این داستان تقدیم به شما
سلام.
طبق معمول همیشه ساعت هشت صبح از خونه زدم بیرون واسه کار… شغل من آزاده یه آپارتمان هفت طبقه دارم انجام میدم یه واحد طبقه چهارم دست منه واسه وسایلام مابقی طبقات که هر طبقه شامل چهار واحد همه مطب دکتر تقریبا همه پر و ساختمان پر رفت آمدی… آمروز با یه زن مطلقه قرار دارم میخاد بیا پیشم ساعت هشت نیم زنگ زد گفت پشت در واحدهستم درو باز کردم اومد داخل واحد تمیزی بود البته مطب دکتر بود یه دست مبل باتمام وسایل . اسمش ویدا بود دقیقا میدونست واسه چی اومده با وارد شدن ویدا رفتم جلو دست دادم وبا یه بوسه همه چیز شروع شد …
لب گذاشتم تو لباش شروع به لب گرفتن کردیم دوتای از آتش شهوت به هم میپیچیدیم میدونم که ویدا مثل من دیشب تا صبح نقشه کشیده که چطوری یه سکس خفن داشته باشیم گرمای لبهای ویدا آتش درونم شعله ور کرده بود عقب عقب رفتم وروی مبل نشستم ویدا لباش از لبهام جدا نمیکرد دستش از روی سینم کشید پایین از شکم پایین تر واز روی شلوار شروع کرد کیرم مالیدن وای چه حس خوبی داره دستم بردم جلو دکمه مانتو باز کردم خدای من. زیر مانتو فقط فقط یه سوتین بود هیچ چیز دیگه نبود مانتو از تنش در آوردم اونم مشغول باز کردن دکمه شلوار من بود با کمک خودش مانتو از بدنش جدا کردم ویدا با درآوردن مانتو شلوارشم در آورد وای چه صحنه باور نکردنی بدن گندمی ویدا با قد ۱۷۰ و سینه ۷۵ موهای پر کلاغی بلندش روی شونه هاش ریخته سوتین بنفش توری با شورت ست قشنگش کاملا مشخص که آماده سکس اومده بدن صاف بدون مو ویدا حس کنجکاوی من تکون داد ازش پرسیدم ویدا گفت دیروز بخاطر من تمام بدنش موم انداخته با گفتن این حرف کیرم کامل شق شد البته کوس ویدا شورت توری رو خیس کرده بود…
ویدا اومد نشست جلو مبل کیرم از شرت در آورد وشروع به خوردن کرد واقعا لذت می بردم با دست سوتینش زدم بالا سینه سفت محکم با نک برجسته مثل ژله تکون میخورد بادستم شروع کردم بانک سینش بازی میکردم کیرم تا ته میکرد تو دهنش و تا اعماق گلو میبرد لذت ساک واقعا خوب بود بلند شد و کوس خیسش با شرت گذاشت روی کیرم وسینش گذاشت توی دهنم وای خدا کیرم غرق از آب کوس بود سینه سفت ژله تودههنم یه دختر حشری تو بغلم چه حسی چه لذتی ویدا به نفس نفس افتاده بود با ناخون تمام کمرم زخمی کرده بود کوسش طلب کیر میکرد خوابوندمش روی مبل شروع به خوردن گردنش کردم هم زمان دستم بدم تو شرتش کوسش خیس خیس بود با انگشت وسط شروع به مالیدن توتولکش کردم کوس گرم لیزی داره وای خدای من گردن خوردم به سینه رسیدم بدون عجله رفتم سراغ شکم….
با نک زبون شکمش قل قلی دادم رفتم سراغ کوسش شرتش خیلی آروم با کمک خودش در آوردم خدای من یه کوس صاف تمیز شهوتی لای کوس با دوانگشتم باز کردم نک زبون انداختم روی توتولکش وای چه حس عجیبی چه مزه ای بانک زبون بازی کردم صدای نفس های ویدا تند تند تر میشد خیلی آروم بازبون خوردم بازی کردم یه دفعه ویدا بلند شد با دوتا دست سرم گرفت و من کشید رو سینش لباش گذاشت تو لبام. دستش برد پایین کیرم تنظیم کرد روبروی کوس دوتاپاشو دور کمرم حلقه کرد با یه فشار کوچیک کیرم کرد تو کوسش وای چه کوس گرم لیزی کیرم تا ته داخل کوسش جاداد با پاهاش منو کنترول میکرد کیرم تا نک کوسش در می آورد دوباره تا ته میکرد تو کوسش صدا نفساش با جیغ ریز شهوتی قاطی شده بود ویدا لذت میبرد منم از لذت اون لذت می بردم لب میگرفتم کوس میکردم نزدیک بود دوتای ارضا بشیم که من خودم از ویدا جدا کردن و ویدار چرخوندم روی زانو کوس از پشت رو به من کرد حالا نوبت من بود که کیر بیست سه سانتی با کلفتی چهار سانت از عقب بکنم تو کوسش با فشار اول یه نفس عمیق کشید با حرکت من آه آه میکرد لذت میبرد منم غرق لذت بودم کوس از عقب کردم جیغ ریز ویدا حاکی از لذت زیاد بود منم سرعت بیشتر کردم …
ویدا نفس زدنش تند تر شد منم محکمتر میکردم سرعت به حد ارضاع رسید ویدا گفت در نیار بریز داخل قرص خوردم منم از خدا خواسته سرعت بیشتر کردم ناگهان ویدا جیغ محکمی کشید ارضاع شد آب کوس ویدا روی تخمم ریخته بود آروم روی مبل میچکید با جیغ ویدا منم ارضاع شدم کیرم تا ته کردم توی کوس ویدا وداخل ارضاع شدم چه کوسی آبم کامل ریختم داخل وروی مبل افتادم ویدا همینجوری که آبم از کوسش میریخت روی مبل افتاد تو بغلم دوتای خیس عرق چه لذتی چه حالی وای چه آرامشی.
نوشته: سیامک متوهم زاده
***
کلمهها و ترکیبهای تازه:
توتولک = چوچول – کلیتوریس
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید