این داستان تقدیم به شما
سلام دوستان شاهرخ هستم 20 سالمه این خاطره که میخوام بگم مربوط به 6 سال قبل هست من یه زن عمو دارم که اسمش حنیفه هست از اندامش بگم قدش کوتاهه شاید 150 سانت باشه الان 32 سالشه سینه هاش واقعا بزرگه سایزشون 80 هست کون گرد و تپل وخوش فرمی داره بدنش سفیده و قیافشم خوشگله نه زیاد ماجرا از اونجا شروع میشه وقتی 12سالم بود زن عموم زایمان کرد وبعدش سینه هاش خیلی بزرگ شده بود از این لباس دکمه ای مردونه ها میپوشید وسینه هاش زیرش بزرگ به نظر میرسید زیر پیراهنش فقط سوتین میپوشید یا بعضی ها وقتا هم سوتین نمیبست از لای دکمه هاش شکم و سینه هاشو میدیدم و حشری میشدم اونوقتا نمیدونستم سکس چیه ولی این فکر که سینه هاشو بخورم حشریم میکرد
2 سال گذشت و من 14 سالم شد و زن عموم 26 سالش شد و یه بچه دیگم به دنیا اورد و سینه هاش شیردار شد منم کم کم فهمیدم سکس چیه و مدام تو فکر سکس با زن عموم بودم تا اینکه از شانسم این موقعیت پیش اومد زن عموم ابگرم کن خونشون خراب شده بود و تو زمستون نمیتونست با اب سرد حموم بره تا اینکه مامانم ازش خواست بیاد خونه ما منم واقعا دل تو دلم نبود یعنی زن عموم لخت تو حمام ما! از شانسم اون روز مامانم قرار بود بره خونه خالم چون پنجشنبه خونه خالم میره وتا ساعت 8شب اونجاست اون روز رسید ومامانم ساعت 10صبح رفت و زن عموم ساعت 2ظهر اومد خونمون باهم سلام و احوالپرسی کردیم وزن عموم رفت حموم کیرم شق کرده بود بدجور زن عموم تو حموم لخت لخت بود ومنم نباید فرصت رو از دست میدادم
واسه همین رفتم در حموم رو زدم گفتم دمپیامو بده لازم دارم اون هرچی گشت پیداشون نکرد در حموم نیمه باز کرد که بگه من سریع لخت شدم رفتم تو حموم اون شروع کرد به داد و فریاد و فحش دادن و منو زدن که گمشو بیرون پسره احمق ولی من سریع محکم بغلش کردم و شروع به مالیدن سینه هاش کم کم چشماش خمار شد بعد شروع کردم به مالیدن کوسش دیگه رام شده بود رفتم سراغ سینه هاش ودوشم ابگرم رو بازکردم رفتیم زیرش وای چقد خوردن سینه هاش زیر دوش حال میداد سینه هاش میخوردم و مالاچ مولوچ صدا میداد
بعد از10دقیقه شیرخوردن رفتم سراغ کوسش لیس میزدم حسابی کوس و چوچولشو اونم اه اوف میکرد ولذت میبرد بعد اون شروع به خوردن کیرم کرد اوففف چه حالی میداد نوک کیرم میمکید کیرمو وتخمامو مییلیسید منم بلند اه میکشیدم ! بعد قرار شد کوسشو بکنم رو زمین یه زیرانداز انداختم خوابید روش کیرم گزاشتم لب کوسش یکم مالیدم به کوس و چوچولش بعد فرو کردم تلمبه میزدم وسینه هاشم همزمان میمالیدم و هر ازچندگاهی لب میگرفتم ازش تا اینکه روش خوابیدم و سینه هاشو کردم دهنم همزمان تلمبه زدن و خوردن سینه هاش خیلی حال میداد تا اینکه ارضا شدم وریختم تو کوسش و روش خوابیدم 10دقیقه بعد خودمونو شستیم و رفتیم بیرون بعداز اون سکسمون ازم حامله شد و الان ازش بچه دارم واز اون موقع تا الان باهم سکس داریم
نوشته : کیر بیخار
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید