این داستان تقدیم به شما

سلام.

اسمم نوید.بیست و دو سالمه قیافه دخترونه و بدن دخترونه ای دارم خب هرچی بلاس سر ما میاد. این خاطره ک مربوط ب علی پسر داییم میشه …
علی هفت سال ازم بزرگتره.علی سبزس و قیافه متوسطی داره.برگردیم ب خاطره.تمام فامیل ما برا سیزده بدرمیریم باغ یکی از دایی هام.وچند روز قبلش میمونیم اونجا چون مجهزه علی همیشه وهرسال تو هر موقعیتی دست ب باسنم میزد ومن در میرفتم.تااین ک پارسال نصف شب خواستم برم دستشویی.دستشویی باغ باساختمونش فاصله داره پاشدم خوابالود رفتم تو دیدم علی اومد گف بذار بات بیام.تو راه باخودم گفتم نکنه کاری کنه تو این فکر بودم ک ی کم شهوتی شدم و کیرم نیمچه سیخ شد.چون دوسال پیشش تو زنگ ورزش تو مدرسه ی بار نزدیکی بام شده بود.و لای پام با داغی کیر اشنا بود.برا همین از سوراخ تحریک شده بودم بد جور.و پنجاه درصد قضیه حل بود.رفتم دستشویی شاشیدم.وچند بار باانگشتم با سوراخم بازی کردم.وقتی بیرون اومدم علی گف برو اون ور و با دستش ضربه محکمی ب وسط باسنم زد وانگشتش محکم ب سوراخم خورد.ناخواسته پاهام بی حس شد درد لذت دار بود.اروم گفتم ایییییییییی و دستمو ب دیوار گذاشتم.
 
علی بیخیال دستشویی شد و طرفم اومد گف انگار خوشت اومد.منم هیچ نگفتم و سرمو زیر بردم.دستموگرفت گفت بیا بردم پشت چند درخت اون ور تر تو تاریکی.دستشو برد طرف کونم و شروع کرد گردنمو بوسیدن.ی حرف الکی زد گف کسی نیاد.ضربات سر کیرشو ب لپ کونم حس میکردم.بادستش دو زانوموخم کرد.و زانوهامو زمین زدم.شرت و زیر شلواریمو باهم کشید پایین حالت سگی بودم نور موبایلشو زد ب کونم گف سفید نرم بی مو.میدونستم.از نور صفحه برداشت فلاشو روشن کرد گذاشت ب سوراخ.با لرزش صدا گف ااااااهههههه صورتیه.ومخکم زبونشو زد بهش.وفشار میداد.نفس ها گرمشو حس میکردم.بد جور پیش اب ازم میریخت بس ک باهام ور رفت.روم نبود وگرن میگفتم بیا جون مادرت بزن پارم کن.دستشو اورد ب گردنم گف بخورش.نور گوشی ک ب کیرش خورد تپش قلبم شروع شد.بس ک سر کیرش پهن بود.موشکی نبود عین من بد جور پهن بود اما رنگش خوشم اومد صورتی کم رنگ.گفتم چ کله گنده خوش رنگیه.گف هم رنگ سوراخته.نوکشوزد بع لبام با فشارش دهنم باز شد گف اخخخخ کثافت دندوناتوعقب ببر.
 
کیر کوچیک اما بدجور کلفتشو چند بار کوبید تو دهنم من ک دهنم درد گرفته بود.گفتم خوردن دوس ندارم دارم بالا میارم.زود رومو کرد اون ور.حالت سگی اماده بودم.چند یار تف زد ب من .وصدای چلق چلق تف ب کیرش ک اماده بشه.زمین خاک وچمن سرد بود.و اذیت بودم بااین ک سرم رو ب جلو بود اما طول کشید و نمیخواست انجام بده.کمرمو قوس دادم.وقتی قوس دادم دیدم اومد دستاشو زد جفت دستام.اما بدنش فاصله داشت علت طول دادنشو نمیفهمیدم.براهمین باز کمرمو قوس دادم باسنموبالا اوردم داشتم میگفتم پس چته ک سر داغ کیرش چسبیدب جایی ک بایست میرفت.خیلی عقب جلو کردیم ضربه زدیم ک برن تو هم نمیشد فشارهاش بادرد همراه بود.داشتم دیوونه میشدم دوس داشتم کامل انجام بشه.ک با حرفش ناامید شدم ک نمیره داریم اذیت میشیم بذارلاپایی میزنم تاابم بیاد.سرمو انداختم زیر رو ساعدم گذاشتم.بدجور بهم ریختم.یا من تنگ بودم یامال اون هیولایی بود…

 
کمرمو بردم بالا ولپ ها کونمو بهم فشار دادم ک حال کنه زود ارضاشه.لای پام از پیش ابش لزج لزج بود..و ارضا شد.بلند شد رف اونور بشاشه.منم باابی ک ریخته بود سه انگشتمو کردم تو و بعد ب شدت چهارتا.درد وحشتناک بود اما هی فشار میدادم.علی اومد گفتم بهش میتونی دوباره.گف اره.خوابید روم کیرش خوابیده بود.لبامو نزدیک لباش بردم زبونمو زدم ب لبش.خواستم ارضا شم مثل بار قبلش تو زنگ ورزش ک اونقد محکم ضربه میزد ک بدون دست زدن ب کیرم ابم ریخته بود.زبونمو ک زدم اونم زبونشو زد ب زبونم.کیرش داشت سیخ میشد حسش میکردم براهمین زبونشو مک میزدم.ی هو بلند شد گفت پاشو بریم کسی نیاد رو زانوهام ایستادم دستشو گرفتم باالتماس گفتم بیا ی کم دیگ لاپایی بذار دس بزنم ابم بیاد.سرمو بردم سرکیرشو چند بار مکیدم تا دهنم شور شد از پیش ابش..سگی موندم گفتم جون من جون علی.تو ی لحظه بیا.اومدخوابید.این بار باز سرکیرش چسبید ب سوراخم.حس کردم داره فرومیره اما جداش کرد وخوابوندش لاپام ولاپایی….کیرش بدجورسیخ شده بود اماده بود برا بار دوم بریزه.دستمو بردم سمت کیرم.همیشه انتهای فشار دادناش سرکیرش میخورد ب سوراخ واین لذت شدیدی تو وجودم میپیچوند.سوراخم باز باز شده بود انتهای باز بودنش.روم هم نبود بگمش توش بذار اگ مردمم ادامه بده…

 
بالا تنمو دادم بالا دو دستمو زدم ب باسنش سوراخمو زدم ب سر کیرش.گفتمش ی ضربه محکم بزن.زد و سر کیرش ی هو فرو رف.تو ی لحظه.اون گفت اه رفت…..من سگی افتادمو دستمو گاز گرفتم ک دردمو نشنوه درش بیاره.فقط اروم گفتم با ناله.یکم وایسا.اونم نگهش داشته بود.گف اه چقد داغه.تحمل نکرد و اروم فرو میبردش.تاجایی ک حس کردم همش رفته.حس کردم یه حفره تو بدنمه و دو لپ باسنم ازهم فاصله گرفتن.وقتی دردش رفت گفتم بزن.اونم اروم داشت میزد و کمکم محکمش.لذت تمام وجودمو گرفتع بود.بدنم بی حس بود خصوصا پاهام.عللللللی محکمتر داره میریزه.دستشو زد رو شونه هام و باتمام قدرت میزد.ناله هام بلند بود حالمو نمیدونستم.دم دهنمو گرفت وتو کونم ارضا شد و منم متوجه شدم ازضربه هاش دیگ لذت نمیبرم.بد بیحال بودم حس بعد از ارضاشدن.ب سختی بلند شدم.علی نور زد زمین دیدم زمین پره از ابم.نمیتونستم راه برم.و شرت و زیر شلواریمو باهم زیر کشید پایین و لپشو بوسید.وحرفی زد ک ناراحت شدم.گفت دیگ تموم تااخرش هم منو میخوای هم ابمو.همیشه من باید این تو بریزمش.نوید کونی منه.راست گفت.فرداظهرش هم پشت ماشین زد و توش ریختش.
باالتماس میبرد منو الان من باالتماس میبرمش….چون افسرده میشم و تپش قلب میگیرم اگ حداقل هفته ای یک بار انجام نده یا نریزش.چی کنم وابسته شدم وابسته آبش لذتش و دردش.

 
نوشته: بدنام

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *