این داستان تقدیم به شما
شایان رو میآوردم زیرزمینمون بکنمش ، ولی چون زود ارضا بودم ، خوشم نمیومد زود کارمون رو تموم کنم ، چند بار امتحان کردم کیرمو تا میاوردم سوراخ کونش تا بره توش آبم میریخت . کونش باز باز بود و سوراخش صورتی رنگ بود ولمبرهای کونش وای بهتون نگم که گوشتی تر و سرخ . به فکرم افتاد که یزره باهاش ور برم ، سوراخشو میلیسیدم کونشو با دستام مالش میدادم بوس میکردمشون سیلی میزدم به کونش تاب تاب میخورد . ولی حیف که نمیتونستم روش بخوابم با ی تماس آبم میومد. همینجوری برش میگردوندم و شکم و نافش رو بوس و لیس میزدم . کیرش که نگو بدون مو رنگش مابین قرمز و سفید شق کرده ، اندازه دودولش شاید 12 سانتی با تخمای کوچولو میخوردمشون ها . وای چقدخوشمزه ، اونم میخندید و خوشش میومد ازش لب میگرفتم
حالا از اول شروع کنم که : بهش میگفتم تو داداشمی ، وای ی پسر نوجوان خوشگل با لباسای ورزشی قرمز رنگ دو کوچه از ما پایین تر بودن میومدن کوچه ما فوتبال بازی. بچه ها انگشتش میکردن و فرار میکردنش که دیدم و زوم کردم بهش و بعد هم فهمیدم که کونیه باهاش طرح دوستی ریختم
آدامس و نوشابه بهش میخریدم منم به خاطر اون تو کوچه بازی میکردم و با هم هم تیمی میشدیم تازه اینم بگم که از تیله هم خوشش میومد باهاش بازی میکردیم و همچنین بگم که با دوچرخه جلو میروندمش ، ماشینم سوارش میکردم// به بهانه های مختلف میاوردمش خونمون و طرح دوستی و … مثلا بهش دو تا بمب دستی میدادم و شلوارشو میدادم پایین و باهاش شوخی میکردم ( اولین بار که شلوار و شرتش رو کشیدم پایین و اولین بارمم بود که کون میدیدم دیگه از حال رفتم ی جوری شدم مثل ی حالت خلسه ) . وای نگو که وقتی که تا وارد حیاط خونمون میشدیم و در رو میبستم میپرید بغلم بوسش میکردم بغلش میکردم بلندش میکردم چه حسی داشت با اون بدن گرمش یه بوی خاصی توی تنش و چقدر هم دستاش گرم بود . شکل و قدش عین بچگی های محمد شادانی که تو تلویزیون تو سریال بزرگ مرد کوچک بازی میکرد ولی شیرین تر
تا برسد به جاییکه بهش بدم و از اون طریق حال کنم لاقل
منم 25 ساله 174 قدمه و 65 وزنم و خیلی با آبرو و پسر کم رو خجالتی و تا حالا چیزی ندیده / البته تا از اون موقع 10 سال گذشته، البته قد و وزنم همونه و بی مو
ظهر بود اومده بود خونه ما تو زیرزمینمون بهش درس یاد بدم وقتی بلد نباشه کونشو بکنم و بلد باشه اون منو بکنه .که از خدامه ، از قبل خودمو آماده کرده بودمو و به سوراخم روغن مایع زده بودم ، با چند سوال آسون چند بارگذاشتم که دودول 12 سانتی شو تا ته بوکونه کونم و جلو عقب کنه تا حدی حشری شده بودش که صدای وای وای دوست دارم میخوام میخوام ازش بلند میشد و میپرید روم و بوسم میکرد میدیدم دیگه نمیتونه خودشو کنترل کنه و بعد قرار گذاشتیم اگه این سول رو هم بلد باشی میزارم بریزی تو و هر کاری بکنی. نمیدونید چه کیفی داره یه پسر بچه خوشگل دوستتون باشه و دوستون داشته باشه ، از عقب با آغوش گرمش بغل میکرد روم میخوابید باهام ور میرفت وای نگو کیر کوچولوشو با فشار تا تهش میکرد کونم و دو تا دستش رو هم میذاشت رو کپل های کونم و میزد کنار و با فشار نگه میداشت و با پاهش ضربه میزد و میپرید بهم.
بعضی روزا هم میومدیم حیاط خونمون شلوارمو میدادم پایین میگرفتم جلوش خم میشدم و با دستام کپلهامو میزدم کنار ، سرپایی منو بغل میکرد و میذاشت سوراخ کونم وای چقد گرم تلمبه میزد بهم یک کیفی داشت .خیلی شیطون بلا بود. آبش نمیومد ولی یه جوری میشد که آخخخ میکرد محکم فشار میداد و 1 دقیقه نگه میداشت و ارضا میشد و بعد شلوار و شورتشو میداد ، و بعد منم یکم بغل و بوسش میکردم و بهش پول میدادم ، یه بارم پول دادم و شرتشو ازش خریدم وای چه بویی چه داره چه رنگابارنگ شورت پسرونه.
15 و 10 روز جق نزدم و خودمو نگه داشتم چون آبمو خالی نمیکردم روبروز حشریم زیاد تر شد ، تا برسد بجایی که با دوستها و بکونهای شایان دوست شدم و به بهانه خونه خالی و مکان میآوردمشون زیرزمین خونمون که اونجا درس میخوندم تا شایان رو بکنندش . وای نگو به مثال یه مهدی بود بچه دبیرستانی ، وقتی شایان رو میکرد منم باهاشون هم کاری میکردم و شایان و آماده میکردم و سوراخشو میخوردمو و کونشو باز میکردم ، یه میکی هم به کیر مهدی میزدم و یه بوس به کیرش ( این یکی دیگه کیر بود که بعدا میگم چجوری بودش ) وای نگو با چه حرصو ولعی تلمبه میزد چه تویی برمیداشت شایان تاب تاب، وقتی از زیر نگاه میکردم چه صحنه ای میشد چهار تا تخم .کون مهدی رو هم از عقب نگاه میکردم و لیس میزدم.
تا #جایی که به #مهدی و #عرفان و #ممدرضا و #امیرحسن هم کون #میدادم
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید