این داستان تقدیم به شما

باسلام خدمت دوستان گل
من معین(مستعار) هستم سنم 21 قدم 178 وزنم 75 هستش داستان از اونجا شروع شد من از وقتی که به سن بلوغ رسیدم احساسم نسبت به پسرها بیشتر بود تا دخترها نه اینکه با دخترها نباشم اما بیشتر پسر های امروزی از دخترها کردنی تر هستن مثل همین پسری که میخوام داستان کردنشو بنویسم ….
***
اسمش محمد علی هستش پسری 15 ساله باقد حدود 175تا178 هستش با 78 کیلو وزن بدنی تپل و کون برجسته به طوری که از دور به آدم چشمک میزنه بیا منو بگا با پوستی سفید و رون های چسبیده به هم صورت بسیار خشکل که من روز اول تو گیم نت دوستم دیدمش همونجا راست کردم چون شلوارم تنگ بود و نشسته بودم معلوم نبود از وقتی که وارد گیم نت شد من دیگه حواسم به حرفهای دوستم نبود تا اینکه دوستم رو یکی دیگه از بچه ها صدا زد رفت بازی با اونا منم نشستم البته به گفته خود دوستم پشت میزش منم تمام حواسم به این محمدعلی بود نمیدونید چی بود آخه وقتی بلند میشد و مینشست کمی از کونش معلوم میشد و این منو دیوونه میکرد وای چه کون از همون یه ذره میشد حدس زد که سوراخش چه رنگیه این حال هوا بودم که دیدم یکی میگه آقا ببخشید میشه بیاین منم دیدم بقل دستی محمد علی بود دیگه تا اون لحظه متوجه اون نبودم رفتم دیدم بله اینی که صدام کرد واقعا اینم توپ بود ولی به محمد علی نمیشد یه پسر 16 یا 17 ساله سفید بدن توپر و قیافه زیبا اما من دنبال محمدعلی بودم در همین حین در حال حل مشکل بازی این بودم دیدم محمد علی g.t.iبازی میکرد که رو به من کرد و سلام کرد گفت ببخشید میشه یه رمز برای من بزنید بله این بود جرقه ی دوستی من با این پسر گفتم ای به چشم اول مشکل بازی این رو حل کنم بعد رفتم رمز هلیکوپتر رو برای محمدعلی زدم گفت آخ جون بعد گفت مرسی جواب دادم و گفتم رمز دیگه ای خواستی بگو با یه لحن نازی گفت باشه باشه بعد رفتم نشستم بعد از 5 دقیقه دیدم دوباره صدام زد

 
 
رفتم دیدم بازی رو برده تو کازینو و داره نگاه میکنه همون حین هم داره کیرشو نامحسوس میماله گفتم اینجا چرا اومدی زود بیا بیرون گفت بلد نیستم راه خروجو گفتم اول اونو {کیرشو}ولش کن خفش کردی انتظار داشتم ناراحت بشه ولی برعکس با یه لحن نازی خنده ملیحی کرد و هیچی نگفت بعد گفت رمز فراری رو برام بزن منم رمز زیاد بلد بودم اول رمز جان نامحدود رو زدم بعد ستاره هارو پاک کردم و ماشین رو براش آوردم کلی خوشحال شد گفت چیکار کردی مرسی دست انداخت گردنم تشکری کرد من خیلی خوشم اومد یک آن میخواستم بشینم کنارش ولی گفتم ضایع نکنم رفتم سره میز بعد از 30 دقیقه بعد اومد که حساب کنه منم پولو وقتی گرفتم یه لحظه دستشو گرفم فشار دادم وای چقدر داغ و لطیف بود بهش گفتم دیگه توی کازینو نری ها حداقل توی کلوپ حق نداری بری کازینو گفت ببخشید چشم گذشت تا این یه روزپنج شنبه توی محله تقریبا ساعت 10شب بود ما یه فامیل داشتیم که تازه بچش به دنیا اومده بود خونشون روستا بود بعد مادرم گفت برو قنادی شیرینی بگیر بیار با پدرت بریم پیش همون فامیلمون من رفتم توی محله قنادی بسته بود آخه زمستون بود زود میبستن موقع برگشت چشمم به یه پسره افتاد اومد جلوتر دیدم محمد علیه سلام واحوال پرسی کردیم وای نمیدونید چی پوشیده بود یه شلوار گرم قرمز فوق چسب که برجستگی کون گنده اش معلوم بود حتی شلوار رفته بود توی قاچ کونش کنار هم 1و2 میکرد میخواستم همونجا بکنمش با یه کافشن باد گیر تا کمر و اون هم سینه و شکمش قلمبه قلمبه زده بود بیرون خیلی خودمو کنترل کردم فکر کنم متوجه نگاهم شده بود ولی فکر کنم پایه بود من روم نشد چیزی بگم گفت از این ورا من براش توضیح دادم گفت دیگه نمیای گیم نت آخه دو سه روزی نرفتم گفتم کارداشتم گفت فردا میای قرار بزاریم اونجا باشیم منم از خدام بود گفتم باشه…
 
 
 
خلاصه قرار گذاشتیم ساعت 4 که گیم نت باز شد ما اونجا باشیم منم خداحافظی کردم رفتم خونه شب خوابیدم البته نتونستم خودمو کنترل کنم به روی اون صحنه شلوار یه دست جق درست حسابی زدم بعد خوابیدم و فرداش صبح رو با هزار بدبختی سر کردم تا ساعت مقرر البته من 5 دقیقه دیر رفتم بعد که رسیدم دیدم در گیم نت بازه و رفتن تو بهتر شد برای من چون دوستم از حال حول من خبر داشت شک نمی کرد دیگه من رفتم تو دیدم بله اومده وای خدای من تیپ دیشبو زده بود تااینکه دوستم با رفیقاش رفتن تهه مغازه گروهی بازی کنن منم رفتم جلو سلامش کردم گفت وای سلام کی اومدی ندیدمت منم معذرت خواهی کردم برای دیر رفتمنم گفت مشکلی نیست همین الان اومده و از این حرفا بعد نشستم بعد پرسیدم خونتون کجاست گفت شمال شهر گفتم یا خدا این همه راه رو اومدی آخه محله ما تا شمال شهر خیلی دوره مخصوصا برای یه پسر 15 ساله گفت نه بابا شوخی کردم همین دو کوچه پاییتر توی ساختمان بلنده منم خوشحال شدمو آدرس دادمو نشستیم بازی کردن دو دست pe.s بازی کردیم بعد رفتیم سراغ g.t.i vتو دوتا دستگاه من تند تند برای خودم و اون رمز های مختلف میزدم من که همش حواسم به پاهای سکسی اون بود دوباره از بازی اومدم بیرون دوباره رفتم تو توی صفحه یloudingعکس یه زنه نارنجی پوش اومد که با شرت سوتین بود که اونایی این بازی رو کردن میدونن یک دفعه دیدم محمد علی گفت اووووووف دستش گرفت کیرش یه نیم مالشی داد منم بهش گفتم چیه مگه چی دیدی؟ گفتم کم نیارم دیگه گفت سکسیه گفتم ای بابا این که چیز عادیه گفت تو دیگه کی هستی خلاصه گفت کاش میشد این رمز رو روی دستگاه خانه منم میزدی که منم با تعجب گفتم مگه خونه دستگاه داری گفت آره پرسیدم پس چرا میای گیم نت بازی گفت من تنهام خسته میشم بازی کنم زیاد برای همین میام گیم نت بعد پرسیدم پدرت چیکارس گفت پدرم دکتره مغز و اعصابه بعد رییس بیمارسته معروف شهره و مادرمم دکتره ارتوپدی گفتم اصالتتون چیه گفت مادرم اهل همین شهر خودمونه پدرمم فارس تهرانه فهمیدم مایه دارن و فارس منم که مشخصات خودمو دادم گفتم خونواده ناراحت نمیشن که با من که سنم زیاده دوست باشی گفت اون ها زیاد اهمیت نمیدن آخه اعتماد دارن بهم بعد مادرمم خیلی تجربه داره کلا آزادم ما بازیمون تموم شد من باهاش تا در خونشون رفتم تعارف کرد برم تو من گفتم ضایع میشه هنوز هیچی نشده برم تو ولی گفتم میشه از پارکینگ آب بخورم گفت چرا پارکینگ بیا بالا شربت هست نمیدونم از سادگی و مهربونی بود یا که از غرض.که دیگه به همون شیر آب قانعش کردم رفتم توی پارکینگ دیدم یه دوچرخه توپ داشت چشمم رو گرفت آب خوردم گفتم ماله توئه یا همسایه ها گفت نه بابا ماله منه میخوای دور بزن باهاش منم نتونستم رد کنم نشستم دور زدم بعد اومدم پیشش گفتم میای باهم بریم قبول کرد نشست تکل بد رفتیم یه لا سنگین شد از بقل افتادیم بعد اول اون افتاد بعد دسته رو ول نکرد منم تعادل رو از دست دادم افتادم روش طوری که اون پشت و کونش به من بود من افتادم روش وای چقدر کونش نرم بود یه مالش کوچیک دادم برای اینکه ناراحت نشه برگشتم به پشت افتادم اومدم بلند شم دستم رو نا خواسته گذاشتم روی کیرش زودی بلند شدم دست اونو گرفتم و بلندش کردم و گفتم ناقلا کیر خوبی داری ها لبخندی زد گفت نه بابا اونقدر هام بزرگ نیست منم تعجب کردم از اینکه معمولا باید ناراحت شه ولی نشد گفتم اینترنت خونه داری گفت آره چرا گفتم ایمیل چی گفت اره
 
 
گرفتم دیدم که یاهوو هستش منم ایمیل دادم رفتم خونه شب که رفتم یاهوو مسنجرآنلاین کردم دیدم یه پیام اومده نوشته معین سلام خوبی بله دیدم محمد علیه سایت میخواست بعد چند تا سایت فیلم ایرانی و خارجی رو بهش دادم بعد گفت یه چیزی ازت بخوام ناراحت نمیشی منم گفتم نه گفت سایت فیلم سکسی داری که بشه راحت دانلود کنم منم دادم اینا بعد دیگه آخر شب بود تشکر کرد و آف شد منم چند تا فیلم دانلود کردم گرفتم خوابیدم تا صبح که دانلود شد خودش خاموش میشه صبح که بیدار شدم رفتم کارامو کردم ظهر اومدم دیدم پیام گذاشته که 5.30بیا گیم نت من خوابیدم و بلند شدم دیدم ساعت6 شده منم سریع رفتم گیم نت دیدم داره بازی میکنه سلام کردم و بایت دیر کردن عذر خواهی کردم گفت عیبی نداره نشستم کنارش که گفت اون سایت رو که دادی باز نشد منم گفتم احتمال داره اشتباه زدی گفت نه درست زدم بعد در مورد سایت پرسید یک دفعه دیدم کیرش راست شده داره میماله من خودمو زدم به اون راه یه انتظار این حرفو نداشتم گفت میشه الان بریم خونه ما درستش کنی برام منم قبول نکردم اینه اونم اسرار زیاد کرد منم گفتم روم نمیشه گفت بابام تهرانه مامانم مطبه تا شب نمیاد ما دوتاییم منم گفتم باشه رفتیم خونشون از در آپارتمان که وارد شدم دهنم باز موند وای چه خونه لوکسی داشتن تمام ساختمان مال باباهس بعد طبقه ها دو واحدی ولی پنت هوس ماله اینا بود وقتی رفتم اتاقش تعجب کردم خیلی باحال دیزاینش رو شیک چیده بود بعد این پسر یه احمق به تمام معنا بود این همه وسایل بازی داره ولی میاد گیم نت بعد کامپیوترش رو روشن کرد منم براش سایت رو باز کردم بعد اشاره داد به یه فیلم گفت اینو دانلود کن یاد بگیرم منم دانلودش کردم بعد یاد گرفت تا اون دانلود شد اینم رفت آب آورد داد به من یه دفعه رفت شلوارعوض کنه من دیدمش اون پشتش به من بود فکر کنم ازعمد این کارو کرد و با یه عشوه ای شلوار جین پاشو درآورد وای چی میدیدم یه شرت نیم پا مشکی پاش بود به محضی که درآورد زرتی کون گنده اش افتاد بیرون واقعا دیدنی بود بعد دیدم رون های سفیدش رو خدای من داشتم تند تند آب دهنمو قورت میدادم راست کرده بودم بعد شلوارک پوشید اون ساق پای سفید بدون حتی یه تار مو داشتم دیوونه میشدم بعد اومد نشست لبه تخت گفت دانلود نشد گفتم بزار ببینم بله دانلود شده گفت بازش کن

 
 
گفتم زشته ول کن گفت چیو ول کنم میخوام ببینم ارزش داره دانلود کنم بقیشو گفتم داره پرسید از کجا میدونی گفتم بیشترش رو دانلود کردم بازش کردم فیلم خوبی بود تا پلی شد زنه بدن خوبی داشت در حین رقصیدن بود و لخت میشد این باعث شد که هم من هم اون حشری شیم و راست کردیم یه دفعه زنه لخت شده بود اومد کیر مرده رو درآورد چقد گنده بود کلفت محمدعلی اینو دید وحشت کرد گفت وای چقد بزرگه گفتم این چیزی نیست من 2برابر رو دیدم گفت جدی میگی مگه میشه گفتم آره من دارم فیلمشو گفت برام میاریش دیگه دوقرانیم افتاد منم گفتم چشم داشتیم فیلم میدیدیم که هردومون حشری یه دفعه دیدم کیرش رو درآورد شروع کرد به جق زدن منم با تعجب گفتم چیکار میکنی گفت نگو که با این سنت نمیدونی این چه کاریه که فکر میکنم که احمقی منم گفتم میدونم ولی خیلی بی اختیاری گفت ببین خودت شق کردی راحت باش توهم در بیار بزن من این کارو نکردم گفت هرجور راحتی ولی خدایی چه کیری داشت حالم خراب شد از بس که خوب بود کیر سفید بدون یک تار مو بچه نسبت به سنش کیر خوبه بزرگ بود14 15 سانتی داشت ولی مسانه خیلی تپل و خوردنی داشت داشتم دیوانه میشدم که دیدم صدای در پارکینگ اومد نگاه کرد دید مادرشه گفت وای خدا مادرم گفتم خب دست پاچه نشو آروم فیلمو بستم و فیلمو مخفی کردم براش اونم دست از زدن برداشت گفتم منم میرم گفت کجا بزار به مامانم معرفیت کنم گفتم بزار برای بعد روم نمیشه گفت بس که خجالتی هستی باشه برو منم از آسانسور رفتم پایین که در باز شد مادرشو دیدم سلام کردم چه مادری داش میخواستم همون جا بکنمش وای اندام درست و تو پر کون گرد قلمبه سینه های سایز تقریبا 75 میشد دیوانه شدم رفتم خونه داشتم تو فیس بوک پیج ها رو میدیدم بعد توی یه پیج ثبت نام کردم که ایمیل خواست و منم دادم رفتم کد باز گشایی رو بگیرم یاهوو رو آن کردم دیدم محمدعلی هم آنلاینه پیام داده هستی منم ج دادم گفت ببخشید اینطوری شد من گفتم چطوری گفت همین جق زدن و قضیه مادرمو اینا بعد گفت آره مادرم باید بره بیمارستان داشتم بحث میکردم عیب نداره اینا گفت داری چیکار میکنی الان گفتم توی فیس بوکم گفت اه خب به چه اسمی هستی تا ادد کنم منم گفتم مگه داری فیس رو گفت په نه په فقط تو داری
 
 
اسم رو دادم ادد کرد بعد گفت من میرم دستشویی در زمانی که رفت منم رفتم پیجشو دید زدم وای چه عکسایی چه تیپ هایی زده تااینکه دیدم یه پیج به اسم پسر خوشکل های شهرمون دیدم کنجکاو شدم رفتم داخل بله دیدم همه عکس ها سکسیه پسرهای کوچیک و بزرگ یه فیلم گی هم بود پلی کردم دیدمو تا پیام اومد دیدم محمدعلیه گفت مامانم میخواد یک ساعت دیگه بره بیمارستان تا فردا نمیاد گفتم خوبه خب به نفع تو شد خوش بگذره انتظار این جواب رو نداشتم که گفت بی تو خوش نیست گفتم یعنی چی گفت بیا اینجا پرسیدم مامانت مگه رفت گفت 1ساعت دیگه میره باید بیایی منم همش انکار میکردم پرسیدم بیام چیکار گفت تنهام حوصله ام سر میره گفتم والا این همه وسایل بازی داری چطورحوصلت سر میره گفتم اصلا زنگ بزن دوستات. کلی اسرار کرد تا راضی شدم گفتم باشه میام کلی تشکر کرد گفت اون کلیپ کیر درازه یادت نره گفتم باشه منم کلیپ هارو زدم تو فلش به خودم گفتم پسر امشب وقتشه کار رو تموم کنی رفتم حموم تمام موهای بدنمو زدمو پایین مایینا رو تمیز کردم بعد فلش روبرداشم رفتم دریخچال ژل لیدو رو برداشتم گفتم شاید لازم شد و راه افتادم رفتم روبه خونشون وقتی رسیدم در خونشون زنگ زدم درو باز کرد رفتم بالا تا درآسانسور بازشد اومدم بیرون در واحد رو باز کرده بود رفتم تو دیدم یه دفعه عین جن پرید تو بغلم یه بوس ازم کرد نمیدونم چرا ولی یه حالی شدم که باعث شد قرص تاخیری که تو جیبم بود رو خوردم گفتم آب میخوام گفت برو تو آشپز خانه بخور رفتم و برگشتم تو اتاقش وایییییییی خدا چه میدیدم …
 
 
پشتش به من بود و لخته مادرزاد داشت لباس عوض میکرد چه کون سفید و تپلی داشت میخواست شرت بپوشه یک آن خم شد دنیا دور سرم چرخید فورا اومدم بیرو گفتم ناراحت نشه ما دیدش میزنیم اومدم تو حال روی مبل نشستم دیدم اومد بیرون از اتاق میدونست چی بپوشه که منو دیوونه کنه یه شلوارک کوتاه قرمز پوشیده بود تا بالای زانوهاش یه آستین حلقه ای تنگ هم روش ولی دیگه شرت نپوشیده بود گفت معین جون برو سونی رو روشن کن فوتبالو بزار تا من برم آب بخورم بیام بزنمت تو هم منم گفتم آرزو بر جوانان عیب نیست یه دفعه با صدای نازی بلند خندید اومد یه ظرف بزرگ میوه آورد دیدم خیار خیلی بزرگ سالادی بینشون بود گفتم برداشتی خیار سالادی آوردی برام خندید گفت ببخشید همین تو یخچال بود گفتم خدارو چه دانی اومدیم بکار آمد نشستیم بازی کردن در حین بازی کردن خودشو بهم میمالید من که بدم نمیومد تند تند بوسش میکردم بازوهاش رو فشار میدادم که گفت بیخشید برای غروب گفتم چرا گفت همون جق زدنم دیگه گفتم نه بابا مگه ندیدی منم راست کردم دست آدم نی گفت ببین من دوست دارم راحت باشی هر کاری میکنیم باهم انجام بدیم من ج دادم گفتم من راحتم ولی اون لحظه حس زدن نداشتم خلاصه 2 دست فوتبال و زامبی و کال اووف 9 زدیم گفتم 12.30 هستش بریم تا دانلود فیلم سینمایی رو نشونت بدم آخه از ساعت 1 به بعد دانلود رایگان بود.گفت کلیپ رو آوردی گفتم آره رفتیم تو اتاقش کامپیوتر رو روشن کرد اینترنت هم روشن کرد منم رفتم سایت باران مووی باز کردم اون شب دوتا فیلم جدید بیشتر نبود اونا رو باز کردم بهش نشون دادم یوزر پسوورد رو بهش دادم شروع کرد دانلود شد کلا دیگه همه رو براش توضیح دادم تا اینکه گفت بریم سراغ فیلم های کیر بلند منم فلش رو وارد کردم اولین فیلم رو پلی کردم دیدم همون عبدالله سیاه بود زنه که نشست کیرشو درآورد این پسر یه تکان خورد گفت یا قمر بنی…..چه بزرگه این مگه میره تو گفتم آره بابا تا دسته اون فیلم زیاد طولانی نبود یکی دیگه پلی کردم که الکسیس تگزاس بود با یدونه از سیاهای کیر کلفت الکسیس بیشتر تو این فیلم میرقصید این پسر هم شق کرده بود

 
 
دوباره در آورد که بزنه منم گفتم یه چیز بگم ناراحت نمیشی فکر کنم منتظر این بود بگم حال کنیم گفتم میخوای من بمالم برات گفت باشه در حین مالش پرسیدم علاقه خاصی به پسرها داری گفت چرا گفتم آخه پیج فیسبوکت اینطور میگه مخصوصا اون فیلمه گفت اون رو یکی برام گذاشته که منو حشری کنه نمیشناسمش گفتم عکسها چی گفت چرا من اونارو دوست دارم گفتم پس آره وای گفت پ ن پ گذاشتم چیکار تازه یکیش پسر خالمه تخم سگ نمی دونی چیه منم گفتم باشه بریم تو فیس بوکت ما باز کردیم پیجشو نشونم داد پسره رو وای چی بود گفتم این واقعا کردنیه منم پیج خودمو باز کردم من کم نداشتم کیف کرده بود فیلم گی رو که تو پیج اون بود رو پلی کردم دیدم این یه جوری شد گفت پسر چیکار میکنی این که خوابید گفتم بی رودر وایسی اهلش هستی بشینیم حال کنیم باهم اونم حشری بود گفت حال فقط ها من دستشو گذاشتم رو کیرم تا بماله کیف کردو گفت جون توهم خوب کیری داری آخه مال من 20 سانت بود و کلفت منم بد از کمی مالش یکی از قشنگ ترین فیلمرو گذاشتم خوابوندمش زمین فورا یه لب ازش گرفتم بایه ولعی لباشو میخوردم اون همکاری میکرد من کم کم روبه پایین میرفتم دیوانه شده بودم چه بدنی داشت شروع کردم زیر گردن و سینه هاشو میمکیدم اونم همش آه ناله میکرد لذت میبرد یواش میمکیدم و میرفتم پایین تا این که رسیدم به مسانه تپل و خوش عطرش وای اون لحظه رو هیچ وقت فراموش نمیکنم کیرش تازه شل شده بود کردمش تو دهنم چقدر خوشمزه بود اونم با این کار داغ داغ شده بود حسابی آه اوف میکردکلا خودشو شل کرده بود سپرده بود دست من.من هم تا تونستم به مکیدن ادامه دادم تا اینکه راست شد بعد تخم هاشو میخوردم بعد کشاله های روناشو میخوردم وای بهشتی بود برا خودش بعد دمر خوابوندمش لپ های کونش رو میخوردم لاشو باز کردم باورتون نمیشه یه سوراخ خیلی ناز قرمز تنک داشتم دیوانه وار سوراخشو لیس میزدم داشت دیوونه میشد لامصب کونش خیلی بزرک بود بعد منم لخت شدم دید که موهامو زدم خیلی خوشش اومد منم گفتم حالا تو بیا ماله منو بخور اول قبول نمیکرد میگفت بلد نیستم واز این حرفا ولی دوباره لبامو گذاشتم رو لباش اون بخور من بخور منم دوباره کیر سیخ کردشو خوردم مزه خوبی میداد
 
 
گفتم اینطوری یاد گرفتی 5دقیقه ای خوردم که دیدم بچه لرزید بعد دیدم تو دهنم داغ شد بله ارضا شده بود منم خوردم آبشو مزه خوبی میداد چون زیاد خالص نبود در آورد گفت ببخشید دست خودم نبود منم نزاشتم حرفشو تمام کنه لب ازش گرفتم گفتم برو پایین میخواست دبه کنه خوابوندمش کیرمو گذاشتم دم دهنش بزور خوردش اول بلد نبود ولی کمی عقب جلو کرد روان شد بعد خوشش اومده بود با یه ولعی میخورد تا نصفه میکرد تو دهنش بعد میومد بالا سرش رو میمکید وای این کارش دیوونه ام میکرد خیلی حال میداد منم اومدم حالت 69 گرفتیم به طوری اون رو بود من زیر ماله منو میخورد منم مال اون تمام تخم و کیرش تازه شل شده بود و مایه شفافی که ازش میرخت رو میخوردم خوشمزه ترین چیزی بود که خوردم بعد میرفتم سوراخشو میخوردم من قرص خورده بودمو دیر ارضا میشدم برای همین خسته شد ولی من ول کن نبودم هی میخوردم تا اینکه اونم راست کرد دوباره. دیگه وقت عملیات اصلی بود گفتم بلنشو بریم بالای تخت همین طور لب تو لب باهم رفتیم توتخت همین جور سینه هاشو میمالیدم اومدم نشستم رو شکمش کیرمو گذاشتم وسط سینه هاشو سینه هاشو چسبوندم قد هم بعد هی عقب جلو میکردم 5دقیقه این کارو کردم بعد روش دراز کشیدم کیرمو یه تف زدم یه تف هم انداختم زیر تخماش و کیرمو کردم لای پاهاش و باز دراز کشیدم روش حدودا 10 دقیقه به همین حالت براش سینه هاشو میخوردمو تلمبه میزدم تا اینکه بهش گفتم برگرد گفت چرا گفتم عشقم تو که نمیخوای این لپ های تپل کونتو ازم بگیری برگشت من حسابی لپ های کونشو میخوردم و سوراخ نازشو لیس میزدم اونم همش آه ناله میکرد و میگفت جون کون منو بگا منم دیوانه شدم اول یه تف انداختم رو سوراخش بعد با انگشت اشاره فشاردادم که تا دو بند رفت تو یدفه یه جیغی کشید گفت چیکار میکنی دردم میاد منم گفتم مگه نگفتی منو بگا گفتی دیوونه گفتم از لا پا منم خودمو زدم به اون راه گفتم باشه بعد شلوار رو از پاهام درآوردم یواشی ژل لیدو در آوردم اونم سرش روبه زمین بود ندید ژلو …
 
 
من درشو باز کردم ریختم رو سوراخش یدفه گفت این چیه گفتم هیچی تفه با دست تمامشو مالیدم بعد کیرمو بین لپای کونش عقب جلو کردم تا ژل حسابی جذب شد بعد یه تف انداختم بین پاهاش شروع کردم لاپایی تا ژل عمل کنه در همین حین دستمو از زیر بال هاش بردم سینه هاشو گرفتم و در گوشش قربون صدقش میرفتم بعد شروع کردم مخ زنی شرح مخ زنی:م یعنی من ع یعنی محمد علی (م:عزیزم.فدات شم پایه ای یه کاری کنیم ع:چیکار پسر خاله نشی م:بیا سوراخی حال کنیم ع:نه تورو خدا من که زورم بهت نمیرسه درد داره دیدی انگشتت رفت تو چه دردی داشت؟ م:اره فدات شم ببخشید بابتش ولی طوری میکنم که درد نکشی به جون خودت که خیلی دوست دارم ع:ببین درد داره نمیدونم میخوای چیکار کنی م:من بلدم تاحالا کردم ع:اه کی بوده؟ م:پسر خاله ام حالا ولش اصلا یه کاری اگه درد کرد مرد نیستم نذارم تلافی کنی ع:آخه چطوری من که زور تورو ندارم م:اگه درد کرد وای می ایستم هر جور تونستی جرم بدی قبول ع:مممممممممم باشه ولی قول دادی ها م:باشه عشقم) منو که میگی تو کونم عروسی بود برای جبرانش کیرمو از لاپا درآوردم بر گردوندمش براش حسابی ساک زدم و با یه ولعی میمکیدم براش چشاشو بست رفت تو یه عالم دیگه منم درآوردم کیرشو گفتم آماده ای گفت آره برش گردوندم درازش کردم بهش گفتم دستتو بیار پشت قاچ کونتو باز کن اونم این کارو کرد منم اول برای اطمینان یکم از ژل رو ریختم رو سوراخش بعد دوباره با انگشت اشاره شروع کردم فشار دادن تا اینکه همه انگشتم رفتو دیدم هیچ عکس العملی نشون نداد گفتم عشقم درد داری گفت نه فهمیدم تا اینجا فعلا مشکلی نی بعد شروع کردم به بازی دادن انگشتم و ژل ریختن تا داخلش هم سر شه بعد با دو انگشت کردم توش بازم دیدم چیزی نگفت معلوم بود ژل کار خودشو کرده شروع کردم بازی با انگشتام که تا ته کردم تو دیدم گفت آی ولی داخل پایین روده ی خروجی هنوز سر نیست دو تا رو درآوردم باهمون یدونه ادامه دادم وژل ریختم اینقدر بازی کردم که ژل کاملل جذب شد این اواخر احساس کردم یه چیزی داخله فهمیدم که کثیفه بلندش کردم گفتم پاشو بریم دست شویی رفتیم تو دستشویی گفتم بشین نشست روی کاسه منم سر شلنگ رو با کف لیز کردم کردم تو سوراخش یه کم فشار دادم تا 8 سانتی رفت تو گفتم درد نداری گفت نه آب رو باز کردم با فشار هرچی بود ریخت بیرون تا دیدم آب خالی میاد بیرون آبو بستم با دو انگشتی کردم تو تا ته فشار دادم …

 
 
چند بار عقب جلو کردم که هرچی آب بود خارج شه شستمش اومدیم بیرون دستمو گرفت رفتیم تو اتاق که یهو برگشت لبشو گذاشت رو لبم با یه طمع خاصی لب میگرفت دیوونه شده بود و داشت منم دیوونه میکرد منم با دستام سینه هارو میمالیدم بعد بعد لبو ول کردم رفتم سراغ سینه هاش همینطور میلیسیدم و عقب عقب میرفتیم که رسیدیم به تخت ولو شدیم رو تخت من سینه هارو میلیسیدم میومدم روبه پایین رسیدم مسانه بد بوسه های آروم رو زدم بعد کیرشو خوردم وای نمیدونم چرا اینبار مزش فرق میکرد این قدر مکیدم تا اینکه شد مثل سنگ سفت سفت بعد پاهاشو دادم بالا همین طور با بوسه رفتم سراغ سوراخش تند تند میمکیدم که دیدم داره دیوونه میشه گفت لامصب چیکار میکنی بکن منو دیگه منم برش گردوندم دمر خوابید نشستم بالای پاهاش با 8 انگشتم لپ هاشو جدا کردم یه تف گنده انداختم روی سوراخش بعد کیرمو که سفت شده بود رو گذاشتم بالای سوراخش با شصتم کیرمو فشار دادم که هرچی کردم نرفت تو دیدم فایده نداره گفتم وازلین دارین گفت اره تو یخچاله منم رفتم آوردم دیدم کیرم به اون سفتی نیست که بره تو دوباره رفتم نشستم روبه روش کیرمو دادم بهش کرد تو دهنش یاد گرفته بود دیگه یه جوری میمکید که انگار 10 ساله اینکارس خوب خوب که خورد رفتم نشستم رو پاهاش تف انداختم بین لپای کونش بعد لاپایی زدم براش که کیرم دوباره سف شد بعد دوباره اون کارو یعنی با 8 انگشت لپارو باز کردم وازلینه زیادی مالیدم به سوراخش سره کیرمو گذاشتم روی سوراخ با شصت فشار دادم که کم کم داشت میرفت و با کمی فشار دیگه سرکیرم رفت تو با 2 یا 3 سانته دیگه رفت تو بعد شروع کردم ریزه ریزه تلنبه زدن …
 
 
گفتم درد نداری گفت نه منم خیال کردم ژل کاملا اثر کرده بعد همه کیرمو یه جا کردم تو که نه کمی ازش موند بیرون دیدم گفت آیییییییی گفتم درد کرد گفت آره ولی مهم نیست کارتو بکن منم هی تلنبه میزدم بعد خوابیدم روش سینه هاشو از زیر بالش گرفتم و میمالیدم 10 دقیقه همیطوری ادامه دادم بعد حالت دمر بهش دادم یه پاشو دادم تو سینه اش به طوری که کونش قلمبه شد جلوم به این حالت البته محمد علی کونش دو برابر این بودکیرموگذاشتم رو سوراخ کونش ولی دیگه روان شده بود با یه فشار تا ته رفت تو و شروع کردم تلنبه زدن بعد چند دقیقه تلنبه زدم همونطور که توش بود دراز کشیدم روش و شروع کردم به لب گرفتن و تلنبه زدن همینطور لب و سینه هاشو میخوردم و از پایین مشغول بودم دیدم فایده نداره بلند شدم و به حالت سگی درش آوردم و باز کیرمو گذاشتم رو سوراخش و یکم تف ریختم روش یواش یواش کردم تو و شروع کردم تلنبه زدن و گه گدایی هم کون اونو عقب جلو میکردم تا اینکه دیدم داره میاد دست نگه داشتم و کیرمو درآوردم و محمد رو به پشت خوابوندم بعد دوتا پاهاشو گرفتم آوردم لب تخت و پاهاشو دادم هوا و کیرمو گذاشتم توش دوتا دستامم گذاشتم روی سینه هاشو خوابیدم بالاش و لباشو میخوردمو تلنبه میزدم حدود 5 دقیقه تو این حالت بودیم که احساس کردم داره آبم میاد با یه ولع و حرصی لباشو میخوردم و تند تند تلنبه میزدم تا اینکه آبم اومد همشو خالی کردم تو و همینجوری افتادم بالاش حدودا یه دقیقه روش بودم کیرمم تو کونش بود بعد بلند شدیم گفت حالا نوبت منه منم گفتم واقعا گفت اره دیگه قول دادی اگه دردم اومد بزاری کونتو جر بدم منم دیدم نامردیه بهش ندم این همه مال من بود بدون هیچ حرفی بخودم گفتم اگه بد قولی کنم دیگه بهم نمیده اون کون نازشو منم قبول کردم رفتم جلو اومد پرید تو بغلم شروع کرد لب گرفتن منم همکاری کردم و یواش یواش رفتم سراغ کیرش و کردمش تو دهنم…
 
 
خوب خوب خوردم تا راست شد بعد رفتم به پشت خوابیدم پاهامو باز کردم دادم بالا اونم اومد یه تف بزرگ انداخت در کونم و یکی هم رو کیرش گذاشت رو سوراخم یه فشار داد دودم رفت هوا اما نرفت تو گفتم لااقل کمی چربش کن وازلین رو برداشت کمی به کون من زد و کمی روی کیرش یواش یواش کیرشو گذاشت رو سوراخم منم با دست کمکش کردم یه ذره یه ذره کیرش رو کرد تو منم از درد داشتم میمردم ولی تحمل کردم دیگه تا ته کرد تو کیرش 14.15 سانتی میشد اولم گفتم نسبت به سنش خوب کیری داشت کلفتم بود بعد شروع کرد به تلنبه زدن و افتاد روم باهم لب بازی میکردیم حدود 5 دقیقه این حالت بودیم که گفت داره میاد بریزم تو گفتم صبر کن نزار بیاد زود گیرش داد بعد که رفت دوباره شروع کرد 5 دقیقه طول کشید در همون حین سینه هامو میخورد گفت آمد چیکار کنم گفتم بریز تو دیدم تو کونم داغ شد گفتم چیشد گفت تمام دیگه شل شد و افتاد روم من باسنشو میمالیدمو فشار میدادم روبه خودم بلند شد رفت خودشو شست و اومد منم لباس پوشیدم گفت مگه میخوای بری گفتم نه چرا خب چرا پوشیدی بزار لباس بهت بدم یه شلوارک بهم داد بزرگ بود گفتم مال کیه گفت ماله پسر خالمه گذاشته اینجا منم پوشیدم گفتم از اون بگو گفت چیه خوشت اومده ازش گفتم آره گفت یه سال ازم کوچیک تره ولی گندس گفتم کردیش گفت لاپایی زیاد باهم بودیم گفتم میشه بیاریش منم بکنمش گفت باشه یه لب ازش گرفتم و گفتم مرسی.گفتم بریم چنتا فیلم بزاریم دانلود بگیریم بخوابیم من فردا کاردارم توهم مدرسه فیلم هارو گذاشتم دانلود دانلود منیجر گذاشتم روساعت 7 که تمام شد خودش خاموش کنه بهشم یاد دادم باهم رفتیم بخوابیم منم بالش رو گذاشتم پایین تخت گفت چیکار میکنی گفتم بخوابیم گفت دیوونه بیا باهم تو تخت میخوابیم آخه تختش نسبت به بقیه تختها پهن تر بود گفتم باشه.

 
 
دراز کشیدیم هرچه کردم طاقت نیاوردم دوباره شروع کردم لب گرفتن گفتم این کونو تا تنگه باید گایید کیرو خیس کردم و فرو کردم تو کونش دیگه بی حال بودیم خوابمون برد صبح که پاشدم ساعت های 6 بود دیدم نیستش رفته بود دستشویی برگشت تو تخت منم خودمو زدم به خواب اومد پشتم دیدم داره میماله به پشتم منم هیچی نگفتم خودمو زدم خواب تا اینکه راست کرد شرتو شلوارکو باهم آروم کشید پایین دیدم کونم خیس شد آروم کرد تو کونم 5 دقیقه تلنبه زد یدفعه درآورد گذاشت بین پاهام آبش ریخت لاپام گفت ببخشید گفتم خواهش جا خورد گفت بیداری گفتم تو دم صبح یه چیزی تو کونت وول بخوره بیدار نمیشی لبمو یه بوس کرد گفت بیا بریم حمام گفتم باشه رفتیم زیر دوش بعد خودشو کف مالی کردو منم یه باره دیگه کردمش اما این دفعه زود آبم اومد اومدیم بیرون لباس پوشیدیم راهی شدیم منم تا مدرسه باهاش رفتم توراه میگفت بهترین شب زندگیم بود مرسی تا اخر باهاتم منم گفتم از الان تا زنده ام تمام زندگیمی رسیدیم اون رفت مدرسه منم اومدم خونه والان من 24 سالمه و اون 18 هروقت بشه یا خونه اونا یا خونه ما سکس میکنیم و پدر مادرشم از دوستیمون خبر دارن و اعتماد کامل دارن بهم.این بود داستان ما …
 
 
نوشته: معین کون پلنگ

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *