این داستان تقدیم به شما

سلام من رها هستم ۱۸ سالمه
زمستون بود تولد دوستم خونشون با چند تا از بچه ها رفتیم و وقتی رسیدیم دیدیم باباش هم خونس برای اینکه ما راحت باشیم رفته تو اتاق تولد گرفتیم و حال کردیم کلی تا اینکه بچه ها گفتن بریم پارک اما من مامانم گفته بود بعد از تولد مستقیم بیام خونه برای همین اونا رفتن منم داشتم اسنپ می‌گرفتم که دیدم باباش چون صدای بچه ها قطع شده بود اومده بود بیرون که من رو دید ، باباش یکم آدم توپری بود که شکم داشت یا زیرپوش اومده بود و سینه اش کلی پشم داشت جلوی شلوارکش هم برجسته شده بود قشنگ معلوم بود شق کرده بود . منم کلا از وقتی ۱۴ سالم شده بود تو فکر دادن بودم و کصم خیلی کیر میخواست برای همین تا باباش رو دیدم فکرم رفته بود تو سکس ، لباس تولدم هم باز بود سینه های متوسطم زده بود بیرون باباشم تا دید فهمیدم دلش میخواد برا همین بهش گفتم : میشه برام اینو بگیرید بلد نیستم . اومد کنارم نشست که گوشی رو بگیره اسنپ بگیره منم آروم دستم رو روی شلوارکش کشیدم که یهو برگشت نگام کرد . دستم رو سریع روی جایی که فکر میکردم سر کیرش باشه فشار دادم که آه کشید دستم رو برداشت گوشی رو انداخت کنار
برگشت بهم گفت : نمی‌دونستم دخترم با جنده‌ ای به این خوبی دوسته
منم خندیدم به سینه ام نگاه کردم اونم چشمش رفت رو سینم . زیپ لباسم رو کشید و سینه ام افتاد بیرون وقتی سینه سفیدم رو دید افتاد به جونش میگفت اینقدر میخورمش پستوناتو تا شیر بدی

لباسام رو درآورد و خودشم لباساشو درآورد کیرش رو که دیدم دهنم آب افتاد ، کیرش خیلی بلند نبود اما کلفت بود منم که اولین بارم بود قطعا پاره میشدم
دست کشید رو کصم هی رفت و برگشتی روش می‌مالید که دیدم یهو دستش رو برداشت کیرش رو گذاشت دم سوراخم
ترسیدم گفتم : اولین بارمه دردم میگیره

 
گفت باید با کیر باز شه و آروم سرش رو فرستاد تو که آه عمیقی کشیدم خیلی درد داشت
یهو تا آخر کرد تو که داد زدم و گریه‌ام گرفت
بهش التماس کردم وایسه یهو درآورد و دید روش خون هست کیرش رو درآورد جلو دهنم گرفت گفت ساک بزن جنده
درسته سکس میخواستم ولی نه اینطوری . چون چاره ای نداشتم کیرش رو لیس زدم و کردم تو دهنم که درآورد و دوباره محکم کرد تو کصم
هی میگفت جنده کص پاره ، گشادت میکنم عزیزم تو جنده ی منی از امروز منم ناله میکردم و تلمب میخوردم

 
سینه ام رو می‌گرفت میکرد تو دهنش سفت میمکید و همینطور محکم تلمبه میزد که آبش اومد خالی کرد رو سینه ام چند دور مالید گفت برات خوبه باعث میشه سینه است بزرگ شه
بعد خودش خوابید رو مبل و بلندم کرد رو خودش گذاشت گفت بخور
با شک بهش نگاه کردم که دوباره گفت شیر بخور
 
و به سینه اش اشاره کرد . دهنم رو چسبوندم به سینه اش پر پشم بود و کلی خوردم بعد کشیدم عقب گفت شیر نداد ؟ منم سرم رو تکون دادم گفت پس برو به کیرم بگو
هلم داد لای پاش که کیرش رو بخورم منم سریع دهنم رو گذاشتم سر کیرش اینقدر مکیدن تا آبش اومد بعد دست زد کصم انگشت کرد توش راحت رفت گفت : چه خوب باز شدی
منم که دوباره تحریک شده بودم گفتم : کیرت بازم کرد
چسبیدن به نوک سینه اش مکیدم نشستم رو کیرش

 
تا سر کیرش رفت تو درد گرفت خواستم پاشم که نشوندم رو کیرش اه ام رفت هوا
سفت زد به سینه ام گفت : کص پاره مادر جنده کص بچه سالتو جوری میگام شاشت از تو کونت بیاد
 
بعد با یک ضربه محکم ریخت توم گفت : قرص بخور جنده بچه دار نشی بعد لباسم رو پرت کرد تو صورتم هلم داد بیرون خونه در رو بست
منم تا کسی رد نشده بود از راه‌پله سریع پوشیدم با درد رفتم خونه

 
از اون روز به بعد خیلی حشری تر شدم  و به هیچ کیر کلفتی نه نمیگم.

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *