داستان سکسی تقدیم به شما
سلام اسم مستعاره من لاو 25 ساله از اصفهان این داستان ماله6ساله پیشه اون موقع خالم رفت یه ماشین خرید وچون تازه گواهینامه گرفته بود به من گفت بیا رانندگی یادم بده منم قبول کردم اقا ما میرفتیم بیرون اون رانندگی میکرد یه روز که ظهر امدیم خونه هرکاری میکرد که شیشه اونطرف ماشین را بکشه بالا نمیومد منو صدا زد رفتم اونجا و ناخدا گاه همینطور که خالم خم شده بود منمخم شدم روش وکمکش کردم شیشه امد بالا من اونموقع که اینطوری شد یه حسی بهم داد.اقا امد خونه وناهار را خوردو رفت پا کامپیوتر شروع به بازی کردمن چشم به رونایه بزرگش که میفتاد و یاد ظهر میفتادم کیرم راست میشد.توهمین حین هوس کردم به هر نحوی شده خالم را بمالمش.منم دستم را گذاشتم رو دسته صندلی و بغلش رو زمین نشستم یه10دقیقه که گذشت دستم را یواش یواش اوردم رو رونش دیدم کاری نکرد بعد به بهانه اینکه میخوام تو بازی کمکش کنم و ورقهایی که اشتباه رفته من واسش کنترل زد بزنم وبرگردونم.پس واسه اینکار باید کشو میز را میکشید بیرون2و3بار که زدم دستم را اروم انداختم بین پاهاش ونه کشو جلو بود بقولی خجالت نمیکشیدیم خلاصه اون بازی میکرد منم با دستم داشتم رونش و کسش را میمالیدم بعد یدفه به خود امدم دیدم به به پاشو اورده بالا و منم دستم دیگه زیره کونش داره حرکت میکنه تو همین حال توفکر این بودم که دستم را به سینه اش برسونم که بزرگترین کیر را خوردم دیدم اون یه خالم امد خونه و تا امد صدا زد و از صداش من مجبور شدم دست بکشم و پاشم.بعد دباره تا شب یه 2بار رفتیم بیرون و بخاطر ترافیک خسته امدیم خونه وشام را خوردیم و زود خوابمون برد تو همین حال که داشتم میخوابیدم گفتم ای کاش نیمه شب بیدار بشم برم سروقتش از شانس ساعت 2بود بیدار شدم چون نزدیک هم خوابیده بودیم رفتم سراغش وپشتش به من بود منم اول کونش را مالیدم حسابی بعد کیرم را بهش چسباندم توهمین حال یه مدت زمانی را داشتم تلمبه میزدم که دیدم یدفعه برگشت ترسیدم خودمو یواش یواش کشیدم عقب یخورده که عقب بودم بعد 2باره دستمو بردم طرفه کسش و چون روناش رو هم بود دستم بکسش نمیرسید یهخورده که رونارا مالیدم پیشه خودم گفتم بزار ببینم میشه به زور متوسل شد که دیدم جواب داد به زور که دستو دادم جلو اونم روناشو از هم باز کرد ومنم از خدا خواسته دستو رسوندم به کس و مالیدم ترسمم بخاطر اینکارش دیگه ریخته بود وخیالم راحت بود که اون هم خودش دوست داره وهم بیداره پس منم رفتم چسبیدم بهش و سینه اش که85تا95 بود را مالیدم ببین چقدر سفید بود که تو اون تاریکی برق میزد یخورده که واسش خوردم دیدم سرمو داد عقب واون سینه را داد گفت بخور تو همین حال دست تو کسش بود و میمالیدمش امدم شلوارشو در بیارم که نزاشت وگفت مابقیش واسه فردا شب دم اذانه و حالا خاله پامیشه واسه نماز منم بوسش کردم و اون یه لب گرفت و خوابیدیم صبح که ساعت11از خواب پاشد دید غیر من کسی تو سالن نیست اخه خونه بابا بزرگم3طبقه است و طبقه1و3 دست خودشونه و2اجاره است.خالم کار بود بابا ومامان بزرگم هم طبقه سوم بودند خالم امد جلو وپرسید کجاند گفتم بالاند گفت پس من میرم حمام رفت تو حمام و بعد 10دقیقه صدام زد گفت بیا پشته منو کیسه بکش رفتم تو دیدم یه هلو پوست کنده جلوم نشسته کیسه را گرفتم وکشیدم بهش تو همین حین دستمالیشم میکردم سینه کس لپاش لبش و اون هی میگفت نکن یوقت یکی میاد توو میبینه در هم باز بو که کسی شک نکنه اقا گفت همه را صاف کردم واسه امشب و منو انداخت بیرون منم رفتم خونمون یه دوش گرفتم و صاف کردم و امدم دباره اونجا…اقا شب شدو رفتیم بخوابیم که خالم گفت تو برو بالا رفتم بالا و دیدم دمش گرم جا انداخته واسه دوتایمون 2باره برگشتم پایین و دیدم خندید اقا اسپری بی حسی که از دوستم قرض گرفته بودم را زدم ورفتم طبقه2دوباره و یه دیده کامل زدم که کسی نباشه و در را قفل کردم رفتم پایین وبه بهانه اینکه ما هم میخوایم پایین بخوابیم خودمونو2تایی زدیم به خواب و خالم خوابید بعد پاشدیم رفتیم بالا ومن خالمو بغل کردم که ببرم بالا شما فکرشو بکنید یه دختره28ساله قد190سانیمتری وزن70کیلویی چقدر سخته واسه یه پسر 19ساله معمولی.خلاصه رفتیم بالا وشروع کردم به خوردن لباش تو که رفتیم وقتی انداختمش رو زمین تاپشو گرفتم پاره کردم و رفتم سراغه سوتین مشکی شما تجسم کن بدن مثل برف تاپ و سوتین مشکی رو این بدن چطور خودنمایی میکرد حسابی یه10دقیقه سینه هاشو خوردم که دیگه داشت اشکش در میومد گفتم چته گفت هیچی تو حالتو بکن یدفعه دیدم سینه هاش قرمز شده و داره ازش خون میاد بغلش کردم و ازش معذرت خواهی کردم و اونم بغلم کرد گفت طوری نیست2باره شروع که کردم ایندفعه رفتم سراغه شلوارکش که موقع شام نشسته بود جلوم و تا خالم هواسش نبود هی کسشو میمالید و به من چشمک میزد منم تا میدیدم داره اینطوری میکنه تا میدیدم خالم هواسش نیست با پام از زیره میز به کسش میزدم.خلاصه که شلوارکشو کشیدم پایین ودیدم یه شورت مشکی پوشیده که یدفعه بهش گفتم کسی مرده گه نه چطور گفتم سیاه پوش شدی کلی خندید و گفت واسه شما ست کردم خوشت نیومد که گفتم چرا همینطوری واسه خنده گفتم شرتو در اوردم و بوش کردم انداختم اونطرف و شروع به کس لیسی کردم کسه داغ وصورتی رنگ خیلی ناز بود حالا بعد 6سال که یادش می افتام کیرم سیخه سیخه بعد 10تا15دقیقه که خوردم اون شروع کرد به در اوردن لباسایه من از نوک شست پا لیس زد تا وسط پیشونیم امدم دیگه حمله به سوراخ عقب کنم که گفت نهههههههههههههههههه گفتم چرا چی شد؟گفت هیچی گفتم پس چرا که گفت درد داره گفتم از کجا میدونی که گفت بعد تعریف میکنم که وقتی تعریف کرد فهمیدم تو سن23سالگی یه دوست پسر داشته که از عقب میخواسته بکنه که زده کونو پاره کرده طرف ناشی بوده100%100چون بعدشم زده پرده را پاره کرده که بقوله خالم بدترین خاطره سکسی خالمه .خلاصه که نزاشت از عقب و منو به جلو راهنمایی کرد وبه کیرم فرمان داد تا رفت تو کسش خیلی داغ بود تنگم بود میگفت اینطوری که شد جراعت نکردم به کسی اعتماد کنم که نمیدونم چی شد به تو اعتماد کردم بعد10تا15دقیقه که کسشو کردم رفتم سراغه کونش که با کلی خواهش و تمنا قبول کرد واز عقب هم یه10تا15دقیقه کردمش که کونش نرم داغ تنگ خیلی حال داد دیگه داشت ابم میومد که گفتم کجا بریزم گفت بریز تو کسم گفتم اخه گفت قرص میخورم که حامله نشم و وقتی ریختم توش یه جیغه خفیفی کشید بعد کناره هم یخورده خوابیدیم وپاشد رفت تو دستشویی و خودشو شست وامد کنارم تا صبح خوابید.تا پارسال هم باهم سکس داشتیم دیگه از پارسال تا حالا نداریم چون با یه پسره که انگلیسی بود باباش ایرانی بود مامانش انگلیسی بود دوست شد بعد هم ازدواج کردند رفت اونجا بهش گفتم پس جلو گفت یه روز که مست بود وسکس کردیم صبح که بیدار شدیم انداختم گردنش و قبول کرد.امیدوارم خوشتون بیادpm یادتون نره.بای بوس سری بعد از دختر خالم میگم
نوشته: love
نوشته های مرتبط:
خاله لیلا
لیلا خالهی مهربون
دید زدن خاله لیلا داخل مطب
سکس با لیلا خانوم حشری
سکس با همکارم لیلا
سکس با لیلا جونم
اولین سکس من و لیلا
سکس با لیلا بعد از پنج سال
آرزوی سکس با لیلا (۱)
اولین سکس با عشقم لیلا
3 سال سکس با دختر عمه لیلا
سکس با لیلا زن شوهردار
سکس با لیلا و دوستای گولدکوئستی
اولین سکس من با لیلا
سکس با عمه لیلا
رسیدن به مامان لیلا (۳)
لیلا زن همکارم
رسیدن به مامان لیلا (۲)
رسیدن به مامان لیلا (1)
زندایی لیلا زنم شد (۱)
همکلاسی خوشگلم لیلا
لز من با لیلا (۱)
لیلا را صیغه کردم (۱)
خاطره با لیلا (۲)
خاطره با لیلا (۱)
راز لیلا (۳ و پایانی)
راز لیلا (۲)
راز لیلا (۱)
مامان لیلا (۴ و پایانی)
مامان لیلا (۳)
مامان لیلا (۲)
مامان لیلا (۱)
لیلا (۱)
همسرم لیلا در سفر
لیلا صاحب خونه عزیزم ( ۲ و پایانی )
من و لیلا
لیلا صاحبخونه عزیزم (۱)
لیلا عروس شد (۲ و پایانی)
لیلا عروس شد(۱)
من و مامان لیلا
داستان لیلا (۱)؛ پسرِ ترسو
عاشقی با لیلا زن شوهردار
لیلا خانوم حشری
عشق بازی من و لیلا
همسرم لیلا و ولنگاری
من و لیلا در باربادوس
لیلا و دوست دوجنسه اش (۱)
لیلا
ملیکا و مامانش لیلا
من و خانم دکتر لیلا
به لیلا نگویید
سجاد و عمه لیلا
لیلا تازه عروس پایین شهر 14 ساله
لیلا جنده
لیلا و پسردایی
لیلا مذهبی لاشی
نه سال زندگی با لیلا
لیلا خانم
امیر و لیلا … دو دوست خوب
سینا و لیلا
خیانت زنم لیلا با دوست قدیمی
من و لیلا و گشت نیروی انتظامی
صیغه کردن لیلا
بهداد و کردن لیلا
خواهرزنم لیلا (2)
خواهرزنم لیلا (1)
کیوان و دختر همسایه لیلا
لیلا و دودول من
لیلا زن همسایه (2)
خوشبخت شی لیلا
لیلا دوست دختر سابقم
بدترین خاطره ی لیلا
من و لیلا تپل
لیلا حشری و شوهرش
تلافی با لیلا
لیلا زن همسایه
خیانت لیلا
ماساژ لیلا
چت سامان و لیلا
اعتراف های سکسی لیلا (1)
لیلا عروس عمه
من و لیلا جون
حسی که تکرار نشد – لز من و لیلا (1)
لیلا دختر همسایه
لذت به اوج رساندن لیلا
دو ماه در کف کون لیلا
شبی که کس و کون لیلا پاره شد
لیسیدن زندایی لیلا جیگر
وقتی لیلا کونش می خاره
من،لیلا، یه دنیا عشق اردیبهشتی (2)
من،لیلا، یه دنیا عشق اردیبهشتی! (1)
لیلا همسر جنده من
زدن مخ لیلا خانوم
خارش عمه لیلا
بلاخره کون لیلا را کردم ولی…
لیلا با اعمال شاقه
در کف لیلا
لیلا خانوم
محشور شدن با لیلا
من و کون لیلا
حامله کردن لیلا
دختر خاله و خاله تنهای من
من و خاله مریم (خاله زنم)
ارضا شدن جلوی خاله و دختر خاله
منو شوهر خاله و پسر خاله و داداشم
من و خاله و دختر خاله
دختر خاله مهربون و خاله حشری 5 (قسمت آخر )
دختر خاله مهربون و خاله حشری 4
دختر خاله مهربون و خاله حشری 1
دختر خاله مهربون و خاله حشری 3
سکس با خاله نیلوفر
آرین و سکس با دختر خاله
سکس با دختر خاله الهام
سکس با خاله رزیتا (۱)
سکس با دختر خاله محبوبه
خاطره اولین سکس، با دختر خاله دبیرستانی (۱)
سکس عجیب با خاله (۲)
خاطره سکس من با خاله نوشین
سکس با دختر خاله فاطمه
سکس با خاله حشری شب تولد پسرم
سکس من با خاله سکینه
سکس با خاله شهناز
سکس با خاله نازی
فیلم سکس خاله پریسا و شوهرش
سکس رویایی با خاله کوس قشنگ
سکس داغ با خاله زنم
سکس با دختر خاله بعد از یک عمر تو کف بودن
سکس من و نگین جون، خاله زنم (۱)
حسام و سکس با خاله
سکس من و خاله ام
سکس با خاله مطلقه
سکس با دختر خاله شوهر دار
اولین سکس با خاله مریم
سکس با خاله مهری مستاجرمون
سکس من با دختر خاله سحر
سکس با خاله آرزوی سال هام بود
سکس با دختر خاله گلم مینا جون
سکس با دو تا دختر خاله ام
سکس با دختر خاله تو قایم موشک بازی
سکس حسین با دختر خاله
سکس داغ با دختر خاله ی کونیم
8 سال سکس بی وقفه با خاله افسانه
اولین سکس زندگیم با دختر خاله
سکس با خاله سارا
سکس با خاله حشری
دردسر سکس با پسر خاله شوهرم
سکس م و خاله به یاد بچگی
سکس التماسی با خاله
سکس با پسر خاله شوهرم
سکس اتفاقی با خاله زهرا
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید