داستان سکسی تقدیم به شما
–
مهدی هستم سالمه داستانی رو میخواستم براتون تعریف کنم که باعث تغییر درزندگی من شد.من شخصی حساس و دقیق هستم وبه تازه گی هم استخدام رسمی شدم مدرکم فوق لیسانس کامپیوتر در تمام این مدت همیشه درسهام و کارم مهمترین مسئله فکری من بود و ازمسائل وجریانات اطرافم خیلی باخبر نبودم یکی ازاین بی خبریام بزرگ شدن خواهرم مهدیه بود که ساله شده بود ومن اصلا توجهی به اون نداشتم روزگار بهم همین منول میگذشت یه روز بطور اتفاقی با چند سایت سکس خانوادگی برخوردم که داستانهای خواهر و برادر بود چندتاش رو که خوندم خوشم اومد.باورکنید که تابحال اونطور درمورد مسئله سکس زوم نکرده بودم خلاصه به مدتی بین کارام دنبال داستان سکس هم میگشتم و داستانهای خوبی هم پیدا کرده بودم که موضوعات مختلفی درمورد نحوه سکس با خواهر و یا برادر بود یکی از روزهای تعطیل بود که توخونه بودم مشغول خوندن یکی از داستان ها شدم وقتی تمومش کردم یه احساس دیگه داشتم که دراین حال مهدیه رو دیدم موشکافانه برندازش کردم و راستش یه لحظه شهوت زیادی در وجودم بیدار شد وقتی به مهدیه نگاه میکردم فوران میکرد.مهدیه دختری بود که سالش میشد و قدش متوسط متمایل به لاغری کم فرم سینه هاش برجسته شده بود به اندازه دوتا گردو میشد و همیشه هم با تاب و شلوارک میگشت هیچ محدویتی در پوشش نداشت.بعداز این مسائل دیگه به یه چشم دیگه نگاهش میکردم و توجهم بهش یواش یواش بیشتر میشد حتی چندین بار به عمد سینه هاش را فشار داده بودم و میگفتم مهدیه توهم بزرگ شدی بغلش میکردم اونم خوش میومد ولی بیشتر از این کارها دیگه نمیتونستم کاری کنم با این که احساس میکردم مهدیه هم پا میده ولی باز هم جرات نمیکردم و روم نمیشد.مدتی به همین منوال گذشت و همیشه افکاری منو مشغول میکرد و به دنبال طرح نقشه کاملی بودم که بدون رودرواسی عملیش کنم.برای همین فکری به ذهنم رسید اینکه چندتا از داستانها را توکامپیوتر خونه یه جای که سریع دیده بشه گذاشتم اولش یه داستان بود که یه خواهر و برادر میرن برای استخدام به اصفهان صبح فایل کپی کردم رو دیسکتاپ گذاشتمش و مای رسنت داکیومنت را هم چک کردم که فایل وردی نباشه و اگه کسی بازش کرد و بخونه متوجه بشم خلاصه شب شد و اومدم خونه و بعداز یک ساعت رفتم سراغ کامپیوتر وچک کردم و باورم نمیشد که فایل بازشده بود و مهدیه خونده بودش برای اینکه حشریش کنم سه داستان دیگه گذاشتم توکامپیوتر و داستان قبلی را پاکش کردم چند مدت همش کارم این بود که داستان جدید تو کامپیوتر میذاشتم ومهدیه هم میخوند راستش احساس میکردم که مهدیه دیگه رفتارش با من عوض شده و خودشو به من می چسبوند.یه روزما تنها بودیم میخواستم برم حموم مهدیه هم منو دید دارم میروم با یه متلک به من گفت میری حموم;;; منم چون مسئله رو میدونستم چون داستانی بود یه خواهر برادر با هم حموم میکردن بدون رودرواسی گفتم خوب شماهم تشریف بیارید.مهدیه گفت آخه;; گفتم آخه نداره بیا حموم دیدم تردید داره دستشو گرفتم وکشیدمش توحموم سریع لباسمو درآوردم وبه مهدیه گفتم توهم درآر و اونم لباساشو شروع کرد به درآوردن دراون چند لحظه که مهدیه لباس در میاورد باورکنید ازشدت شهوت آبم اومد جلوم هم سیخ شده بود ومهدیه هم دیکه لخت شده بود وفقط یه سینه بند بود ویه شورت تنش و به من نگاه میکرد خندش میگرفت رفتیم توحموم گفتم چرا میخندی;; گفت اگه خودتو نگاه کنی میخندی راست میگفت کیرم داشت میترکید.گفتم خوب این بیچاره که تابه حال زن لختی رو ندیده.مهدیه گفت خوب حالا که می بینه;;;بعدش رفت شیر آب رو بازکرد رفت زیردوش وخودشو خیس کرد.منهم کاملا; منگ گیچ شده بودم یعنی مهدیه خودش میخواد.برای اطمینان خاطر گفتم خوب چیکار باید کنم;; دیدم مهدیه شورت و کورستش رو درآورد و لخت جلوم خم و راست میشد و انقدر اینکار میکرد که به خدا شهوتم چندبرابر شده بود.گفت زود باش.بغلش کردم وبوسش کردم وبا کوسش وکونش بازی کردم اونقدر بهش حال دادم که دیگه جیغ میکشید.بعدش برش گردوندم وکیرمو با کونش میزون کردم فشار دادم کونش خیلی تنک بود به زحمت نوک کیرم میرفت توش اونقدر رفت و برگشت زدم وصابونی کردم که بعد از سه چهار دقیقه کیرم رو کاملا توکونش میکردم و میکشیدم بیرون مهدیه هم اول درد داشت ولی همرا با لذت ولی بعدش اصلا توحال خودش نبود و ناله میکرد انقدر محکمتر میکردم که دیگه کونش باز باز شده بود و خودش میگفت که بکن تو کونم.وقتی آبم اومد همشو توکونش خالی کردم.بعد ازاین برنامه دیگه مهدیه رو ه وقت دلم یا دلش میخواست میکردم اصلا باورم نمیشد که دختر ساله انقدر بتونه شهوتی باشه همه مدل سکس میکردیم مامان و بابا هم از صمیمت من ومهدیه خوشحال بودند چون یکی دوبار که ماموریت داشتم اجازه گرفتم که برای تفریح مهدیه رو هم ببرم مخالفتی نکردن وخوشحالم شدن دراین ماموریتها که در کیش و شمال وغرب شرق بود وهمیشه در هتل بودیم و تا دلتون بخواد مهدیه رو از کون میکردمش.تقربیا; بعداز سه چهار ماه دیگه مهدیه کاملا رو فرم افتاد بود کونش بزرگ شده بود کمرش باریکتر و قدش هم بلند شده بود هروز هم خوشگل تر میشد.بعداز شش ماه نتونستم خودمو نگه دارم پردشو زدم و از کوس هم میکنمش الان هم چند وقته که توی یه اتاق می خوابیم.علت هم چون ما باهم خیلی مسافرت رفیتم و باهم بودیم باعث شد که همیشه باهم باشیم صمیمیتی انقدر زیاد که حتی مامانم به شوخی میگه اگه کسی نشاناستون فکر میکنه که زن و شوهرید.پایان
نوشته های مرتبط:
مهدی و مهدی
مهدیه زن دوستم
عشق من و زنم مهدیه توی پارتی (۱)
ضربدری با مری و مهدیه
گروپ سکس با زنم ندا و خواهرش پریسا
سکس با دوستم و خواهرش
سکس با دوست دخترم و خواهرش
سکس با زنم و خواهرش
زن کون گنده من و پسر خواهرش
خاطرات شاهد با خواهرش (۲)
خاطرات شاهد با خواهرش (۱)
منو زنم ، مامانش و خواهرش
کس دوست دخترم با کون خواهرش و عمش
خوابیدن با پری و خواهرش
سكس علي با خواهرش مريم
بهترین سکس مهدی
اولین سکس مهدی
اولین سکس مهدی در استرالیا
سکس ندا با داداش مهدی
اولین سکس مهدی و طناز
اولین و بهترین سکس مهدی
آخرین سکس نینا با مهدی
اولین سکس رها با مهدی
اولین تجربه ی سکس مهدی
آبجو، پسته و سکس با مهدی
اولین تجربه مهدی
مهدی برادر بزرگم
اولین تجربه کون دادن مهدی
مهدی و زن همسایه
آبجی مهدی
داستان زن من و مهدی
اولین تجربه گی مهدی
مهدی زرد
بهترین روز زندگی مهدی
زنونه پوشی برای مهدی و ابی جون
من و مهدی کافر
کون دادن مهدی به مرد سن بالا
گی با مجید و مهدی
مهدی مثل شوهرم
خاطرات گی مهدی (۱)
مهدی و آرمان
اردوی بسیج و کون مهدی جون
سید مهدی بهترین کون
من و مامان و مهدی
خاطرات دوران بچگی مهدی (۱)
مهدی و دختر همسایه
بزرگترین اشتباه مهدی
مهدی کیر گنده از کودکی تا الان
کردن مهدی
عشق اول مهدی
ماجرای کونی شدن مهدی
ماجراجویی نرگس و مهدی
ضربدری مهدی کس باز
شب بیاد موندنی مهدی و فاطمه
کردن دوستم مهدی تو خونه شون
همش تقصیر مهدی بود
مهدی و علیرضا
بیادتم مهدی
کونی شدن مهدی
مهدی و خواهر
ستاره و مهدی
من و مهدی
سکس و سکس و سکس
سکس اینجا سکس اونجا سکس همه جا
سکس تِرِس (سکس و استرس)
اولین سکس بدون سکس…
ُسکس پولی یا بدون سکس زندگی کردن ؟
اولین سکس و بهترین سکس (۱)
از سکس چت تا سکس حضوری
سکس با مشتری خوش سکس
عشق با سکس،سکس با نفرت (۱)
سکس اجباری _ سکس یا زندگی
از آشنایی با سکس تا سکس با خواهرم
سکس رویایی من، سکس جاودانه من
سکس عالی، سکس ناب
سکس فقط سکس فیسبوکی
اولین سکس من ، یک سکس مسافرتی
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید