داستان سکسی تقدیم به شما
–
اگه کارد به ملیسا می زدی خونش در نمیومد . خیلی عصبی شده بود -چت شده دختر مگه من چیکار کردم . این جوری که تو عصبی نشون میدی و رفتار می کنی انگاری که من شوهر تو رو از چنگت به در آورده باشم . خب تو هدفت این بود که نشون بدی که اصلا کس دیگه ای رو غیر شوهرت نمی خوای . حالا چی شده که یک موضوع دیگه ای رو پیش کشیدی . نکنه که گلوت پیش این آقا سینا گیر کرده . خواست در مورد مسئله پول حرف بزنه و از اونجایی که برای سینا شخصیت خاصی قائل شده بود نمی خواست که پسر احساس حقارت بکنه .. خیلی آروم دست ملیسا رو کشید و اونو به گوشه ای برد -چیه خانوم خانوما اگه دلت واسه پولی که دادی می سوزه من هر چی که به این پسره دادی رو بهت میدم . حالا کاری ندارم که بابت دلالی چقدر پول دادی . -حواست باشه چی داری میگی . تو می خواستی مقاومت منو در نظر بگیری و حالا خودت هم از ادامه راه سر باز زدی . -ملیسا حس می کنم که گلوت پیش این پسره گیر کرده . -اون شور و علاقه بیشتری نسبت به من داشته . می دونم تو به زور خودت رو به اون تحمیل کردی -ولی اون با عشق اومده سراغ من .از دست تو خیلی هم عصبی بوده و گله داشته .. -جدی میگی مهشید ;/; .. مهشید چون دید که ممکنه برای سینا بد شه واسه همین دیگه ادامه نداد . ملیسا دست سینا رو کشید و اونو با خودش برد . -مهشید من دارم میرم بقیه امتحانمو پس بدم . دیگه هم به فکر سوءاستفاده کردن از فرصتها نباش . سینا اصلا فکرشو نمی کردم تو همچین کاری بکنی . پسر لذت می برد از این که می دید ملیسا تا این حد به خاطر اون حسادت کرده . حسادت رو در چهره و حرکات اون می دید . یه خورده رفت در خط مخ زنی و چاخان . -ملیسا جان من از اونجایی که دیدم خیلی خسته شدی و باز هم کلی وقت باید تلف کنی تا به مهشید ثابت کنی که پیروز واقعی تویی و این که چند ساعت دیگه هم وقت تلف شه رفتم سراغ مهشید . -اون اومد سراغ تو -کاملا درسته . اون اومد سراغ من ولی به توافق هم کار رو شروع کردیم . به این خاطر که من دوستت داشتم . می خواستم در این امتحان موفق شی . می خواستم تو برنده شی و برای همین دوست داشتم که اگه تو خوابیدی کارت نداشته باشم . معطلش کنم . کاری کنم که لذت ببره و همش ازم بخواد که در آغوش هم باشیم . اخه اگه زمان امتحان می گذشت بازم برنده واقعی تو بودی . اون منو درچنگ خودش داشت و بنا براین با گذشت زمان همه چی به نفع تو تموم می شد . ملیسا ته دلش می دونست که همه این حرفا فقط واسه اینه که سینا دوست نداره که باغث دلخوری شه وگرنه می دونست که چه جوری تونسته پسر رو آتیشش بزنه . از حرکات سینا مشخص بود که چقدر حشری شده و همچنین خودش . از این که سینا تشنه اون بوده ولی به وسیله مهشید تونسته خودشو سیراب کنه لجش می گرفت . اعصابش خرد شده بود . دوست داشت همچنان نیاز سینا باشه . حرف اولو واسش بزنه .. سینا هم در این فکر بود که آیا می تونه بالاخره از ملیسا به نوایی برسه یا نه .از اونجایی که سینا مهشید رو گاییده بود و احساس سبکی خاصی می کرد می تونست در مقابل عرض اندام ملیسا مقاوم باشه . از اون طرف که مهشید از حرکت ملیسا عصبی شده بود و اونو واسه خودش افتی می دونست با خودش گفت حالتو می گیرم ملیسا اگه گیج خواب باشم همین جور بیدار می مونم تا شش ساعت دیگه هم مراقبت باشم . کاری کنم که شکست بخوری به غیر از شوهرت بری زیر کیر یه نفر دیگه . اون وقت حرف حرف من میشه . دوباره بر گشتند به وضعیت چند ساعت قبل . مهشید خودشو به اونا رسونده بود . -سینا این بار دیگه نباید به ملیسا ارفاق کرد . در ضمن اگه برنده شدی و از این امتحان سر بلند بیرون اومدی من سینا رو با خودم می برم . چون تو که قصد سکس و حال کردن با اونو نداری . ملیسا سرش سوت می کشید از پر حرفیای مهشید. هنوز یه حرفش تموم نشده یه حرف دیگه ای رو شروع می کرد . سینا حس کرد که این کون تپل و گنده نیاز به دستکاری شدن داره . وقتشه که حداکثر لذت رو از این زن پولدار ببره . دستاشو گذاشت روی کون ملیسا . به سبکی کون ژله ای شو می لرزوند و می گردوند که در یه حالت خاصی سوراخ کون و کوس ملیسا مشخص می شد . مهشید به دقت اونا رو به خصوص ملیسا رو زیر نظرش داشت . -سینا جون ! هر چند دلم نمی خواد کیرت رو نزدیک کس و کون ملیسا بکنی ولی این بار دیگه کاری به قول و قرار ها ندارم . ملیسا باید قوی باشه . کیرت رو بمال به قسمت بیرونی و چاک کوس و کونش . .. ملیسا قلبش به شدت می تپید . کیر سینا رو حالا روی درز وسط و چاک کونش احساس می کرد …. ادامه دارد … نویسنده … ایرانی
نوشته های مرتبط:
پسران طلایی 179
پسران طلایی 91
پسران طلایی 117
پسران طلایی 143
پسران طلایی 1
پسران طلایی 108
پسران طلایی 116
پسران طلایی 89
پسران طلایی 127
پسران طلایی 95
پسران طلایی 137
پسران طلایی 114
پسران طلایی 128
پسران طلایی 112
پسران طلایی 135
پسران طلایی 87
پسران طلایی 4
پسران طلایی 115
پسران طلایی 144
پسران طلایی 194
پسران طلایی 125
پسران طلایی 107
پسران طلایی 122
پسران طلایی 181
پسران طلایی 113
پسران طلایی 164
پسران طلایی 126
پسران طلایی 100
پسران طلایی 123
پسران طلایی 140
پسران طلایی 156
پسران طلایی 145
پسران طلایی 171
پسران طلایی 203
پسران طلایی 141
پسران طلایی 193
پسران طلایی 92
پسران طلایی 136
پسران طلایی 190
پسران طلایی 129
پسران طلایی 109
پسران طلایی 174
پسران طلایی 3
پسران طلایی 147
پسران طلایی 138
پسران طلایی 175
پسران طلایی 170
پسران طلایی 86
پسران طلایی 124
پسران طلایی 173
پسران طلایی 90
پسران طلایی 103
پسران طلایی 110
پسران طلایی 154
پسران طلایی 208
پسران طلایی 183
پسران طلایی 149
پسران طلایی 10
پسران طلایی 6
پسران طلایی 199
پسران طلایی 93
پسران طلایی 200
پسران طلایی 131
پسران طلایی 185
پسران طلایی 172
پسران طلایی 161
پسران طلایی 97
پسران طلایی 96
پسران طلایی 195
پسران طلایی 7
پسران طلایی 198
پسران طلایی 2
پسران طلایی 206
پسران طلایی 75
پسران طلایی 187
پسران طلایی 158
پسران طلایی 142
پسران طلایی 176
پسران طلایی 192
پسران طلایی 13
پسران طلایی 166
پسران طلایی 133
پسران طلایی 205
پسران طلایی 196
پسران طلایی 104
پسران طلایی 184
پسران طلایی 151
پسران طلایی 21
پسران طلایی 22
پسران طلایی 18
پسران طلایی 111
پسران طلایی 155
پسران طلایی 15
پسران طلایی 202
پسران طلایی 167
پسران طلایی 169
پسران طلایی 8
پسران طلایی 168
پسران طلایی 153
پسران طلایی 99
پسران طلایی 39
پسران طلایی 204
پسران طلایی 191
پسران طلایی 12
پسران طلایی 68
پسران طلایی 63
پسران طلایی 94
پسران طلایی 159
پسران طلایی 28
پسران طلایی 49
پسران طلایی 74
پسران طلایی 48
پسران طلایی 152
پسران طلایی 102
پسران طلایی 61
پسران طلایی 53
پسران طلایی 54
پسران طلایی 41
پسران طلایی 14
پسران طلایی 67
پسران طلایی 160
پسران طلایی 45
پسران طلایی 65
پسران طلایی 40
پسران طلایی 72
پسران طلایی 34
پسران طلایی 37
پسران طلایی 69
پسران طلایی 82
پسران طلایی 59
پسران طلایی 36
پسران طلایی 57
پسران طلایی 56
پسران طلایی 29
پسران طلایی 70
پسران طلایی 81
پسران طلایی 83
پسران طلایی 24
پسران طلایی 46
پسران طلایی 47
پسران طلایی 43
پسران طلایی 42
پسران طلایی 62
پسران طلایی 77
پسران طلایی 79
پسران طلایی 55
پسران طلایی 33
پسران طلایی 44
پسران طلایی 64
پسران طلایی 80
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید