این داستان تقدیم به شما
سلام به همه.
رویا هستم 23 ساله و قدم 165و وزن60 میخوام خاطره اولین سکسم رو تعریف کنم…
***
اون موقع دبیرستان بودم و 16سال داشتم با دوست صمیمیم که اسمش نیلوفر بود خیلی راحت بودم و بعضی وقت ها هم درمورد سکس حرف میزدیم ولی هیچکدوممون تا حال کون نداده بودیم. یه روز نیلوفر بهم زنگ زد و گفت بیا خونمون یه کاری باهات دارم منم ازخداخواسته قبول کردم و رفتم.وقتی رسیدم دیدم هیچکس خونشون نیست و اون هم من رو برد توی اتاق خودش و لباش رو چسبوند روی لبام و ارم لب گرفت من یه دفعه زدمش کنار و گفتپ دیوونه چیکار میکنی اونم گفتش که رویاجونم امروز چندنا عکس سکسی دیدم و حشری شدم و از دوباره ازم لب گرفت و منم همکاری کردم لباش خیلی گرم بود مثل آتیش بود و من رو هم حشری کرده بود
بلند شد لباساش رو در اورد و لخت شد و گفت توهم در بیار گفتم اگه کسی بیاد چی؟
گفتش کسی نیست مامان و بایام مسافرتن و داداشم هم رفته بیرون با دوستاش.
منم قبول کردم و لباسام رو در اوردم .از همدیگه لب میگرفتیم و ممهوهای هم رو میمالوندیم.نیلوفر گفت من دیگهنمیتونم باید ارضا بشم بیا بریم تو حموم…
رفتیم تو حمام و نیلوفر هم قوطی شامپو رو برداشت و داد به من و گفتش که دستت رو بزن تو شامپو بعد بکن تو کونم
منم دیستم رو شامپویی کردم و دستم رو گذاشتم دم سوراخ کونش و کردم داخلش یعدفعه دادش بلند شد و داشت کم کم ارضا میشد و اه اه میکرد کونش هم خیلی تپل و سفید بود اون موقع داشتم ارزو میکردم که پسر باشم و کونش بزارم
خلاصه ارضا شد و یعدفه صدای در اومد ما هم بدو از حمام پریدیم بیرون و داداش نیلوفر که 21سالش بود و اندامش هم سکسی بود چون بدنسازی میرفت اومد داخل هال و داشت دنبال نیلوفر میگشت ایعدفعه اومد تو حمام و من و دوستم هم لخت جلوش وایساده بودیم و از خجالت داشتیم آب میشدیم داداشش تا مارو دید چیزی نگفت و رفت تو اتاقش دودقیقه بعد اومد و گفت میخوایید حال کنید ؟ما هم قبول کردیم و اون ما رو برد توی حموم کیر بلندش که حدودا25سانت بد رو در اورد و شامپو زد سر کیرش و گفت اول میهواد منو بکنه منم قبول کردخوابوندم کف حموم و یکم شامپو ریخت روی کون من تا نرم یشه یعدفعه کرد توم منم یه داد بلند کشیدم که فکر کنم تا دونا کوچه اونطرف تر صداشو شنیدن
خلاصه منم داشت اشکم در میومد منو برگدوند و ازم عذرخواهی کرد و یه لب ازم گرفت و گفت ایندفعه اروم میکنم توش بعد اومد یواش یواش کیرش رو گزاشت دم سوراخم و کرد توم و داشت تلمبه میزد درد داشنم ولی خیلی حال میداد واشتم اه اه میکردم و بهش گفتم تا نه بکن توم خیلی حال میده یعدفعه دیدم که پردمو زده و داره خون میاد ولی چیزی نگتم چون خیلی حس خوبی بود ارضا که شد آبشو ریخت روی سینه هام و چوچولم رو مالوند تا آب منم بیاد اه اه اه اه چه حس خوبی بود
بعد رفت سراغ خواهرش و خواهرش رو هم کرد و من برای اولین بار طعم عالی سکس رو چشیدم.
تا الان هم بعضی وقت ها سکس میکنیم و نیلوفر هم مثل من رفته تو کار جندگی و خلاصه اینکه اولین سکسم رو هرگز فراموش نمیکنم…
مرسی .عاشق همتونم بوس بوس روزهاتون سکسی
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید