این داستان تقدیم به شما

سلام من از وقتی خودم رو شناختم دوست داشتم پسر باشم یه خواهر دارم مهدیه که 4 سال بزرگتر از وقتی ازدواج کرد خیلی دلم میخواست اندام ظریف و سفیدش رو زیر یه کیر کلفت ببینم اما خیلی محجبه و یه روز باهم بعد 2 سال رفتیم حموم نتونستم جلوی خودم رو بگیرم بهش گفتم اوف چه کونی داری دختر جون میده یه کیر سیاه و کلفت ترتیبتو بده اونقد عصبانی شد که انداختم از حموم بیرون از اون موقع کینه کردم و گفتم تا مهدیه رو به فاک ندم اروم نمیشم باید یه کیر حرومی بخوره تا دیگه واسه من ادای آدمای پاک و…در نیاره پولشو نداشتم عمل کنم و خودم بکنمش و هم اینکه وقتی کون سفید و گردشو زیر یه مرد قوی دیگه میدیدم بیستر ارضا میشدم یه شب که خونشون تنها بودیم و شوهرش نبود یه فیلم دیدیم عاشقانه بود و توش صحنه پورن کامل داشت
 
میدونستم مهدیه با دیدن این فیلم حشری میشه خودمو به خواب زدم و اون همه فیلمو دید و آمپرش زد بالا دمر شده بود رو تخت و داشت خودارضایی میکرد دستم رو بردم رو کونش هیچی نگفت تو حال خودش بود دستم رو تو شلوارش کردم و یکم با کس خیسش ور رفتم ازش لب گرفتم حشرهر دومون بالا زده بود بش گفتم صبر کن الان میام رفتم از یخچال یه بادمجون دراز آوردم قبلش زیر شیر آب گرم حسابی گرمش کردم و یه کاندوم کشیدم روش بیچاره ترسید گفت میخوای چکارکنی مریم گفتم هیچی میخوام با این ارضات کنم گفت آخه با این …

 
رفتم دوباره بغلش و لباشو خوردم و با دست کسش رو آب انداختم دوباره حالت دمر شد و با کمک خودش بادمجان رو تو کسش کردم تا یک سوم بیشتر نمرفت اما کم کم کل 30 سانت رو توش کردم فقط جیغ میزد میگفت بکن محکمتر بزن چند بار ارگاسم شد موقعی که پاشد بره دستشویی راه نمیتونست بره بیچاره با اون بادمجانی که گاییده شده بود بعداون شب یه بار هم پیش یک پیر مرد فامیلامون شوخی میکردیم که کم کم حشری شد و واسه پیرمرده ساک زد اما زود آب پیرمرده اومد و من دوباره مهدیه رو بردم تو دستشویی و با یه بادمجون دیگه کار نیمه تمام پیرمرده رو تمام کردم جالبه وقتی بادمجان تو کوسش تلمب میزنم میگه انگشتم رو همزمان تو کونش کنم منم واسه سکس بعد  یه برنامه حسابی دارم واسش..

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *