این داستان تقدیم به شما
سلام من آرمینم از آمل اسم زنم شیرین ما 8 ساله ازدواج کردیم میخوام ماجرای کس دادن زنمو به دوستم که خودم دیدم براتون تعریف کنم…
اول از زنم بگم اسمش شیرینه 28 سال سنشه لاغر و باریک ولی چهره فوق العاده زیبایی داره و تو سکس هم خیلی هشری هستش طوری که باید تو هر سکس 4 یا 5 بار ارگاسم بشه تا راضی بشه . ماجرا از اونجا شروع شد که یه دوست دوران خدمتم برا چند روزی اومد خونمون تا تو شمال تفریح کنه این دوستم مجرد بود به خاطر رابطه نزدیکی که با این دوستم داشتم زنم شیزین خیلی باهاش راحت بود ما تلفنی هم با هم همیشه در تماس بودیم و شیرین همیشه میگفت خودم باید برات زن پیدا کنم اینم بگم که تو سکسهامون همیشه از دوستم یاد میکردیم و شیرین هشری تر میشد و مدام اسمشو صدا میزد روز اولی که دوستم اومد خونمون چون سرزده اومده بود ما تو خونه وسایل پذیرایی کم داشتیم و مجبور شدم برم تا سوپری سر محل تو راه سوپری همش به سکسامون فکر میکردم
یهو فکری زد به سرم که نکنه این حرفا به واقعییت تبدیل بشه بخاطر همین تا میتونستم طولش دادم تا بیشتر با هم تنها باشن خیلی که دیر کردم شیرین زنگ زد که چرا دیر کردی منم گفتم اون چیزی که میخواییم رو این سوپری نداره باید برم تل سر خیابون اونو گفتمو سریع وسیله ای میخواستمو گرفتو رفتم سمت خونه اونا هم رو حساب اینکه من تا سر خیابون میرم و حدااقل 20 دقیقه ای طول میکشه رفت و آمدم مشغول شده بودن حالا چجوری شیرینو راضی کرده بود نمیدونم البته راضی کردن شیرین کاری نداشت آروم کلید انداختم رفتم تو حیاط پاورچین رفتم پشت در ورودی هیچ صدایی نمیومد مجبور شدم برم کنار پنجره و تو رو ببینیم ببه چه میبینی شیرین خانم با که با دیدن دوستم لباسشو عوض کرده بود و یه پیراهنه قرمز تا رو زانوهاش پوشیده بود با همون پیراهن نشسته رو کیر دوستم و کیر دوستم تا ته تو کس زنم شیرین جلو عقب میره شیرین هی سرشو از شدت شهوت به عقب خم میکرد و هر چند ثانیه یه لب از دوستم میگرفت نوع ارضا شدنشو کامل میشناختم…
کسشو محکم فشار میداد به کیر محکم بقل میکرد دوستمو و دو سه بار کسشو میکوبید به کیر دوستم که نشان ارضا شدنش بود چند بار این کارو تکرار کردن و آخرشم دوستم آبشو تو کس ناز شیرین خانوم خالی کردسریع رفتن دستشویی منم بعد چند دقیقه وارد شدم علت اینکه کاریشون نداشتم این بود که خودمم اگه دوست زنم بیاد و شیرین تنهامون بذاره میکنم دوستشو…
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید