این داستان تقدیم به شما

سلام
فاطمه هستم کارشناسی معماری ۲۶ ساله سکسی ترین زن و عروس خانواده‌ی نسبتا شلوغ همسرم که یه خونه دوطبقه که همکف دست مستاجر است و ماهی یک روزم خونه نیستن و طبقه بالا دست ماست  دارند ی خانه هم در روستایی از یکی از شهرستانهای البرز دارند که من و فرشید در خونه تهران زندگی می‌کنیم
نزدیک یکسال از ازدواجم می‌گذشت روز بروز فرشید در سکس کم می‌آورد و بهانه ی خستگی و خواب و بیان مشگلات کاری می‌تراشید بعدها فهمیدم تریاک مصرف می‌کنه بخاطر اینکه کمرش سفت بشه معکوس عمل می‌کنه!! ترکش دادم و گفتم طلاقمو می‌گیرم قول داد دیگه نکشه نمیدونم رو قولش هست یا نه!
فرشاد برادر کوچکترش در تهران دانشگاه علم و صنعت قبول شد اومد پیش‌ما
با هم شوخی زیاد می‌کردیم حتی کشتی می‌گرفتیم باز با اومدنش شوخی‌هامون شروع شد منو فرشاد وزنمون یکیه فرشاد قدش بلندتره عوضش من باسن بزرگ برجسته و رونهای پر دارم تو کشتی بیشتر وقتا من پشتشو خاک می‌کردم میدونستم دلش نمی اومد منو خاک کنه اگرم می‌کرد می چرخیدم تو خاکش می‌نشستم کاری می‌کردم بتونه پشتمو خاک کنه می خوابید رو باسنمو سفتی کیرشو رو تنم حس می‌کردم تا منو می چرخوند پشتم خاک کنه پاهامو دیوار تکیه میدادم شونمو میدادم بالا تا بیاد رویم لای پام کارمو بکنه بوسم کنه ولی رویم نمی اومد!! اغلب با شلوار جین هر دو تو خونه می‌گردیم تا بریم اتاق خوابهامون لباس راحت می‌کنیم خیلی کم با لباس راحت همو میدیدیم
فرشاد زیباتر و مردونه تر از فرشید است انگار اصلا داداش نیستن!!
 
فرشید خیلی بی میل و مریضوار منو می‌گایید و آبم را نیاورده کمرش شل می‌شد با دستم خودمو ارضا می‌کردم تا عادت شد دیگه تو تنهایی خودمو ارضا می‌کردم
ظهر اواخر بهمن بود دلم سکس میخواست فرشید خونه بود با تاپ آستین بندی زیر سینه ای با شورت بندی لاباسنی مشگی رفتم تا بتونم تحریکش کنم کشاندمش رو تخت گوشیمو دادم دستش مثل پورن ها نمایشی از تنم بدون سرم فیلم چن دقیقه ای گرفت خوراک یک هفته ام با قیچی کردن دربیاد! کیرشو خوردم تا تونستم براش ناز و غمزه کردم گفت فاطی بدهی آوردم بالا کیرم به جون تو بلند نمیشه شب از خجالتت درمیام !بلند نمیشه هر چه خوردمو و تحریک کردم سفت نشد و کلافه پشتمو کردم بهشو خوابیدم ملافه را کشید روم آرام از تخت پایین رفت صدای ماشینشو شنیدم رفت بیرون
شاید ساعتی گذشت تو فکر فرشاد غرق بودم حدس می‌زدم الانه که بیاد داشت خوابم می‌برد! خواب و بیداری بودم صدای فرشادو شنیدم داشت با صدای زیبایش ترانه‌ی «غروبا كه ميشه روشن چراغا، ميان از مدرسه خونه كلاغا، ياد حرفای اون روزت می افتم، كه تا گفتی به جون و دل شنفتم…» از سخایی را می‌خوند و دنبال من بود که عاشق صدا و خودشو این ترانه اش هستم، خودمو زدم خواب تا ترانه را کامل بشنوم نبض کصم همیشه براش میزدو او بی عرضگی می‌کرد صدای تپش قلبمو نبض کصمو نمی شنید! دیگه تصمیم گرفتم هر جوری شده منو بکنه و سکسمان استارت بخوره
زود همه‌ی باسنمو از زیر ملافه انداختم در تا زانوهام و کمرم باز شد میدونستم چه صحنه ی زیبا و دلفریبی ساخته چون بارها فرشید فیلم گرفته و با هم نگاه کرده بودیم و تو گوشیم چند تا فیلم بدون چهره داشتم که با خط سکرت به فرشاد فرستاده بودم هر چی کرده بود لو نداده بودم و خامش می‌کردم و بلاکشم می‌کردم یهویی اشتباهی جواب ندم
صحنه ها بقدری زیبا هستن الانم خودم عاشق ترکیب و زیبایی تنم می‌شم با همین تاپ و شورت لاباسنی مشگی تو تن سفید و شفافم آخرین پستم بود که یک ساعتم از ارسالش نگذشته بود و بلافاصله سین کرده و پیام داده بود و عکسی از کیرش پشت رل برام فرستاده بود و باز بلاکش کرده بودم تا رسید پشت در اتاقم با پشت انگشتاش زد در اتاق صدا کرد فاطی خونه‌ای؟ تنبل خوابی؟ پاشو خبر خوبی دارم برات بستنی مگنوم گرفتم !
 
زیر لب گفت اهه برای چی رفتن بیرووون؟! نگو تو کلاس طراحیش نفر اول شده ! ساکت شد تا تلفنم سایلنت بود رو تخت انداخته بودم ویبره زد دیدم فرشاد جونمه! ج ندادم قطع کرد گفت نکنه رفتن باغ (تو کردان کرج باغ داریم پنجشنبه بود اغلب می‌رفتیم باغ) همش تو ذهنم فریاد می‌زدم احمق درو باز کن بیا منو بکوووون!!
طولی نکشید باز شدن درو شنیدم و حس کردم فرشاد سر جاش میخکوب شد برق چشای زیبا و شیطونشو انگار می‌دیدم با چه تعجبی و با چه اشتیاقی رو تنم قفله!! تنمو برای اولین بار لخت می‌دید همیشه با شلوار و ساپورت بودم حتی تو این مدتی که عروسشان بودم و بیش از سه ماه از سکونتش پیش ما هم، با دامن هم منو ندیده بود فوقش چند بار کشتی گرفته بودیم ناف و شکممو تا زیر سینمو دیده بود یا کمرمو فوقش تا ابتدای ناودون کونم اونم یادمه دو بار بیشتر ندیده بود یک بارش داشتیم تو باغ کباب آماده می‌کردیم من سر دو پا نشسته بودم سعی می‌کردم نقش کصمو که آشکارا زیر ساپورتم معلوم بود و شورتم نداشتم ساپورتم رفته بود لای چاک کصمو ببینه تا متوجه نگاهم می‌شد چشمشو ورمی‌داشت از پشتم باسنم تا چاک لپهاش میدونستم بازه چون ساپورتم فاق کوتاه بود چند باری به بهانه شستن دستش پاشد دید زد و یک بارم تو باغ مست بود سر سفره داشتم اماده می‌کردم کمکم می‌کرد، سطل ماست دستش بود با قاشق بزرگ کاسه ها را که چیده بودم ماست پر می‌کرد میدونستم ناودون کونم خیلی واضح باز میشه کاری می‌کردم خوب ببینه و بزرگ شدن کیرشو زیر شلوارش بغل رونش میدیدم و لذت می‌بردم تا یه قاشق پر ماستو ریخت ناودون کونم تا رو کون و کصم رفت پایین دویدم دنبالش فرار کرد رفتم شلوارو شورتمو عوض کردم لی پوشیدم یک بارم کشتی گرفتنی که خیلی جالب تر از همه است شلوار جین زاپ دار تنم بود از چند جا زاپ داشت یکیش تا لبه شورتم باز بود اونقدر فشارم داد زاپ رونم که چسبیده به فاقم تقریبن میشد نزدیک کشاله‌ی رانم تا دستشو از اون زاپ گرفت منو خاکم کنه پاره شد و جر خورد رونم قلفتی زد بیرون طوری که کمی بیشتر می‌کشید یه لنگ شلوارم درست از فاق متصل به هم جدا می‌شد واقعا عصبی شدم چون این شلوارمو خیلی دوس داشتم از قبل نامزدی گرفته بودم تا جون تو بازو و تنم بود فشار اوردم وااای فاق شلوارم کامل از وسط ترکید و پاره شد تقریبن شلوارم دیگه پوسیده بود و جون نداشت شورتم زد بیرون ولم کرد!! ادامه ندادم کاش شورت تنم نبود یا بعد دو هزاریم افتاد کاش ولش نمی‌کردم!

 
دستشو بکنه لای پامو چون هیچکی نبود حتمن کیر سفت شدشو می کرد تو کصم که تا ولش کردم گذاشت فرار درو بست تازه یادم افتاد نباید ولش می‌کردم هر چه کردم درو باز کنه نشد گفتم فرشاد کارت ندارم بخدا فقط میخام شلوارتو پاره کنم کثافت تا حرصم بخوابه! آخه مال اونم زاپ داشت اما کامل پاره نبود پودهاش نبود و تارهاش چنتا چنتا بود با زبان در واقع میگفتم که بیا لختم کن شلوار همو در بیاریم! با گریه گفتم کثافت دوس داشتنی من این شلوارمو خیلی دوس داشتم پارش کردی
گفت برات لنگشو می‌خرم قسم میخورم قصد پاره کردنشو نداشتم هی اصرار کردم باید شلوارتو تیکه پاره کنم تا حرصم آرام شه کثافت میدونستی من اینو چقد دوس داشتم دیگه این مدل نیست در واقع میگفتم بیاد شلوارمو در بیار دیدم تو باغ نیست گفتم به جون مامانم باید شلوارتو در بیارم گفت اگه من شلواتو در آوردم چی؟! گفتم هر چی تو خواستی انجام میدم فقط درو باز کن تا نشکستم! شدیدن گریه می‌کردم ولی هدفم گاییده شدنم بود تا گذاشت و فرار کرد!! گفتم بی عرضه‌ی کثافت مرد بودی فرار نمی‌کردی از خونه زد بیرون تا شب خونه نیومد! اینا چند باری بیشتر نبود در حد کمر به پایین و ناف تا بالای مثلث کصم تا محل روییدن موهای کصمو و بالاش تا زیر سینه هامو دیده بود بله توضیح دادم بدونید چه گذشته و چطوری به اینجا رسیده بودیم !
 
 
انگار خشکش زده بود با وجود لخت شدنم در جلو چشماش اونم تو روز روشن اونم با دیدن فیلمم که تازه از همین ترکیبم فرستاده بودم و خونه دربستی خالی و تنها منو خودش باز جرآت نمی‌کرد شروع کنه و جررررم بده! داشتم از عشق بغل کردن و اغوش کشیدن و لمس تنم زیر دستهاشو گاز و بوسیدن جای جای تنم از حسرت می سوختم تا دیدم ملافه را داد بالا حس کردم همه تنمو از جمله سینه هایم که داخل تاپ نیم‌بندم بود را دید و بعد با احتیاط بسیار زیاد ملافه را کامل داد کنار خیلی یواش و با وسواس دستشو کشید روی باسنم بعد اورد تا رو تاپم برگشت باز رو باسنم داغی لباشو رو باسنم حس کردم جای جای باسنمو کمرمو رفت سمت رونمو تا پا و کف پامو انگشتای پامو بوسید باز برگشت اومد بالا دیگه هر دو دستش بیشتر رو باسنم می‌چرخید لای پاهامو لپ های باسنمو مالش می داد تا بوسه هاش رسید رو لپ باسنم بند لای باسنمو کشید بیرون دستشو برد لای پام و شورت بندیمو داد کنار زیر باسنم کصمو نگاه کرد هر چه کرد نشد شورتمو دربیاره که من بیدار نشم تا چرخیدم دمرو خوابیدم دیگه میدونست بیدارم میدونستم که باسنم چقدر بالا میاد و چقدر زیبا میشم چون عکسشو و فیلمشو که فرشید بارها گرفته بود با شماره‌ی سکرتم براش فرستاده بودم بنظرم تازه فهمیده بود اون زن ناشناس منم و حدسمم درست بود عاشقانه بدون ترس مالشم داد و انگشتشو کرد تو سوراخ کصمو و حسابی چاک کصمو مالید از شهوت مثل مار میپیچیدمو مثل گربه ای که پست به پشتش بکشن باسنمو می اوردم بالا و آبم راه افتاده بود
شورت لاباسنیمو از لای باسنم که با حرکتم رفته بود سر جاش کشیدش بیرون از دو سمت دستاشو برد شورتمو تا میشه بده پایین که کونمو دادم بالا خیلی راحت تا زانوهام برد پایین صورتشو گذاشت لای لپهای باسنمو کص و کونمو بوسید و مثل گربه صورتشو چپ و راست مالید رو باسنو رونهایمو کمرم دستاشو کرد زیر تاپم دید سختمه گرفت از دو بغلم خودمو از تخت دادم بالا راحت کشید درش آورد کیر گرم و واقعن گندشو کشید چاک کص و کونم و باسنم بالا که هست دادم بالاتر کیرشو کرد تو سوراخ کصم سرش که رفت تو فشار که داد با آهی همراه با درد لذت بخش خوابید رو باسنم و کمرم سینه هام تو مشتاش، دو تلمبه نتونست کیرشو جلو عقب کنه بدون اینکه بپرسه آبشو ریخت تو کصم مگه تمومی داشت!!

 
تو ذهنم هنوز داشتم به عقب بر میگشتم نمیخواستم فعلا اون حالمو هم بزنم انگاری فیلمی که ریپلای کنی تو ذهنم رسم کردم که دو سمت باسنم زانو زد کیرشو میدونستم خیلی درازه و کلفته وقتی نوکشو مالید سوراخ کصم آتش در وجودم افتاد و پر از شهوت و سکس شدم با چند بار نوک زدنو مالوندن با قدرت کرد تو کصم و تازه فهمیدم سکس مزه اش با کیر درشت و معشوق چیست هرگز قابل قیاس با خود ارضایی و سکس با کیر شل و بیجون فرشید نیست
تا کیرشو کرد تو کصم نتونست دوام بیاره آبش اومد اما کیرش سفت و سرپا بود خواست بیرون بکشه با دستام از باسنش فشار دادم فهمید چقدر عاشقشم و میخامش و دلم میخا و میگم باز منو بکون که به زبان اومدم فرررررشااااد جوووون بازم میخااام عشقم پارم کن کثافت بی عرضه کص و کونمو جررررررر بده بی‌شعور لجن نفسمو ببر کثافت دوس داشتنی (کثافت دوس داشتنی تکیه کلام هر دومون بود) طولی نداد چنان منو گایید که ابم کف کرده دم به دم زد بیرون مگه تمامی داشت انگار از بچگی تو کصم بند شده بود بندشو داد آب و تا نافم خیس شدمو چلپ چلپش همه ساختمانو پر کرد.
از اون روز تا الان بیش از دو ماه گذشته روزی نیست فرشاد منو نکنه و بالاترین لذتو نبرم
فرشید عصر همون روز اومد نگو رفته قرص محرک خریده خواب بودم فکر کردم فرشاده ناز کردم که چرا سیر نمیشی تا شکم گنده اش اومد رو کمرم فهمیدم فرشیده تو گوشم گفت پاشو بریم اون اتاق فرشادو فرستادی حمام!!!!

 
گفتم یابو این چه حرف زدنیه؟! رفتیم اتاق فرشاد درو بست و قفلش کرد لخت شد تا کیرشو کرد تو کصم گفت چقدر اب تو کصته نکنه فرشاد گاییده و پر آبش کرده آخه فرشاد نگو تو حمامه انگار خوشش اومده بود تند تند کوصمو گایید گفت جووون فدای کیر داداشم که چه حالی به کص زنم داده رفته حمام داره غسل گاییدن زنمو میده!! گفتم گوه نخووووور این حرفا چیه؟ گفت بذار با این فانتزی ادامه بدم تو را خدا تا باز شل نشده تعجب کردم نزدیک نیمساعت منو گایید کاری کرد که باز ابم اومد وقتی اب خودشم اومد گفتم بی غیرت عوضی این حرفا چیه می‌گی؟! گفت اتاق بوی سکس میداد و کصت پر از کف و آب کیر بود فکر کردم فرشاد گاییده تو حمام داره خودشو میشوره
گفتم نه خود ارضایی کردم کوری همه‌ی لباسام تنمه؟ ملافه رویمه (تا صدای ماشینشو شنیدم رومو کشیدم حتی سرمو) آخه بعد نوازش ها و اپی‌لاگ مون با فرشاد شورت و تاپمو گفتم تنم کرد خوب شد با هم نرفتیم حمام
حمامی که تو اتاق مستر فقط داریم
گفت عزیزم هر چه بگی قبول ندارم حتمن خواب بودی گاییدت کاش تو گاییدنت میدیدم !! چه صحنه ای بوده!!
هر چه فحش و بد و بیرا گفتم باز حرفشو گفت و اضافه کرد بیشتر از قبل میخامت کاش تو را می‌گایید!!! گفتم حالا چطور این فکر تو مخ معیوبت نشسته؟! چطور شده بعد چند ماه تونستی سکسی به این داغی با من بکنی ؟!
گفت تا تنتو دیدم فهمیدم تا کیرمو بکنم ابم اومده و شل میشم تو هم هر چه تلاش کردی حتی دیگه سفت نشد رفتم داروخونه قرص آمریکایی گرفتم خوردم گشتی زدم تو ماشین سفت شد طوری که میخواستم جق بزنم اومدم دیدم انگار همونطوری که خوابیدی تو خوابی و بقیشو خودت دیدی! و شارشار حمام اتاقمونو بوی عرق سکس تو اتاق و تو تنت بیشتر از همه لباسای فرشاد که انداخته بود بغل تختمون!! نشون میداد تو را گاییده و فدای کیر داداشیم بررررم که زنمو گایییییده!!!!!!! باز فحشش دادم گفتم دیوونه شدی چیز خورت کردن نکنه تریاکو ول کردی شیشه زدی توهم زدی؟! گفت نه عشقم بوی سکستون مستم کرده جووون بذار همیشه کص و کونتو بکنه تا منم لذت ببرم!!!!
 
با این حرفاش مجوزو صادر کرد گفتم پیش فرشاد این حرفا را نزنی! گفت پاشو بریم تو اتاقمون بریم تو حموم دیگه صدای آب نمیاد رفتیم در نیومده بود گفتم لباساشو بنداز جلو در حمام فکر کنه من هیچی نمیدونم!!!!!! دیگه اینو نمیتونستم انکار کنم راست می‌گفت همه لباسش بغل تختم بود چیزی نگفتم دیدم داره پوزخند می‌زنه گفتم چشت کور خوب کرده زنتو گاییده از تو حمام انگار شنید چی گفتم صدام کرد فاطی حوله‌ام خواب بودی ترسیدم بیدار شی میتونی از اتاقم بیاری لباسامو پرت کردم بندازی لباس شویی برم اتاقم ؟!
فرشید رفت بیرون دستشویی کفتم بیا بیرون همه چیزو داداشت فهمید خیلی عالی شد بعدن تعریف می‌کنم بدو برو اتاقت رفت دستشویی
بعد اون روز ،شب و روز وقت و بی وقت زیر خواب فرشادم …
 
 
فاطمه از از از از نمیگم کجا

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *