این داستان تقدیم به شما

سلام دوستان من یه دختر 20 سالم که تو تهران زندگی میکنم و خانواده تقریبا آزادی دارم تو دوران دبیرستان زیاد دوست پسر داشتم اما رابطه هام انقدری دوام نداشت که به سکس بکشه داستان من از 2 سال پیش شروع شد چند وقتی بود که با پسری آشنا شده حسابی بهش علاقه مند شده بودم…
***
کیوان پسر قد بلند و درشت هیکلی بود با یه قیافه معمولی تقریبا یه دو ماهی بود که باهم دوس شده بودیم یه روز رفتیم سمت لواسون و اونجا رفتیم یکی از این رستورانای سنتی بقل رودخونه رستوران خیلی خلوت بود و چون تو پاییز بود تختای رستوران با مشما پوشونده بودن منم که مثه همیشه راحت لم داده بودم تو بقل کیوان اونم که حسابی تو این دو ماه داغ کرده بود هی منو میبوسید و توی گوشم قربون صدقه میرفت کم کم دکمه بالای مانتوم بازکرد و اولش از روی لباس سینه هامو مالید بعد از یکم لب بازی دستشو برد زیر سوتینمو نوک سینم گرفت تو دستاش و محکم میمالید وفشار میداد انقد محکم که دیگه جیغم در اومد بعدش یکم دیگه لبامو خورد و لباسمو مرتب کرد همین چند دقیقه عشق بازی کافی بود تا حسابی خودمو خیس کنم.تو راه برگشت کیوان پیشنهاد داد که بریم خونش راستش یکم اولش دلهره داشتم و میترسیدم که باهاش واسه اولین بار تو خونه تنها باشم اما به شدت دلم شیطونی میخواست خلاصه رفتم خونه و هنوز لباسامو در نیاورده بودم که منو خوابوند رو کاناپه شروع کرد به خوردنه لبام همزمان لباسامو در میاورد

 
چند لحظه بعد لخت زیرش خوابیده بودم با یه دستش کسمو میمالید و با دست دیگش سینمو تو دستش گرفته بود و نکشو گاز میگرفت یه جوری حشری شده بودم که آب کسم دستشو کامل خیس کرده بود بلندم کرد و بالا تنم و گذاشت رو دسته کاناپه و به حالت قنبل نشوند سرشو برد لای پام حسابی سوراخ کس و کونمو لیس زد زبونشو میکرد تو کوسم با انگشتش سوراخ کونمو باز میکرد بعد یکم سوراخ کونمو چرب کرد و سر کیرشو گذاشت روش با اولین فشارش چنان جیغی زدم که ترسید و یواش یواش کیرشو کرد تو دردش به حدی زیاد بود که چشام داشت سیاهی میرفت یکم کیرشو نگه داشت آروم شروع کرد به عقب جلو کردن کم کم که بهش عادت کردم لذت بخش تر میشد و بعد از چند دقیقه کل آبشو ریخت تو کونم…
این اولین باری بود که کون میدادم و احساس خیلی بدی داشتم کونم خیلی میسوخت و کمرم درد گرفته بود کیوانم که بیحال دراز کشیده بود بلند شدم رفتم تو حموم و داشتم خودمو میشستم که اومد جلو در حمام گفت عشقم تو ارزا نشدی گفتم نه ولی حال داد راستش اصن نمیدونستم وقتی ارزا میشی چه جوریه تا حالا به ارگاسم نرسیده بودم اومد جلو زیر دوش و بدن خودم و خودش شست و تو هوله پیچید و عینه بچه ها بقلم کرد برد تو اتاق رو تخت خوابوند…
 
یه تیشرت زرد از کشو در آورد و داد بهم پوشیدم بعد رفت تو آشپزخونه و یه لیوان شیر عسل آورد برام که نصفشو خوردمو بقیشو خودش خورد بعد دوباره پرید روم و لبمو خورد بعد سرشو برد لای پامو کسمو حسابی لیسید چوچولمو میمکید و با دستاش نوک سینمو فشار میداد آه و نالم رفت هوا آب کسمو با ولع میخورد و دست بردارم نبود کم کم بدنم منقبض شد و بعد از چندتا تکون آروم ارزا شدم نفسم بالا نمیومد و به شدت بی حال و خواب آلود بودم یکم که حالم جا اومد کاملا خوابید رومو لبامو خورد کیرشو که دوباره راست شده بود و میمالید لای کسم که هنوز خیس بود کیرش لیز میخورد با هربار بالا پایین شدن سرش به سوراخ کسم میخورد آروم سر کیرشو با دست گرفت و آروم کرد توش انقد شهوتی و داغ بودم که دیگه هیچ مخالفتی نکردم اولش خیلی میسوخت و درد میگرفت اما کم کم داغ میشد کیوان کیر کلفتشو با شدت تا ته فرو میکرد و من بازوهاشو ک دورم حلقه کرده بود چنگ میزدم بعد از بیست دقیقه کیرشو کشید بیرونو آبشو ریخت رو شکمم و اینجوری شد که تو یه روز کس و کونم فتح شد بعد از اون هفته ای یه بار با هم سکس میکردیم و بعد از 2سال ازم جدا شد ♥

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید