داستان سکسی تقدیم به شما
سلام من مهشیدم 19 ساله قدم 167 و وزنم 61 کیلو. این داستانی که براتون می نویسم واقعیه.
من و عرشیا دوست پسرم تقریبا یک سالی هست که با هم دوستیم، خیلی همدیگرو دوست داریم، تو این مدت یک سال هیچ وقت با هم سکس نداشتیم، تا وقتی که برای من خواستگار آمد و خانوادم اسرار کردن که ازدواج کنم، به عرشیا گفتم که بیاد خواستگاریم، با این که می دونم دوستم داشت ولی گفت که موقعیتشو نداره، از منم خواست که به این ازدواج تن ندم، منم که خیلی بهم بر خورده بود، گفتم که قبول میکنم.قرار شد برای آخرین بار هم دیگرو ببینم،طبق معمول رفتیم خونه برادرش، همیشه خونه برادرش خالی بود، من اون روز یه مانتوی بلند مشکی پوشیده بودم، با شال قرمز با یه ساپورت مشکی براق زیر مانتومم یه پیراهن کوتاه قرمز پوشیده بودم، فقط برای اینکه حرصشو دارم که چه چیزی و از دست داده، وقتی رسیدم اونجا طبق معمول مانتوم و در نیاوردم، فقط. طوری نشسته بودم که قرمزی لباسم از زیر مانتوم معلوم باشه، یه مقدار در مورد ازدواجم صحبت کرد، داشتم از حرص منفجر میشدم که با اون همه ادعای دوست داشتن چقدر به این مسئله بی تفاوته، بر عکس همیشه امد رو مبل کنار من نشست،لباسم آنقدر یقش باز بود که سینه هام پیدا بود، فهمیده بودم که کیرش شق شده آنقدر سریع و بی مقدمه بهم حمله کرد که نتونستم عکس العملی نشون بدم، همین طور که لبامو می خورد زیپ پیراهنمو باز می کرد ،وقتی سینه هامو دید با دستش محکم فشار می داد، و نوک سینه هامو می لیس میزد نفسم بند آمده بود، لباساشو در آورد از دیدن کیر گندش ترسیدم، اول از روی جورابی که پام بود کسمو گاز گرفت، بعد جوراب و از پام در آورد شروع کرد به لیس زدن کوسم، داشتم حال می کردم لذت از این بهتر نمی شد، دلم نمی خواست لیس زدن و تموم کنه، صدای آه و نالم خونه رو پر کرده بود، تقریبا ده دقیقه بود که لیسم می زد تا سوراخ جونم خیس شده بود، بلند شدم که ساک بزنم خیلی حشری شده بودم، چنان کیرشو مک می زدم که داشت آبش میومد، بلندم کرد به رو خوابوندم، ازم پرسید از جلو یا پشت، منم که از درد جون می ترسیدم، گفتم جلو کیرش گنده بود به زور رفت تو یه مقدار ازم خون آمد، اولش خیلی درد داشت، اما بعدش لذتش بی نظیر بود، آروم شروع کرد به تلمبه زدن، هم زمان نوک سینه هامو می خورد، من ارضا شده بودم، عرشیا هم داشت ارضا می شد که ازم پرسید ابمو کجا بریزم منم گفتم رو سینه هام وقتی ابشو پاشید بادستم ابشو رو سینم پخش کردم،اون روز خیلی لذت بردم، ولی الان می فهمم که چه غلطی کردم حالا بن پرده چه کار کنم
نوشته: مهشید
نوشته های مرتبط:
سکس با مهشید جان (۱)
سکس مهشید با دکتر سیاهپوست
سکس با خواهرم مهشید
سکس با مهشید جونم
سکس با مهشید
خفن ترین سکس زندگی مهشید
سکس اولم با مهشید
بهترین سکس عمرم با مهشید
سکس با شبنم و مهشید
یک سکس تپل با مهشید
سکس من و مهشید
مهشید و آقای مهندس
لذت وصف ناپذیر با مهشید
عشقم مهشید
مهشید و مسعود
کون دادنه مهشید جوجه
دخترخاله مهشید
من و مهشید خواهر خانومم
عمه مهشید
اولین و آخرین سکس کیمیا
اولین و آخرین سکس پارسا
اولین تا آخرین سکس سامان (2)
اولین تا آخرین سکس سامان (1)
اولین و آخرین سکس با عشق بچگی
اولین سکس و آخرین
اولین و آخرین سکس رها
اولین و آخرین سکس حمید
اولین و آخرین سکس با زن داداش زنم
اولین و آخرین سکس من و رام
اولین و آخرین سکس با خانم واحد روبرویی
اولین و آخرین سکس من: شاید کمی غم انگیز
اولین و آخرین سکس با دخترعمه
اولین و آخرین سکس نگار
اولین و آخرین سکس
اولین و آخرین بار با خواهرم
اولین و آخرین اشتباه (۲)
اولین و آخرین عشق: زندایی …
اولین و آخرین کون دادنم به دو اهوازی
اولین و آخرین اغوش
اولین و آخرین تجربه بیدیاسام
اولین و آخرین بار در ۲۸ سالگی
اولین و آخرین داستان
آخرین اولین بار
اولین و آخرین شب زندگی مشترک من (۲)
اولین و آخرین شب زندگی مشترک من (۱)
اولین و آخرین گی با رفیق
اولین و آخرین عشق بازی با هم دانشگاهی
اولین و آخرین جنده پولی
اولین و تا الان آخرین عشق بازی من
اولین و آخرین سکسم با بهترین دوستم وحید
اولین و آخرین کون پسری که کردم
اولین و آخرین معاشقه
اولین و آخرین گی من
اولین و آخرین آرزویی که برآورده شد
اولین و آخرین خیانت
اولین و آخرین دوست دخترم
اولین و آخرین عشق (1)
اولین و آخرین کون دادن رامین
اولین و آخرین سکسم با نامحرم
اولین و آخرین سکسم با مریم
اولین و آخرین کون دادنم
اولین و آخرین هرزگی من
اولین و آخرین خاطره سکسی مهندس
اولین و آخرین بوسه
اولین و آخرین باری که کون دادم
اولین و آخرین عشقم (1)
سكس اولین و آخرین بار
اولین بار- آخرین بار
اولین و آخرین بار
اولین، بهترین، آخرین سکسم تا حالا
نه اولین , نه آخرین
داستان اولین و آخرین عشق قسمت اول
اولین عشق , آخرین عشق 4
اولین عشق, آخرین عشق 2
اولین عشق , آخرین عشق 9 (قسمت آخر)
اولین عشق , آخرین عشق 6
اولین عشق , آخرین عشق 5
اولین عشق , آخرین عشق 7
اولین عشق , آخرین عشق 1
اولین عشق , آخرین عشق 8
آخرین سکس با طعم نون خامه ای
خاطره ی آخرین سکس
آخرین سکس
آخرین سکس من در دفتر املاک
آخرین سکس روی زمین
آخرین سکس دانشجویی قبل ازدواج
آخرین سکس گی من
داستان آخرین سکس من و پسرعموم
آخرین سکس روی تخت قدیمی
آخرین سکس نینا با مهدی
آخرین سکس من قبل از سربازی چه گند بود
آخرین سکس سال 92
سکس عاشقانه برای آخرین بار
بهترین و آخرین سکس با همسرم
آخرین سکس زن خیانتکارم
آخرین هدیه
آخرین عرب
خاطره آخرین کون دادن
آخرین روز دنیا
آخرین رابطه با مهسا
آخرین کونی که داده شد…
آخرین قرار
آخرین قمار (۱)
آخرین شب مجردی
آخرین شب
آخرین خاطره
طعم آخرین سیگار…
آخرین کون دادنم
آخرین بار
شاید آخرین فرصت
شاه ایکس در آخرین مردم آزار (۳)
شاه ایکس در آخرین مردم آزار (۲)
آخرین لبخند
آخرین تلاش (۲ و پایانی)
آخرین تلاش (۱)
آخرین شب تو ایران با مامانم
آخرین حس
آخرین گی من
فکر می کردم آخرین باره
آخرین گی زندگیم
آخرین گی تو حموم عمومی
آخرین گی رویایی
آخرین دیدار
آخرین عشق بازی 91
آخرین کونی که دادم
آخرین دختر نجیب
آخرین سکسم با مریم
شاید آخرین بار بود …
آخرین دختری که باهاش بودم (1)
آخرین گناه مهناز
آخرین روز دانشگاه و یه کس کردن توپ
اواین عشق , آخرین عشق 3
خانم مهندس قسمت نودو دوم (آخرین قسمت )
لحظه پیروزی (آخرین آرزو)
آخرین بوسه (بوسه مرگ )
اولین سکس و اولین عشق
اولین سکس ، اولین استرس
اولین عشق و اولین سکس نگین
اولین دوستی اولین سکس
اولین سکس تو اولین روز
اولین عشق اولین سکس
اولین سکس با میترا و اولین کون دادنش
اولین سکس و اولین دوست پسر من
اولین سکس با اولین عشق
اولین سکس اولین لذت
اولین کون، اولین کوس، جوراب زنانه، زن جنده ی من (۳)
اولین کون، اولین کوس، جوراب زنانه، زن جنده ی من (۱)
اولین دوست دخترم و اولین عشق زندگیم
اولین سکسم با اولین عشقم
اولین دختر، اولین بوسه
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید