این داستان تقدیم به شما

سلام، اسم من محمد و الان 38 سال دارم، این ماجرایی که میخام بگم واسه خیلی سال قبل و درست زمانی بود که تازه سربازیم تموم شده بود. ده ماه آخر خدمت توی دادسرا خدمت میکردم،. البته به فامیل نگفتم چون حوصله نداشتم همش منت قاضی های دیوث بکشم.
یه دخترعمه داشتم از من 5 سال بزرکتر بود، اون موقع حدود 25 ساله، شوهرش آرایشگر بود و رفته بود آلمان واسه مهاجرت کاراشو بکنه بعد زنشو ببره ولی قبولش نکردن، وکیلش گفته بود اگه یه پرونده قضایی داخل ایران داشته باشه تقاضای پناهندگیش قبول میشه،، رفته بودم واسه تسویه حساب خدمت که اونجا دیدمش، تعجب کرد گفت اینجا چکار میکنی که گفتم سرباز همینجا بود و خلاصه اونم ماجرا رو گفت،، رفتم پیش یکی از منشی های قاضی که رفاقتی داشتم باهاش کار رو ردیف کرد،یه پرونده منکراتی مربوط به آرایش خانمها در منزلشون و تحت تعقیب بودن درست کرد.
 
چند وقت بعد یهو بهم زنگ زد که بیا امشب فلان رستوران میخام از خجالتت دربیام، خلاصه رفتم دیدم چه شاه کوسی درست کرده خودشو ، قدش کوتاه بود ولی سینها و کون باحالی داشت،،صورتش هم خیلی ناز بود ، از همون اول معلوم بود خیلی کف کیره، شام خوردیم ، موقع رفتن در خونشون گیر داد بیا بالا قلیون بکشیم، منم رفتم همون توی آسانسور لب رو چسبودنم، خیلی حشرم بالا زده بود، اینقدر دیوونه شد که نمیتونست روی پاهاش واسته، رفتیم خونه، گذاشتمش روی اپن لختش کردم، همچی کسشو خوردم ک همونجا ارضا شد، اصلا فک نمیکردم اینقدر قد کوتاه کردنش حال بده، قدش به سینه من نمیرسید، کیر منم کله بزرگی داره کردم کسش داد میزد، پوزیشن عوض کردن آبمو ریختم روی سینه هاش و بیحال افتادیم.

 
 
رفت ذغال گذاشت، چای قلیون زدیم به بدن، دوباره کیرم جون گرفت، دادم خورد، متاسفانه با این سایز کلاهک کیرم از کردن کون محرومم، اصن به هیچ کونی جا نمیشه واسه همین گیر به کون کسی نمیدم، اون شب دوبار تا صبح کردمش، دیگه طفلی حال نداشت،، یک سال طول کشید تا رفت پیش شوهرش، منم نذاشتم کف بمونه، چند بار توی ماشین کردمش خیلی سایز هیکلش واسه ماشین کردن خوب بود،
توصیه من که از قد کوتاه گذر نکنین خیلی کردنشون حال میده.
 
نوشته: پسر بیگناه
 

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *