این داستان تقدیم به شما
دو سال بود که از ازدواج ندا میگذشت در حسرت شب عروسیش که در باغ ویلای من جشن گرفتند بودم که عکسهای خصوصی حجلشونو من گرفتم که خانمم فیگوراشونو درست میکرد و منم عکشونو با دو دوربینهای فوق مدرن سونی و نیکون میگرفتم
رسید به اونجا که زنم گفت مثل منوتو با لباس زیرهم تا روی تخت حجله میخان بگیرن رفتم بیرون لباس عروسو در آورد و لباس زیر پوشید خانم گفت اوکی خوبه منتظر شدم صدام کنه که در نیمه باز بود سرمو بردم تو نگاه کردم ببینم حاضره که دیدم ندا فقط یه شورت صورتی خوشرنگ تنشه پشتش بمنه تو هیچ تابلو و عکسی تنی به این زیبایی و استایل ندیده بودم خشکم زد خانمم تو زاویه پنهان دیدم پیش داداشش از صدایش و نزدیک بودن به رگال و کمد لباس میدونستم منو هرگز نمیبینه لباس زیر دیگری را تعریفشو میکرد که این تو عکس خیلی زیباتر از صورتی میفته لنگه مال خودمه که تو عکسام دیدین رنگش آبی آسمانی بود من خریده بودم جفت مال خودش بود شورتشو داد گفت اونو دربیار اینو بپوش شورتو درآورد دولا که شد لب های کسشو خوب دیدم شورت ست لباس خواب آبی مخصوص که نمیدونم اسم خاصی داشت را داد تا بپوشه کامل هلال روشن سوراخ کونش و کسشو دیدم نسرین حرف زنان اومد لباسشو بپوشانه سرمو کشیدم چند لحظه بعد صدام کرد رفتم تو دوربین ها را در زاویه های درست مستقر کردم دوربینو رو سه پایه زوم میکردم رو سینه هاش و رو لای پاش شورتش معلوم بود سینه هاش نوک رگ کرده و هلالشم میدیدم
نخستین عکس با لباس زیرشون آماده شد از پشت دوربینم اومدم بیرون گفتم دست راستو شل کن پاهاتو کمی فاصله بده خانمم پیراهنشو که بالای زانو بود گفتم تنظیم کرد تو اون حال عکسامو گرفتمو دوربین دوم هم تنظیم کرده بودم اسلوموشن فیلم میگرفت هر دو بسیار عالی عکس را با سونی مدل A7R II دارای رزولوشن ۴۲٫۳ مگاپیکسل ثبت تصاویر با کیفیت عالی با بزرگنمایی و اتوفوکوس بسیار عالی میگرفتم فیلم را با دوربین نیکون مدل D850 با قابلیت فیلمبرداری با کیفیت 4K با کیفیت فوقالعاده عالی و دامنه داینامیک بسیار خوب که از سریعترین حرکات هم بوضوح فیلم و عکس میگرفت پرژکتور ها را در زوایای مختلف تنظیم میکردم در هر حالت چندین زاویه تابش نور فیلم و عکس گرفتم پری آسمانی! حوری بهشتی! زیباترین زنی که دیده بودم! تو چند متریم بود که ناف و شکم و کمر و باسنش از زیر لباس و رونهایش تا زیر باسنش تو دیدم بود انگار محرمش بودم میدونستم کیرم کار دستم میده رد کرده بودم بغل رونم خودکشی میکرد رو پوش پزشکیمو کرده بودم تنم که ابرو ریزی نشه خط شورت و دکلته روی سینه ها ، کص و ممه هاشو پوشونده بود که از دید چشم طبیعی آن دو عضو را پنهان کرده بود اما با زوم کردن تا عمق سینهاش و نوک سینشو هلاشو میدیدم اما کصش زیاد معلوم نبود آرمین هم با زیرپوش و شورت سفید بود جالبه کیرش هیچ معلومم نبود انگار استرس تو شکمش جمع کرده بود اولین فیگورشونو زنم با بردن هر دو دست ندا و گذاشتن در دست داداشش که چشم تو چشم شدن آماده کرد و از من نظر خواست اوکی دادم چند عکس گرفتم دهها فیگور و حالت خانمم از اونا درست کرد منم با ایما و اشاره حالتشون را بهتر میکردم و عکسهامو میگرفتم جایی رسید خودم رفتم تو گرفتن حالت برای هر دو اعضای تنشونو تنظیم میکردم (من دکتر رادیولوژیستم) دیگه عادی شده بود دستم به رون سینه صورت دستها و کمر و باسن هم جاش میزدم حالت میدادم خانمم عکسها را میگرفت جدن من در ساختن حالت عروس دوماد برای ژست ها بسیار بیشتر از خانمم وارد بودم اینو همه میدونستند چون پدرم عکاس بود من از بچگی به عکاسی و فیلم خیلی علاقه داشتم و کلاس های زیادی رفته بودم زنم آماتور بود خودم آموزش خیلی مختصری داده بودم
فیلم اسلومشن بخاطر ثبت همه حرکات صحنه های بسیار زیبایی را بطور طبیعی ثبت میکرد تا بعدن با دقت شکار کنم سوپرایزشون کنم چون اونا نمیدونستن دوربین دوم داره فیلم میگیره حتی زنمم نمیدونست چون پشت هر دو میرفتم شات میزدم فکر میکردن با دو دوربین فقط عکس میگیریم نوبت لخت شدن و رفتن زیر ملافه شد دیگه از من خجالتم نمیکشیدن فقط زمانی که ندا لخت شد با یه شورت جلوش تور عقبش کمی ضخیم ،پشتش بمن بود از نسرین سوتین خواست گفت نمیخا دستاتو بذار رو سینه هات دکترا محرمن کلی خندیدن وقتی برگشت رفت رو تخت کصشو کامل از زیر تور نازک شورت دیدم یک خط با دو لب برجسته مثل بقیه پوستش صاف و بدون مو مخصوصن وقتی پاگذاشت رو تخت ژلهای ما تور رفت وسط چاکش تا رفت بالا چاکش انگار لخته چون تور توش رفته بود!
وقتی رفت زیر ملافه هر دو سینه اش چند ثانیهای لخت شد تا ملافه را کشید روش رفتم چند تا عکس با دوربین سونی گرفتم به نسرین گفتم ملافشو همونجور که مال خودمونو تنظیم کردن بکن با دوربین نیکون بگیرم دوربینی که رو فیلم اسلومشن بود نسرین تا نزدیک نوک سینه هاش ملافه را تنظیم منم دوربین بدست داشتم فیلم میگرفتم هی میگفتم پایینتر پایینتر بارها سینه هاش از زیر ملافه زد بیرون نمیدونست فیلم میگیرم تا نصفی از هاله یکی از سینه هاش لخت شد گفتم برو کنار خوبه بذار از چند زاویه بگیرم خواستم روی هم نگاه کنن ووو هی شات میزدم و فیلمم ادامه داشت اینبار خانم میدونست که باید روبرو بشن دستاشوه تو تن هم باشه ژستشو درست کرد دیگه لخت شدن سینشم براش عادی شد منم که پشت دوربینم بودم زوم میکردم مثلا دارم بهترین حالت را ببینم شکار کنم هوپ میدادم عکس میگرفتم ارمین لخت بود فقط شورت تنش بود نسرین ندا را کرد رو سینه داداشش انگار بغلش کرده ملافه را کامل داد کنار پشتش لخت بود سینهاش چسبید رو تن ارمین چندتا شات گرفتم باسنشو کامل لخت کرد قسمتی از رونش لخت کرد یه پاشو قیچی کرد طوری که تو دوربین زوم کرده بودم کصش از لای پاش معلوم بود نوری که زوم بود روباسنشو هاله اش میرفت سمت سرشون تاریکتر میشد کسش از زیر شورت توریش تو حالِ هایزوم واضح دیده میشد خایه ام در حال انفجار بود گفت بیا از این زاویه چند تا عکس بگیر که اون زاویه کصشو با سایه باسنش پنهان میکرد گرفتم عکاسی بیش از دوساعت طول کشید آخر سر خانمم گفت بزن رو فیلم خداحافظی منو از هردو بگیر منم زرنگی کردم نیکون را خاموش کردم زدم پردازش بشه با سونی فیلمبرداری کردم کات کردم نسرین از خداحافظی منو اونها هم گرفت پیشانی عروسو بوسیدم صورت داماد را تا کارمون تمام شد بهترین عکسها را تو اتلیهی خودم که دست مستأجرم بود با سلیقه و دقت و عشقم سنگ تمام گذاشتم از صحنه های بسیار زیبای فیلم شکار حرفهای از فیلم دوربین نیکون که بیش از ۴ ساعت حالت نرمالش بود یک آلبوم جدا چاپ کردم تا دیدن اونجا پیش شوهرش پرید بغلم صورتمو بوسید گفت دکتر جون تو واقعن داداش بزرگمی عموی واقعیی منی از اون به بعد منو عمو جون صدام کرد
و منم دوسال تمام با فیلمی که از ریز ریز اعضایش گرفته بود شارژ میشدم زنمو بیاد زن برادرش ندا میگاییدم و در حسرت بودم تا بکنمش پا نمیداد
ندا همه جوره بمن حال میداد اما راضی به سکس نبود تا حس میکرد میخام بکنمش میگفت عموجونم خط قرمزو رد نشووو میخندیدیم تیکه های عاشقانه میگفتیم شوخی زبانی میکردیم به مرز سکس میکشید اما پا نمیداد که نمیداد!!منم متوسل به زور نمیشدم
شوهرش عرضه گاییدنشو نداشت و نداره تو فامیل تیپ و زیبایی و دلبریش تکه خوشگتر از دوسال پیششم شده استایل تنش خیلی خیلی زیباتر شده!! باشگاهش یک جلسه ترک نشده آیروبیک میره اعتقاد داره رقص ایروبیک از همه ورزش و نرمشها سالم و کاملتره
قبل عید شوهرش تلفنی با دختری دوس میشه و باهاش لاو میترکونن تو مراسم دید و باز دید شوهره قرار ملاقات با معشوقهی تلفنیش میذاره که تو مجازی هم تصویری همو دیده و حرف زده و از هم خوششان آمده بود
اومدن دیدن من که تو ویلای شمال با بچه هام بودیم که فردایش خانمم با دخترم پرواز به استرالیا پیش پسرم که یکساله مشغول تحصیل تو پایه پنجم دبستان پیش داداشم است دارن دخترم هم قراره امسال ادامه تحصیلشو پیش داداشش که دو سال کوچکتر از پسرم هست استرالیا باشه خانمم اصرار داره اونجا تو ملبورن یا سیدنی که فامیلهای هر دومون هستن زندگی کنیم با رفتن دخترم ایشان میره ولی من نمیرم خوشم نمیاد دور از وطنم مخصوصا شمال زیبا و دوستانم جدا باشم اونجا را فقط بخاطر تنوع دوس دارم
آرمین با من خلوت کرد جریان معشوقشو تعریف کرد بچه ها اومدن ناتمام موند تا بیاد کاملشو بگه که گفتم مواظب باش لو نری ندا چارمیخت بکشه !
رفت خودشانم یه آپارتمان تازگی هادر نزدیکی های ما خریدن
عصر بچه ها رفتن خونه عمهی خانمم حالش خوب نبود زنگ زد شب را میمونیم نوشهر خونه عمه همه فک فامیلشون اونجان از منم خواست برم گفتم نمیام
آرمین با استرس تلفن زد خونه ای ؟ گفتم آره ، گفت درو باز کن نزدیک خونتم خیلی عجله داشت و صداش جوری بود!
اومد دیدم رنگ تو چهره نداره گفت حرفهامو با معشوقهام که تو خونه با هم تلفنی حال میکردیم ندا ضبط کرده نگو تو خونه چند جا گوشی و تبلت گذاشته رو ضبط منم تو چند سانتی تبلت دختر داداشم که با ما زندگی میکنه با معشوقه ام لاو ترکوندم سیر تا پیازو فهمیده!
شری شده پناه اوردم ازم دفاع کنی اگه اومد خونت نگو اینجام
حرفاش تمام شدو راهنمایی کردم و قول دادم کمکش کنم گفت میدونه اینجام ماشینو کاش نمیآوردم اینجا تورا خدا منو قایم کن اون با کارد منو تهدید کرده فرار کردم
گفتم اومد نصیحتش میکنم برو بالا اتاق درو قفل کن روت بیرون نیا تا حرصش بریزه تا نگفتم پایین نیا ضمنن اگه اومدی پایین خواست بزنتت مقاومت نکن بخواب سرتو بدزد نترس چیزیت نمیشه چندتا مشت و سیلی لکد میزنه منم تشویقش میکنم که بزن تا ادب بشه گولش نزنن تا حرصش نریخت پا نشو گفت چشم
صدای زنگ در اومد دیدم ندا با عصبانیت پشت دره تا باز کردم آرمین فرار کرد بالا اتاقو قفل کرد ندا دید دوید بره بالا بغلش کردم کجا؟!
کارد میزدی خونش در نمیاومد تو دستش کارد بزرگ آشپزخونه بود هر چه دهنش اومد به آرمین نثار کرد کاردشو گرفتم پرت کردم بالای کمد ورودی
آرمین از اتاق خواب درو قفل کرده جوابشو میداد منتهی با التماس
ندا کفری میشد هجوم می اورد بره بالا میگرفتمش سینه های ماهش و تنش تو بغلم باسن خوشفرم و ژلهایاش رو کیر سفت شده ام جابجا میشد و فحش و بد و بیراهی بود که نثار شوهرش میکردو جز زن من به دو خواهر بزرگترشم وصلهای نبود که نچسبونه ! مادرشم (مادر خانممو)از قلم نمیانداخت و جریان قاسم معمار و هی زینت لبان زیبایش میکردخخخ
ارامش میکردم باز آرمین یه چیزی میگفت ندا شروع میکرد تا گفت ای خواهر جنده ننه جنده که ننت الانم زیر قاسممعمار کص میده خواهرت مهینو برو بکن و جمعش کن که هنوزم به شوهرش خیانت میکنه جندهی شهرنوه صدتا معشوقه داره برو شهینو جمع کن که رضا شکمشو بالا آورد شوهرش یک سال ایران نبود من بردم کورتاژش کردم!! دستمو گذاشتم جلو دهنش گفتم لابد زن منم از این کارا کرده ندا خجالت بکش صداشو کمی اورد پایین یواشکی گفت نه! باز تن صداش رفت بالا ادامه داد نه نه زن تو شوهری مثل تو داره اگه بخواد همه فامیلشو حتی زنشو همین الان تو بغلش حامله میکنه (خودشو میگفت!! اونم با صدای بلند که بشنوه!!!!) زنت سالمه چون عرضه داری نه مثل آرمین تو خیابون انگشت تو کون زنش میکنن عرضهی حرف زدن نداره دکتر بذار دهنم بسته باشه این بیغیرته! از متلک و مالوندن همه جام با غریبه ها تو خیابون و شلوغی لذت میبره بی غیرته عرضه نداره فک میکنه مث خواهرای جندشم مث شهین و مهینم ! مث مامانشم خجالت نمیکشه همش قاسم دورو برشه (راست میگفت میدونستم پسرعموی مامان زنم همه میدونیم باهاش سکس داره) بذار برم درو بشکنم خفش کنم با این کارد چشاشو در بیارم صداشو باز بالاتر برد دوید سمت پله ها تا پله اولو رفت گرفتمش بغلش کردم دستام رو سینه هاش و کونش چسبید رو کیرم دیگه شهوتم طغیان کرد! با زبان گفته بود که حاملش کنم!بقصد گاییدن کیرمو فشار کونش دادم چنان مچالش کردم داشت استخوانهاش صدا میکرد! عینهو ابی رو آتش بریزن حس کردم آرام شد!!!!
تا صداشو قطع کرد آرمین شروع کرد بد و بیراه گفتن
،،بخاطر دکتر نمیام بیرون میترسم بکشمت خونت بیفته گردنم هی میدان گرفت منم دیوانه وار از رو شلوار خونه بدون شورت کیرم از شکاف بازش عینهو گرز رستم زده بیرون پیراهن ندا تا زیر سینه هاش رفته بالا از رو ساپورت نازک خانگی داره پارش میکنه الکی میخا خودشو از دستم در بیاره بیشتر و بیشتر کونشو به کیرم فشار میده باز شروع کرد فحش دادن به آرمین گفت اگه مردی درو باز کن تا با این کارد چشاتو در بیارم (کاردی دستش نبود!) منم تو هوا گرفتم دیدم راضیه گفتم آدمشو ندا! کاردو ول کن دستتو میبره ندا هم فریاد میزنه نه باید چشاشو در بیارم دیگه فقط بد و بیراه میگه منم یه دستمو اوردم پایین ساپورتو شورتشو تا زیر باسنش دادم پایین دستشو گرفت از سر نرده چوبی پاشو میزنه به پله چوبی تکان پشت تکان الکی!! که منو ول کن باید کورش کنم دستامو بردم رو نافش باسن سفید و ژلهای نازشو داد سمتم شلوار خودمم دادم پایین تو گوشش گفتم فحشش بده از خواهراش مایه بذار(میدونستم هر دو واقعا لوند و جنده بودن زن منم دست کمی از اونا نداشت شک نداشتم با پویا تکنسین خودم سکس دارن! شاید میدونست و نمیگفت) کیرم تو طایفه معروفه و دارای خیر و برکت هر کی را گاییدم به نون نوایی رسیده اینو جدی میگم! هم کلفته هم دراز و سفت تا گذاشتم کصش فحشش تو گلوش گیر کرد گفت آخخخ ولم کنم دستمو شکوندی آخ آخ آخ آخخخخخخخخ!! سر پا دم پله ها تو چند قدمی شوهرش تو خونه ام چنان گاییدمش که دیگه فحش و اخ و اوخ سکس را قاطی کرده بود مگه ابمم می اومد ابش مثل ابشار ریخت تا کیرم راحتر تو کصش تلمبه خورد ابم داشت میاومد گفتم ندا آخه چکاااارت کنم بذارم بیااااد؟! گفت بذار بیاااد کارد تو دستمه بذار بیاد خونش برییییزه پایین با دستاش باسنمو به باسنش فشار داد ابم اومد ریختم تو کص تنگش گفت آخخخخ که چکار کنم قاسم ننتو چییی کرد! رضا آبجیتو الانم میکنه!! آرمین بیا مردی کاردو بکنم تو چشات! لبشو کردم تو دهنم صداشو قطع کردم کیرم تو کصش چشاش خمار زلفاش پریشان و عرق کرده سینه هاش تو مشتم شوهرش داره رجز خوانی میکنه تا لبشو ول کردم داد زد خفم کردی دکتر ولم کن کونی مادر جنده خوارکصته را برم بزنم مگه نیاد پایین! اونقد میشینم اینجا تا بیاد پایین چشاشو فقط در بیارم
بله اینجوری در نا باوری کص ندا زن برادر خانمم را گاییدم شری بود خیری برام!! رفتیم نشستیم رو مبل پاشد اومد نشست رو کیرم یواشکی گفت بعد این من مال تو هستم میدونی کصمو واقعا پاره کردی؟! دستشو از رو کصش آورد بیرون خونی بود! هی هر از گاه صدا در میاورد نامرد خائن بیا پایین منم یک ریز الکی نصیحتش میکردم
ارمینم میگفت نمیام نمیخام خون راه بیفته منم تا میتونستم لبو سینو و گردنشو میخوردم با صدای بلند نصیحتش میکردم بچگی نکنید اشتباه کرده حتما تو حال خودش نبوده ندا هم برای اطمینان صداش میکرد بیا پایین تا حسابمو باهات تسویه کنم نوبت کورکوری خوندن آرمین شد میگفت نمیام تا قیامت هم نمیام تو وخشی هستی و … کیرم باز سفت شده بود تو گوشش گفتم بازم میخوام خیلی یواش گفت بزن پاره ام کن من باید زن تو بودم همون موقع که عکسمو میگرفتی و کص و کونم نگاه میکردی با دوربینات زوم میکردی همه جامو میدیدی اون شبی که اولین بار زودتر از بقیه اومدیم اینجا یادته قرار بود اولین دسپختمو بخوری چقدر نخ دادم شلوارمو عوض کردم گفتم سینههام درد داره انتظار داشتم تو مشتات بمالی یا اون روزی که با آرمین سر خرید لگ بحثم بود منو بردی تو بوتیک با هم رفتیم اتاق پرو برام تاپ و دامن گرفتی پوشیدم درو باز کردم نظر خواستم انتظار داشتم بیای منو بکنی نیومدی باید همون شب زفاف با تو میخوابیدم میدونی رفتین آرمین چی گفت؟! گفت کیر دکترو دیدی اندازه پای امیرسام بود!! داداش تپلمو میگفت شب زفافو با شوخی و فانتزی تو شروع کردیم کیر آرمین بیاد کیر تو بلند شد که کل کیرو خایش اندازه سر کیر تو نیست! دو ساله منتظرم منو بکنی دیوونه ام کردی! عوضش بذار اون کثافت اونتو بمونه تا شب نذار نفس بکشم باز دروغی جو داد منم گفتم دختر کاردو بنداااااز
داشتم فشارش میدادم بدجوری نشسته بود داشت میترکید کیر منم داشت میشکست گفت آخخخخ آخ آخ آخ دستمو شکستییییی یواشکی گفت
اون که عرضشو نداره قربان کیرت برم حرام نسرین باشه، باز تن صداشو برد بالا که نه تو گوشم فرو نمیکنم قبول نمیکنم تا تف نندازم صورتش و ابروشو تو فامیل نبرم ولش نمیکنم کاردو گرفتی ناخن هام که هست بخدا تا چشاشو کور نکنم ولش نمیکنم حالا هردو بدون شلوار بودیم و پاشد حالتشو میزان کرد دوباره نشست رو کیرم رفت تو کصش گفت آخخخخخ تو را خدا دستمو نشکن آه آهههه دیگه ور نمیدارم حرفاشو ادامه داد من نصیحت کردمو او مثلا زیر بار نرفت هی گفت مرده بیاد پایین بدون اینکه من بگم پا شد دستهی مبل تک نفرهی استیلو گرفت زانو زد رو مبل چنان کونشو کرد سمتم کصش مثل خربزه قاچ خورده چاکش باز شد با صدای بلند گفت عمووو بذار برم پارهاش کنم جرررش بدم الکی انگار دهنشو گرفتم گفتم خودم پارش میکنم قول میدم صبر کن!!خخخخ یواش گفت پارم کن تو کوصم خیسش کن کونمم پارش کن
کردم تو کسش که خونی هم بود از درد جیغ زد گفت موهامو کندیییی بذار برم درو بشکنم طاقت ندااااارم بخدا بزور کیرم توش میرفت دلم نیومد کونشم پاره کنم انگشت کردم دیدم خیلی تنگه
من زنمو بارها داگی گاییدم خیلی راحت تو کصش عقب جلو میشه البته زنم دو شکم زاییده ،
اما کص ندا انگار سوراخ نداره کیپه کیرم بزور بازش میکنه میره توش در اومدنی کصش کیرمو خفت میکنه!! لحظهای در این بین از تهدید الکی شوهرش دست ور نداشت خندشو بمن میزدو فیلمشو ادامه میداد برای او تا ابش اومد کیرم راحتر شد صدای شالاپ شلوپ هالو گرفت صداشو برد بالا منم هی نصیحت پشت نصیحت آبم که اومد باز ریختم تو کصش گفت ولم نکووون تو اگه ولم کنی خودمو میکشم یا درو میشکنم اون مادر قحبه را میکشم لبشو چسبوند لبم کامشو گرفت گفت خفم نکون عموجوون شکلک در میآورد کونشو میچرخوند کیرمو نمیذاشت بیاد بیرون
پاشد کیرم تو کصش باز لب به لب شدیم سینه هاشو تو مشتم چلوندم تا ارگاسمش کامل شد
کیرم جمع نمیشه شل که میشه نزدیک یک وجبه هنوز تو کصش بود سیر که شد گفت پای دانیالو بکش بیرون(کیرمو میگفت پای داداش تپل و کوچولوی خوشگلش) کیرمو کشیدم بیرون کسش باز بسته می شد آبی بود که بیرون میریخت خوابوندمش رو همون مبل گفتم مث قبل شو لبو گذاشتم رو کصشو آبشو و خونشو آب خودمو لیس زدم تو کصش پر بود آب تمیز هرچه خونم دور لبش بود خوردم مزه شیرینی داشت و برام لذیذ بود مدام آرمینو فحش میدادو تهدید میکرد
پا شد شورتو شلوارشو پوشید منم شلوارمو عوض کردم گفتم فیلم بیا بگو بیا بخاطر من کارش نداری تا رسید پایین بپر روش منم میخوابونمش تا دلت خواست مشت و سیلی بزن منم میگم بزن تا آدم بشه جلو چشش میام از پشت میگیرمت کیرمو میخوام بکنم تو کصت! حسرتی نمونه برام
گفت باشه بذار بدونه که دیگه مال توام! اگه دیدم اشکالی نداره گفتم عالی میشه دق دلم در میاد
هر چه گفت بیا کارت ندارم باید اعتراف کنی دکتر شاهد باشه کارت ندارم پایین نیومد
گفتم آرمین بیا من بغلش میکنم اگه خواست حمله کنه نمیذارم ترسان ترسان اومد پایین تا رسید پایین گفت ندا گوه خوردم غلط کردم منو ببخش کارم اشتباه بود ندا طبق هماهنگی با من مثل پلنگ یهویی پرید تا برسه ارمین مث سگ خوابید سرشو با دو دستش گرفت میدونست گفته بودم بخوابه سرشو قایم کنه صورتش مشت و لگد نگیره اینجوری حرصش میریزه می بخشه
گذاشتم تا میشد مشت و سیلی زد از پشت گرفتم حالا گلد میزد کونش رو کیرم بود و سینه های بلورینش تو مشتام جلو چشمش شلوار زنشو دادم پایین گاییدم گفت آخییییش کیف کردم نگیر تا بزنم قلبش بیاد دهنش کیرمو با عطش تو کصش جلو عقب میکردم به بهانه زدن آرمین هی درد کصشو با مشتش از گرده ارمین در میاورد آخیییش کیف کردم تازه گاییده بودم هرچه گاییدم ابم خبری نبود ولی تشنش بودم خیلی لذت میداد تا کشیدم بیرون شلوارو شورتشو دادم بالا بغلش کردم بردم نشوندم باز فیلم میاومد میخواست حمله کنه گرفتم بغلم مثل بچه رو کیرم نشوندمش هی وول خورد بره کیرم چاک باسنش آشکارا معلوم بود حالا شوهرشم میدید فکر میکرد که همون کیر شل شدهی منه نمیدونست یکساعته کص زشو تو چند قدمی پاره کرده تا میخواستم ولش کنم فیگور حمله میگرفت تا نم نم آرام گرفت کاری کردم اشتی کردن گذاشت آرمین ببوسدش با اکراه ندا هم آرمینه با منت که به من احترام میذاره بوسیدش گفتم رو این موضوع خاک بدین و تمام شد
گفتم فردا نسرین و نازنین میرن اسپانیا شما بیاین اینجا پیش من باشین تا پایان تعطیلات تنها نباشم ببرم سمت رحیم آباد و اشکورات خونه دوستام تا بهشتو ببینید هردو خدا خواسته قبول کردن، آرمین از ترسش و ندا از درد کیرم
میدونم تا ۱۵ فروردین بارها ندا را از کونشم خواهم گایید الان ۶ فروردین ۱۴۰۲ است شامو تازه خوردیم ندا قسم خورده تا آرمین دوس دخترشو نیاره ببینتش اتاقشو جدا میکنه امشبم هر دو جدا خوابیدن من خاطراتمو نوشته تمام میکنم میرم اتاق خودم قراره اتاقشو قفل کنه بیاد بغلم بخوابه تا آبستنش کنم واقعن میخا از من بچه دار بشه بنظرم شایدم آرمین عقیم باشه چون تو دو سال نتونسته ندا را حامله کنه
همه فامیل میدونن بچههای هر دو خواهرش(خواهرای زنم) از دوسپسراشونه جز بچه های من که از تخم خودم هستن
الان که زنم با دیگری سکس داره لوله اش بسته است آزاد گذاشتم اینا عاشق تنوع در سکس هستن بارها زنم با دوستام تا یک قدمی سکس رفته تازه مواظبش بودم زنم خیلی خوشگله از دو خواهرشم خوشگلتره ولی ندا چیز دیگریست
ممنون از ادمین عزیز
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید