که به دروغ میگفت مطلقه ام
گفت مطلقه است اما …
من و خواهر زن مطلقه ام
دختر عموی مطلقه
کون دختر عمه ۴۵ ساله مطلقه
سکس با زن مطلقه بلوچ
سکس با دختر دایی مطلقه
اولین شب با زن مطلقه
مطلقه (۱)
اولین تجربه رویایی من با مطلقه!
مطلقه ی مهربون
مسافر مطلقه
خانوم مهندس مطلقه یا متاهل؟ (۱)
دوست دختر مطلقه فیسبوکی
از همجنس بازی تا سکس با زن مطلقه (۲)
سکس با دوست دختر مطلقه
از همجنس بازی تا سکس با زن مطلقه
حال کردن با دخترخاله ی مطلقه
کردن دختردايي مطلقه
من و عشق مطلقه ام
سفر با خانم مطلقه
سکس با دخترعموی مطلقه
دختر عمه مطلقه
احمد و زن مطلقه
زن مطلقه مستاجرمون
زدن مخ زن مطلقه
زندایی مطلقه من
زن مطلقه
دختر خاله و خاله تنهای من
من و خاله مریم (خاله زنم)
ارضا شدن جلوی خاله و دختر خاله
منو شوهر خاله و پسر خاله و داداشم
من و خاله و دختر خاله
دختر خاله مهربون و خاله حشری 5 (قسمت آخر )
دختر خاله مهربون و خاله حشری 4
دختر خاله مهربون و خاله حشری 1
دختر خاله مهربون و خاله حشری 3
سکس با خاله خودم
پسر خاله لاشی حسابی گاییدتم و تحقیرم کرد
سکس من و خاله ملیحه (۱)
معین و خاله مهربون
ماساژ و سکس ناتمام با خاله خانمم
جورابای خاله
سکس با خاله رزیتا (۱)
خاله ازت ممنونم (۱)
خاله حکیمه زن همسایه
خاله پری مظلوم نما
پروانه دختر خاله
خاله زن داداشم
خاطره سکس من با خاله نوشین
دختر خاله زن داداشمو جر دادم
اولین رابطه من و خاله ام
کون دادنم به پسر خاله تو حموم
من و خاله ام تو یه روز زیبا (۱)
دختر خاله کون گلابی (۱)
خاله منو دوست داشت
دختر خاله ام نامزد کرد ، من کون دادم
خاله مریم بدنشو نشونم میداد
سکس کوتاه با دختر خاله
خاله و حس مادرانه!
خاله و احمد رخت فروش
شعر سکسی در وصف خاله التا
کردن کون ژله ای خاله توسط بابام
دختر خاله ی جذابم
خاله مهناز جونم جر خورد
سکس با خاله ورزشکار
توالت خاله میستریس مغرورم شدم
خاله ی خوبم
پسر خاله ی عزیزم
سکس من و نگین جون، خاله زنم (۱)
دختر خاله تپلم
امتحان دختر خاله
منو خاله سپیده و پیج تلگرامی
اولین سکس با خاله مریم
من و دختر خاله اعظم
لز من و مامان و خاله
عشق دختر خاله نفسم
سکس من با دختر خاله سحر
یه شب توپ با خاله
من و مامان و خاله میترا در کیش
خاله ای که به گام داد
خاطره با خاله جونم (1)
یاد دادن جای قلب به خاله گلی
سکس با خاله آرزوی سال هام بود
سکس با دو تا دختر خاله ام
به دوتا از پسر خاله هام کس دادم!
خاله بازی دوران جنگ
شبی با خاله زنم
پرده برداشتن فرشته و مچ گیری خاله اش
سکس داغ با دختر خاله ی کونیم
مریم خاله
من و دختر خاله شروین……
گاییدن خاله فاطمه
از لیسیدن پای دختر خاله تا استخری که ای کاش نمیرفتم
یک شب با دختر خاله، یک عمر پشیمونی
اولین سکس زندگیم با دختر خاله
مالیدن دختر خاله
دختر خاله جووونم به به
اولین سکسم با خاله جونم
خاله 25 ساله من
ماجرای من و خاله
سکس التماسی با خاله
خاله و خواهر
کس خاله جون
خاله های خانمم
سكس با خاله جون ناهيد
من و خاله میترا
کیر من و کوس خاله جونم قسمت آخر
کیر من و کوس خاله جونم قسمت سوم
خاله جون آماده باش 23 (قسمت آخر )
دخترخاله مهربون و خاله حشری 2
خاله جون آماده باش 18
مامان ! خاله ! زشته 1
خاله جون آماده باش 6
خاله جون آماده باش 14
خاله جون آماده باش 12
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید