این داستان تقدیم به شما
چند سالی بود ازدواج کرده بودم
اوایل ازدواج خیلی با زنم همدیگه رو دوست داشتیم و مثل دوتا زوج عاشق با هم زندگی میکردیم
شاید بعضی روزا پنج با سکس داشتیم و کلی کس و کونشو میکردم
حتی چند باری خواهر زنمو هم ک دست کمی از خوشگلی زنم نداشت کردمش
اما بعد از پنج شیش سال زندگی مشترک زنم رفت یه جایی سر کار و منم ک دو ک تا عصر سر کار بودمو خسته و کوفته میومدم خونه
دیگه سکس هامون رسیده بود به هفته ای یک بار یا بعضی وقتا ماهی یک بار
زنم یه همکار داشت ک شوهرش پولدار بود و تو خونشون استخر داشتن
همکار زنم هم فقط برای اینکه مدیر یکی از قسمت های شرکت بود میومد سر کار
خلاصه یه روز مینا به زنم ک اسمش الهامه گفته بود ک ما تو خونمون استخر داریم ولی خیلی کم استفاده میکنیم
الهامم بهش گفته بود که خوب یه روز دعوتم کن بیام ببینم استخر خونتون رو
مینام دعوتش کرده بود
الهام از سر کار اومد خونه و گفت ک مینا دعوتش کرده بره استخرشون آب تنی
منم چون شناگر خوبی بودم و میدونستم زنم اصلا شنا بلد نیست بهش گفتم برو ولی خیلی مراغب باش ک توی قسمت عمیق نری
خلاصه فرداش رفت مایو خرید و شبش بردمش دم در خونه مینا
واااای مینا وقتی از در اومد بیرون یه کس تمام عیار رو دیدم
قدش بلند و بدنش خیلی عالی
چشمای درشت و صورت استخونی
البته زن منم خیلی کس بود و از اون چیزی کم نداشت ولی چون خیلی کرده بودمش دیگه تکراری شده بود
بعد از اونشب ک الهام اومد خونه چقدر تعریف کرد از استخرشونو سوناهاشون
بعد از یکی دوبار دیگه که رفته بود به مینا گفته بود ک من شناگر خوبیم اونم بهش گفته بود خوب بگو بیا شنا رو یادت بده همین جا
راستش من از اینکه زنم میرفت خونه مردم لخت میشد یکم حشری میشدم و توی ذهنم وقتی تصور میکردم ک اگه یواشکی شوهر مینا الهام رو دید برنه کیرم شق میشد و بعدش ک الهام از استخر میوند یه سکس توپ میکردیم
تا اونشب الهام پیشنهاد الهام رو بهم گفت و منم از خدا خواسته قبول کردم
فرداش با الهام رفتیم استخر و دوتایی یکم شنا کردیمو وقتی رفتیم تو سونا خیلی داغ شدیمو شروع کردیم به سکس
نمیدونم ولی بعد از چند سال دوباره یه سکس خوب کردیمو خیلی حال کردیم
من توی سه جلسه روی آب خوابیدنو یکم شنا رو یاد الهام دادم و وقتی یه شب با مینا رفته بودن مینا خیلی خوشش اومده بود
به الهام گفته بود ک به علی بگو بیاد شنا یاد منم بده
وقتی الهام بهم گفت خیلی استرس گرفتم و الهام گفت که نباید امل بازی در بیاریم
تو بیا و یادش بده ولی چش چرونی نکنی
خلاصه بعد از چند شب رفتیم استخرشون و مینا و الهام با مایو شدن و اول مینا رفته بود توی آب ک مثلا من بدنشو نبینم
منم رفتم توی آب و شروع کردم به آموزش دادن
کیرم شق شق شده بود و هی سعی میکردم مثلا تو حین آموزش جوری دستمو به مینا بمالم ک الهام نفهمه
الهامم ک میخواستم روی آب بخوابونم هی دستمو به کس و کونش میمالیدم و اون حشری میشد ولی جلوی مینا خودشو نگه میداشت
من یه تمرین به مینا دادم و گفتم من و الهام میریم سونا ولی شما اینو انجام بده
سریع الهامو بردم سونا و خود الهام کیرمو از تو مایو دراورد و شروع کرد به ساک زدن
چون وقت نبود سریع خوابوندمشو کردم تو کسش
اینقدر حشری شده بودیم ک به دو دقیقه نکشید ک آبمون اومد و رفتیم پیش مینا
بعد مینا و الهام رفتن سونا و وقتی میرفتن چی میدیدم
مینا واقعا اندام قشنگی داشت
ازینا ک کمرشون باریک بود ولی روناش تپل بود و کسش اون وسط چال شده بود
کونش زیاد بزرگ نبود ولی واقعا خوش فرم بود
من دیدم اگه نرم سونا دیگه تا آخر باید این دوتا رو با هم تنها بزارم ک منم ازذآب رفتم بالا و یهو در سونا بخار رو باز کردمو رفتم تو
تا چند دقیقه همه ساکت بودیم که من به الهام گفتم اینجا یه ماساژور کم دارهک الهام گفت خودد ک بلدی
الهامو خوابوندمو شروع کردم ماساژ دادن
ولی نگاهم به مینا بود
هر دومون دلمون همو میخواست و اونم از دستمالی هایی ک کرده بودمش فهمیده بود ک میخوامش
خلاصه یهو مینا گفت علی آقا من چند وقته ماهیچه پشت گردنم گرفته و هیچ مدلی دردش خوب نمیشه
ماساژ خوبه براش
منم گفتم آره الهامم چند بار اینجوری شده بود ماساژش دادم خوب شد که الهام گفت علی یه ماساژم به مینا بده همش تو اداره از گردن درد میناله
الهام چون خیلی گرمش شده بود پاشد رفت بیرون ک دوش بگیره
من موندمو مینا ک اومد نشست جلو من و منم نشستم پشتشو شروع کردم آروم ماساژ دادن پشت گردنش
کیرم داشت از شق درد میترکید و معلوم بود مینام از رو شهوت داشت آخ آخ میکرد
ک بهش گفتم اگه بخوابی و وزن سرت رو گردنت نباشه ماساژ بهتر جواب میده
اونم خوابیدو منم نشستم روی کونش
شروع کردم ماساژ دادن که کم کم اوندم پایین و کمرشو ماساژ دادم
قشنگ دیگه کیرم به کونش میخورد و اونم هیچی نمیگفت
دستامو آوردم روی کونش و مینا یه آخ شهوتی گفت
منم انگشتامو بردم لای کس و کونش و میمالیدم
دیگه فقط مثل مار به خودش میپیچید
الهام در رو باز کرد و چون بخار زیاد بود ما رو نمیدید
گفت که یکم حالش از گرما بد شده و شمام زود بیان بیرون ک من گفتم چند دقیقه دیگه ماساژ بدم میایم
تا الهام در رو بست مایو مینا رو از بغل دادم کنارو انگشتامو تو کسش کردم
یکم ک مالوندم مینا آبش اومد و منم کیرمو از بغل مایوم دراوردمو از بغل مایو مینا کردم تو کسش
اینقدر شهوتی شده بودم ک با ده بار زدن آبم اومد و همشو ریختم تو کسش
بلند شدیمو سریع یه لب گرفتیمو اومدیم بیرون
که بریم لباس بپوشیم
دوش گرفتیمو لباس پوشیدیمو اونشب دوباره با الهام به یاد مینا یه سکس اساسی کردم
فکر کنم الهامم دیگه بو برده بود و گفت ک مینا خانوم ماساژ خورشون ملس بود یا نه
که من گفتم تو بهترذاز اونی و ازین کس شعرا
دو سه شب بعد دوباره رفتیم و من ایندفه قشنگ مینا رو جلوی الهام دستمالی میکردمو الهامم جلو مینا
هر دوتاشون کامل شهوتی شده بودن ک دوباره رفتیم سونا
ایندفه الهام ک خوابید ماساژش بدم شروع کردم مالوندنش و کون و کسش رو هم میمالوندم
به مینا گفتم تو ام بیا بخواب دوتاتون رو ماساژ بدم
اونم اومد خوابید هر دوتاشون رو میمالوندم و اونام آخ آخ میکردن یه از بغل مایو الهام دستمو به کسش رسوندم و انگشتامو کردم تو کسش ک یه جیغ شهوتی کشید
همین جور کی انگشتمو عقب جلو میکردم انگشتای این دستمم کردم تو کس مینا که اونم گفت آااااااااااااخ ودیگه دوتاشون تسلیم شده بودن
الهامو به حالت سگی کردمو کیرمو از بغل مایوش کردم تو کسش و شروع کردم تلمبه زدن
اونم داشت جیغ میزد
دست مینا رو گرفتم بلندش کردمو ازش لب میگرفتم
بعد مینا رو جوری خابوندم ک وقتی الهامو تو حالت سگی میکنم کس مینا رو بخوره
من تلمبه میزدمو الهام کس مینا رو میخورد
الهام آبش اومد وخابید
مینا رو به حالت سگی کردمو کیرمو گذاشتم در کسش و یواش هل دادم تو
یه وااااااای گفت و من شروع کردم به تلمبه زدن
اونم با سینه های الهام بازی میکرد از هم لب میگرفتن
آب مینا هم اومد و منم آبم اومد
اومدیم بیرون و تجربه جدیدمون شروع شد
دیگه دو بار بعدشم رفتیم ک دیگه تو استخر سکس میکردیم
تا یه شب الهام گفت ک امشب میخواد تنهایی بره پیش مینا که منم گفتم خوب برو
اونشب رفت و اومد ولی وقتی برگشت خیلی حشری بود که یه حال اساسی بهم داد
فرداش بهم گفت که یه چیزی بپرسم ناراحت نمیشی گفتم بپرس
گفت شوهر مینا هم فهمیده و میخواد اونم باهامون بیاد استخر
من اولش گفتم نه ولی بعدش چون خیلی کس مینا رو میخواستم قبول کردم
شب جمعه بود و رفتیم استخر
داخل ک شدیم شوهر مینا هم ک اسمش کیارش بود اونده بود
یه پسر خوشگل با بدنی عضلانی
قد بلند و چار شونه
خلاصه رفتیم تو آب و بعدش رفتیم سونا
یه دفه الهام گفت علی ماساژم میدی
گفتم آره عزیزم بخواب
خوابید و مینام خوابید
من الهامو ماساژ میدادم و کیا هم مینارو
دوتاشون از عمد آخ و اوخ شهوتی میکردن که کیر من بلند شد
نگاه کردم دیدم کیر کیا هم بلند شده و دو برابر منه
داشتم از شدت شهوت میمردم
هی الهام رو زیر کیر کیا تصور میکردم
خلاصهتو این فکرا ک بودم یهو الهام بلند شده کیرمو از شورتم دراودو شروع کرد به ساک زدن
کیا هم همون جوری از پشت کیرشو کرد تو کس مینا و شروع کرد تلمبه زدن
منم الهامو خوابوندمو پاهاشو گرفتم بالا و شروع کردم تلمبه زدن
همین جوری ک میکردیم کیا با اون بدن عضلانی و کیر بزرگش بلند شدو اومد پشت من
کیرشو مالید در کونم
تو بچکی کون خیلی داده بودم ولی نمیدونم چرا هیچی به کیا نمیگفتم
در گوشم گفت میخوای بدونی شبایی ک زنت تنها میومد اینجا چجوری میکردمش
من هیچی نگفتم و آروم تو کس زنم میکردم
اونم از پشت آروم آروم با تف کیرشو کرد تو کونم
اولش درد داشت ولی بعدش هم کیرم تو کس زنم بود هم کیا داشت تو کونم تلمبه میزد
که من سریع آبم اومد
کیا کیرشو از کونم دراوردو بهم گفت کیرشو بگیرم بزارم تو کس زنم الهام
منم گوش دادمکیرشو گزاشم دمه کس الهام
کیا گفت کمرمو فشار بده ک کیرم بره تو
با این کار کیر خودم دوباره بلند شد
کمرشو فشار دادمو و کیرش رفت تو کس زنم
زنم یه جیغ کشید و با صدایی شهوتی گفت کیاااااااااا کسم وای کسم که کیا شروع به تلمبه زدن کرد
مینا اومد پیشم شروع کرد برام ساک زدن و منم خوابوندمش با دیدن کیر کیا که میرفت تو کس زنم داشتم لذت میبردم کیرمو گذاشتم دمه کونه مینا
شروع کردم تلمبه زدن و دوباره آبم اوند همشو ریختم تو کونه مینا
کیا با بدن عضلانیش الهام رو از پشت بغل کرد و کیرشو از پشت کرد تو.کون زنم شروع کرد تلمبه زدن
وقتی داشت آبش میومد زنمو گذاشت زمینو به منم گفت بیا بشین و کیرشو یه بار تو دهن زنم میکرد و یه بار تو دهن من
آخرش آبش رو ریخت تو صورت جفتمون و بعد از چند دقیقه رفتیم همه با هم دوش گرفتیم
اون شب رفتیم طبقه ی بالا و پیش هم تا صبح خوابیدیم…
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید