این داستان تقدیم به شما

سلام . داستانی ک میخام تعریف کنم مربوط به سه سال پیش وقتی 23سالم بود…

***

من اسمم شیداست قدکوتاه با کون خیلی گنده و ی قیافه معمولی خیلیم دختر توسر خوری بودم همیشه و خیلی خجالتی…. تا اون موقع سکس هم نداشتم.

 خلاصه ی شب خونه یکی از اقوام دور مادرم مهمونی دعوت شدیم قبلاشنیده بودم ی پسر جوون داره به اسم فریبرز ک خیلی خوشگل…وقتی دیدمش واقعا عاشقش شدم…فریبرز ی پسر قدبلند هیکلی البته ن ورزشکار سفید و قیافه عالی خلاصه اونشب همش نگاش میمردم ولی خجالت میکشیدم باهاش حرف بزنم ولی متوجه میشدم باشوخیاش قصد داره توجهم جلب کنه خلاصه سر صحبت از درس ودانشگاه شروع شد و به شماره دادن ختم شد ک من خودم پیشنهاد شماره رودادم خلاصه بد تو کفش بودم فرداظهر بود ک پیام دادو حرف زدیم اون واقعا کارش بلد بود وبعد کات کردن فهمیدم منو فقط واسه کردن میخاست خلاصه حرف کشید سر مسایل جنسی تاونجا پیش رفت ک از پریودیم میپرسید منم دیگه روم حداقل تو تلفن بازشده بود…خلاصه بعد یک هفته فریبرز درخواست رابطه کرد منم فوراقبول کردم چون واقعا عاشقش شده بودم خلاصه چون خونه نداشت قرارشد با ماشین دوستش بیاد دنبالم از در دانشگاه بریم سمت بیرون شهر اخه اطراف شعرمابیابون زیاد داره…
 
خلاصه فریبرز اوند هیکل به اون گندگی ک منو به وجد میاورد تیپ شلوار لی با پیرهنم زده بود خلاصه گفت چون تو ماشین جا کم و ناجور ساک بزن منم قبول کردم رفتیم سمت ی دهات نشستیم عقب ماشین حدودای ساعت4بود ازم لب گرفت ولی خیلی خشن موقع لب گرفتن تف میکرد دهنم منم بدم نمیومد بعد کیرش دراورد بدون هیچ معاشقه ای چون کلا دوست داشت من مثل برده فقط چشم بگم ومنم میگفتم کیرش بزرگ بود حالا قطر و سایزش نمیدونم ولی کوچیک نبود کردمش دهنم وبااینکه باراولم بود خوب ساک زدم اونم عین فیلمای پورن تو لپام میزد و یا بادست میزد تو سرم میگفت اینجوری حس قدرت داره و خوشش میاد ابش ریخت دهنم و کارتموم شد تااینکه ی روز گفت خونه خالی جور کرده و میخاد ی رابطه حسابی داشته باشیم مجددا فورا قبول کردم ادرس بم داد ظهر تابستون به بهونه دانشگاه با اژانس رفتم بااحتیاط کامل رفتم تو فریبرز شلوارراحتی پوشیده بود واقعا ازنظر من جذاب بود چون خیلی هیکل داشت ولی حیف ک اون فقط برده میخاست…
 
 
فورا اومد سمتم و با ی لب پر تف ازم خواست لباسام درارم واقعا خجالت میکشیدم ازاینکه جلوش لختم چون خیلی مغرور بود وازبالا باهام حرف میزد ونگامیکرد بعد لباساش دراورد گفت ساک بزن کیرش گذاشتم دهنم و خوردم تا ته میکرد حلقم وگاهی هم میزد تو لپام و تو سرم بعد ازم خواست تخماش بخورم شروع کردم ب خوردن یکی یکی تخماش میکردم دهنم اونم اه میکشید سرم تو دستش بود وتخم و کیرش میخورم ک دیدم سرم به سمت بین پاهش برد منم لیس میزدم بعد پشت کرد وازم خواست کونش بلیسم باورم نمیشد ک این چ درخواستی ولی قبول کردم کونش وکل بدنش تمییز کرده بود کلا کم مو هم بود سوراخش زبون زدم و با زبون میکردم توش گفت کافیه اومد سینه هام خورد و خوب تفی کرد بعد کیرش گذاشت لاش ازاینکارش خوشم میومد مخصوصا سعی میکردم سرکیرش رو هم لیس بزنم… فریبرز خوب حال کرده بود گفت دمر بخاب ی بالشتم گذاشت زیر شکمم اینم بگم ک تو پیام خودم قبول کردم ک از کون میدم نمیدونم شاید میخاستم علاقم ثابت کنم ب هرحال قرار بود از کون بکنه با کرم کونم چرب کرد و کیرشم کرم زد گذاشت در کونم اول نرفت خلاصه با انگشت ی کم باز کرد وبه زور کیرش کرد تو کونم واقعا تعجب میکنم از کسایی ک میگن با چنتا تلمبه دردمون به لذت تبدیل شد من واقعا داشتم ازدرد میمردم فریبرز بااون هیکل افتاده بود روم و واقعا باخشونت داشت میکرد منم التماس میکردم فریبرز توروخدا یواش تر اونم میزد تو سرم ک اه وناله بکن وحرف نزن خلاصه میترسیدم زیاد چیزی بگم فریبرز تلمبه هاش سریعتر کرد دیگه افتاده بودم گریه واقعا درد داشت واصلا هم با چنبار زدن دردش کم نشد

 
فریبرز گفت ابش داره میاد باید بخوریش منم گفتم بذا دیگه خوب راضیش کنم تا علاقم ثابت شه قبول کردم کیرش ازکاندوم دراورد ابش ریخت دهنم بعد میپرسید چ مزه ای میده رفتم خونه کلا اختیار کونم ازدست داده بودم شب بم پیام داد در چ حالی گفتم همش دست شویی ام و اینا…فریبرز دیگه واقعا هرکاری خاسته بود براش کرده بودم وچون کار جدیدی نداشت بهم بی محل شده بود بعد کردن دیگه به زور جواب پیامم میداد کلا خوشش میومد ک کرده حالا منو ول کنه…

 
لان شمارشم عوض کرده ولی باتمام درد کون دادن گاهی دلم میخاد براش ساک بزنم واقعا دلم برا اون حس اربابیش تنگ میشه….
 
مرسی
نوشته: شیدا

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *