این داستان تقدیم به شما
از زمانی که از نوجوونیم یادمه عاشق فیلمای کاکولدی بودم اما اینکه کاکولد زنم بشم حتی به ذهنمم نمی رسید. سال 99 با دنیز ازدواج کردم. یه دختر چشم سبز بور ترک که هیکلش مثل دختر دبیرستانیا بود. 168 قد، 55 کیلو وزن. اوایل خیلی رومون باز نبود برا اینجور چیزا اما یه روز تو یه پاساژ جلو یه شلوارفروشی یه شلوار کوتاه چشممو گرفت…
از تصور اینکه اینو بپوشه بیرون و مردا ساق پاهاشو دید بزنن قلقلکم داد. با یه بهونه بردمش تو و بعد از پرو چندتا شلوار، اون کوتاهه که مد نظرم بودو دادم بپوشه. از پرو اومد بیرون، ساق پاهای سفیدش قشنگ معلوم بود. قد شلوار 77 سانت بود و قشنگ 8 سانت بین جوراب و شلوار کوتا فاصله بود. یهو دیدم همه مردای مغازه چشم چرون ساق پاهای دنیز شدن. چرا دروغ، خوشم اومد. قرار شد بریم تو ماشین شلوار کوتاهو بپوشه. پوشید و پاهاشو گذاشت رو پاهای من. دیوونه شدم از سفیدی ساق پاهاش. بهم گفت بریم کافی شاپ؟ منم فورا” قبول کردم. رفتیم سمت فرشته به کافی شاپ خفن. نشست روبروی من و یه پاشو گذاشت رو اونیکی. یهو شلوار 5 سانتم بالاتر رفت. فرم ماهیچه ساق پای لختش عالی بود. پشت سر ما، ردیف کناری 3 تا پسر خوشتیپ نشسته بودن. زول زده بودن به پاهای دنیز. منم کیرم داشت شلوارمو پاره می کرد. بعد رفتیم خونه. شبش یه فیلم سوپر شر کردن وایف دیدیمو یه سکس عالی داشتیم. چند روز بعد پیشنهاد دادم حلقه هارو در بیاریمو جدا بریم کافی شاپ پاتوق مخ زنی بعد من دیرتر بیام و اونجا مثلا بلندش کنم. همون شلوار کوتاهو پوشید با کفش ساق دار و یه مانتو تنگ یا آستینای کوتاه. من مونده به پاتوق پیادش کردمو خودم دنبال یه جای پارک بودم. حدود 15 دقیق طول کشید و رسیدم کافی شاپ دیدم 2 تا پسر با زنم چه لاسی میزنن بعد رفتم تو و از دور نگاه میکردم. یکم رفتم جلوتر شنیدم که یکی از پسرا به دنیز میگه که اندامت باربی ه و پاهات چقدر خوشگلن و از این حرفا، بعد به زنم شماره داد و رفت. بعد من رفتم جلو و باهاش حرف زدم و مثلا بلندش کردم و یه چیزی خوردیمو رفتیم.
تو را برگشت گفتم شماره گرفتی؟ خندید و گفت رفته بودم مخ بزنم که زدم و مخم زده شه که تو زدی. شب با پسره شروع کرد واتس اپ بازی و دو تایی چتارو می خوندیم و می خندیدیم. بعدش باز پورن هابو باز کردیمو یه فیلم کاکولدی باز کردم. دیدم خوشش اومد. برگشت بهم گفت: بیا هر دومون یه بار کاکولد شیم. قرار شد شانشی تاس بندازیم 3 بار جمع هرکی کمتر شد اون اول کاکولد شه. از شانس گوه من هر 3 تا تاس من 1 شد اون برد. گفتم کی؟ گفت همونی که تو کافی شاپ شماره داده پیشنهاد داد تو ماشین پاهامو بخورهو یه جا میریمو توام از دور نگا کن. با اکراه قبول کردم چون میدونستم یکی پاهای دنیزو لمس کنه، تا آخر میره و می کندش. خلاصه تو واتس اپ قرار گذاشتن که 4 شنبه دنیز و ببره یه پارکینگ خلوت و بازیش بده. اومد دنبالش و منم سر کوچه تو ماشین بودمو افتادم دنبالشون. تو پارکینگ یه جا نگه داشتمو رفتم ببینم چیکار می کنن. ماشین پسره پرادو بود و من زیاد دید نداشتم. کنارش یه پاترول لاستیک پاره بود. معلوم بود که خیلی وقته اونجاس. آروم رفتم رو سقفش دراز کشیدم و داخل پرادو معلموم بود. دنیز پاهاش رو پاهای پسره بود و کیر پسره شق لای ساق پاهای دنیز، داشت براش لگ جاب میزد. اونم دستش تو مانتوی دنیز بود و داشت نوک سینه هاشو بازی میداد. بعد گفت وقته ساک زدنه. دنیز بی مقاومت خم شد و شروع کرد به ساک زدن. در عرض چند دقیقه آب طرف اومد.
دنیز آب طرفو تو دهنش نگه داشت بعد تف کرد تو دستمال. فکر کردم کار تمومه اما یارو تازه گرم شده بود. صندلی دنیز و کامل داد عقب و نشست رو زیرپایی و شلوار کوتاه دنیز و در آورد سروع کرد به لیسیدن ساق پاهاش بعد بالاتر رفت و روناشو لیسید و آخر کصشو لیس زد. با یه دست ساق پاشو نگه داشته بود و اون یکی پای زنم رو شونش بود. دست دیگشم رو سینه دنیز بود. قشنگ نفس ای زنمو میدیدم که از شدت لذت چقدر عمیق بودن. بعد دوتایی رفتن صندلی عقب و طرف یه کاندوم در آورد و زد رو کیرش. دنیز نشست رو کیرش و طرف رونای زنمو گرفت و جلو عقبش کرد. 10 دقیقه این پوزیشن بودن و هم می کرد هم نوک سینه های دنیز و می خورد. بعد زنمو بلند کرد و خوابوند رو صندلی عقب بعد یه جیزی گفت و دنیز شروع کرد به تقلا کردن. دستای زنمو از پشت گرفت و محکم نگه داشت بعد شروع کرد گذاشتن کون دنیز. اینجا بود که صدای دنیز تا حدودی شنیده می شد. داشت کون زنم میذاشت، با یه دست دستاشو از پشت گرفته بود و با دست دیگش موهاشو گرفت و سر زنمو بلند کرد. من بدون اینکه دست ب کیرم بزنم، خالی شدم. یارو چون یه بار آبش اومده بود، بار دوم دیگه نمیومد. حدود 20 دقیقه کون دنیز گذاشت تا خالی شد و دنیز و ول کرد. دنیز بلند شد. از آرایش پخشش معلوم بود که قشنگ گریه کرده وسط کون دادن. لباساشونو پوشیدن و راه افتادن. منم رفتم سمت ماشینو رفتم خونه. رسیدم خونه دیدم داره دوش میگیره. اومد بیرون گفتم چطور بود؟ با چشمای پف کرده خندید و گفت مگه ندیدی؟ پارم کرد بی ناموس. خیلی گنده بود کیرش! و منم داشتم فکر میکردم با کیری که خورده دیگه فقط با کیر من راضی نمیشه و میخواد کیرای زیادی رو امتحان کنه که حتی با فکرش کیرم راست شد و زانوم شل شد…
نوشته: کاکو سامان
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید