این داستان تقدیم به شما

سلام حسین هستم 35 ساله با تیپ معمولی کمی شکم دارم رنگ پوستم مثل زنم سفید است
زنم هاله (مستعار) 26 ساله سه ساله ازدواج کردیم بسیار زیبا درست هم قد هستیم هر دو 176 سانتیم تیپ هاله بی نظیره انگار ماهر ترین پیکرتراشان او را تراشیدن اینهمه مانکن و عکس دیدم نظیرشو ندیدم باسن گرد و برجسته بسیار خوش فرم سفت و ورزیده رونهای صاف و بلوری کمر باریک شکم صاف و سینه ها کفتری گرد و ایستاده شق و رق پوست سفید مثل برف صورت ماه لپ های سفید قرمز خوشرنگ دماغ خدادادی امریکایی چاله های لپش تا تبسم میکنه زیباییشو دو چندان می کنه دو چاله زیبا هم انتهای باسنش رو کمرشه اونها هم بینظیرند دندونای ردیف و سفید مثل مروارید. هر چه تعریف کنم کم گفتم از زمانی که ازدواج کردم ماموریت نمیرم به ندرت می رم اونم نهایتا دو روزه اغلب صبح که میرم شب با اخرین پرواز بر میگردم طاقت دوری هاله را ندارم قبل ازدواجم خیلی به سایتهای سکسی سر می زدم ولی بعد ازدواجم خیلی کم اونم زمانی که یاد هاله ام هستم میچرخم
 
چند وقت پیش شبی تنها بودم هاله مامانش مریض بود با خواهراش همه پیشش بودند مشکوک به سرطان است که به مامان جون نگفتن به سایت شما سر زدم چندتا از داستانها را خوندم ضمنا یک تصویر از زنی را دیدم که بصورت گیف بود دستشو میزد به رون و باسنش کصش کمی باز می شد مثل فنر بسته میشد چقدر کص و باسن و رونش شکل هاله بود!! اونو سیو کردم و یکی از داستانهای شما را هم سیو کردم زن و مردی جوان راضی میشن نفر سومی هم بیاد و همسرش را دو تنه بکنند و…
تصور کردم اگه یه روزی بیام ببینم پسر همسایه ام داره هاله را میکنه چه باید بکنم چون یکسال بود مادری با پسر بسیار زیبا و خوشتیب و دخترش طبقه بالای ما اجاره نشین بودند شوهر زنه امریکا بود حالا راست یا دروغ اسم پسره پارسا است …بعد گفتم ببینم با کارد پارسا را اگه زنمو بکنه می کشم بعد کمی تخفیف دادم نه تا بشه می زنمش و هاله را هم می زنم ولی هی تخفیف و تخفیف اخرش گفتم این فکرا چیه و خوابیدم
شب جمعه بود خوابیدم تا دیر وقت نگو هاله اومده منو دلش نیومده بیدار کنه گوشیم تو شارژ بوده ورمیداره رمزشو میدونست میزنه نگو منم داستانی که سیو کردم هنوز تو ولپیپره میخونه تا من بیدار شدم گفت اون داستان چیه سیوش کردی کلی حرف زدیم و شوخی پرسید اگه یکی منو بکنه تو بیای چکار می کنی گفتم خیلی لذت می برم خخخخ معلومه پدرشو در میارم…
کلی گفتیم و خندیدیم
 
 
بله منشی دیروز ساعت 8 زنگید بلیط رفت ساعت 10 اوکی شده برگشت را معمولن اوپن میگیرن مگه خودم بگم ساعت مشخص بشه ..
صبحانه را مشغول بودم هاله اتاق خواب بود با هم حرف می زدیم هنوز سر جاش بود شنید که 10 پرواز میکنم پرسید برگشتت چی گفتم اوپن است شاید کارم تمام بشه شب تهرانم نشد میگم. رفتم یه لب ابدار طولانی گرفتمو خداحافظی کردم رفتم سمت فرودگاه تو راه بودم منشی زنگید بلیطمو کنسل کرده چون مدیر عامل گفته برای فردا اوکی کنه اونم میاد گفتم پس من دفتر نمیام چون کارهامو تو خونه گذاشتم برم و بردارم بیام شرکت تعطیله گفت مدیر عامل گفته بره استراحت کنه که فردا کار زیاد داریم

برگشتم خونه خونمون در مجموعه ایست محوطه اش در ریموتی داره اومدم تو رفتم بالا ساعت 11 کمی رد شده بود اخلاق هاله را میدونستم که تا دیر وقت خوابه
یواش درو باز کردم کتمو در اوردم زدم به کمد دم در کلیدمم اویزون کردم حس کردم صدای ملچ ملوچ میا و اخ و اوخ !!
ورودی خونمون طوریه که باید 4 متر بری جلو تا هال را ببینی هرچه بیشتر گوش دادم بیشتر و واضحتر بود صدا صدای هاله را که تو سکس در میاره همون بود ارام سرک کشان رسیدم اخر ورودی که کاناپه تختشو را دیدم هاله مثل پورنها کفش پاشه و پاها بالا اون رونهای بلوری باز پارسا با بدن برونزه (سفید بود ولی کاملا برونزه کرده بود) لای پای زنم چنان داره کیرشو میکنه تو کص زنم که واقعا دردش میاد محو تماشایشون بودم بقدری تو عالم خودشون بودند متوجه من نبودند پشتشون بمن بود حالا نزدیک نزدیک بودم موبالمم دستم بود سریع زدم رو فیلم نشستم زمین پشت راحتی های مقابل کاناپه لای دو مبل با حوصله کیر پارسا را می فت تو کص زنم میدیدم و فیلمشو می گرفتم همش لبهای همدیگرو میخوردن دستهای هاله رو کمر و کپل پارسا بود کیر پارسا به واقع شاید سه برابر کیر من بود هر چه خودشو بلند می کرد هنوز تو کص زنم بود به راحتی هر جوری هاله پیچ و تاب میخورد کیرش تو کسش عقب جلو میشد
تا پارسا گفت عشقم ابم داره میاد زنم گفت در بیار من هنوز نشدم بیام روت
میدونستم هاله تا می اومد رو زودتر ارضا میشد
 
منم قایم شدم خیلی زود جابجا شدن یواشکی از لای دو راحتی دیدم کیر پارسا تمام قد منتظر بره به کص زنم دوربینمم روشن بود طبق معمول هاله خوابید رو سینه پارسا مثل کاری که بامن میکرد پارسا دستشو اورد تا کیر بالای 25 سانتیشو بکنه تو کص زنم مگه میرفت توش تا با دست هاله کیر رفت تو کصش سینه های سفت سفید بدن مهتابی رو بدن برونزه نقشی افریده بود بسیار زیبا سرو صدای هاله که داشت ارضا میشد در اومد میدونستم اخرای کارشه دیگه موبایلو آف کردم سینه خیز برعکس تا راهرو رفتم اونا هر دو تو اوج بودند و دیگه صدای هر دو به ناله و نعره رسیده بود هاله میگفت بریز جوووون فدای کیرت فدای ابت دیوووث حسین اندازه نوک انگشت تو کیر داره بریییز که سیرابم کن و …
که بدون کتم فقط سویچ را ورداشته رفتم پایین یادم افتاددواای کلید در و کتم موند هم یجورایی خوشحال بودم هم ناراحت استرس همه هیکلمو گرفته بود می لرزیدم
کمی تو ماشین نشستم فیلمو زدم دیدم وااای سوپر چیه

 
 
تا زنگ زدم با تاخیر هاله جواب داد گفتم برگشتم خونه ای گفت اره کجایی گفتم تازه رسیدم تو پارکینگم پروازم کنسل شد فردا میریم گفت من حمام بودم بیا بالا کلیدم که داری گفتم نه کلیدم جا مونده گفت بیا لای درو باز میزارم
با کمی تاخیر رفتم حمام بود خواستم بگم جریان را ولی قورتش دادم استرس رهایم نمی کرد تا اومد دید دارم می لرزم گفت چته الکی گفتم خدا رحم کرد میخواستم برم زیر کامیون گفت نترس اب قند اوردو کمی ماساژم داد تا ریلکس شدم
چنان وانمود میکرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده
پارسا رفته بود بالا هاله هم برای پاک شدن تنش و تا لباس بپوشه حمامو بهانه کرده بود
گفتم پروازم کنسل شده فردا قراره برم شب بیاد گاییدن پارسا چنان لذتبخش گاییدمش که حس کردم تو یه سال اولین بار است منو اینجوری بغل میکنه من خیلی دیر ارضا میشم هاله هم دیر تر از من خودم میدونم از دهها بار یک بار ارضا میشه اونم روی من با فشار دادو مالیدن کسش به لیر و با دست بین کص و بدنم شب گذشت و همش سکس با پارسا دم نظرم بود و حالا که میرم باز اینا جفت میشن …
صبح در اومدم با مدیر عاملم اومدیم کرمان الان اینو در هتل تو اتاقم مینویسم یقین دارم هاله الان تو بغل پارساست چون تصویری تو واتساپ زنگ زدم ورنداشت بعد اون زنگ زد معلوم بود حسابی گاییده شده تقریبا لخت بود یه رکابی تنش بود روتخت زوم که میشدم سینه هاش جای بوسه و گاز بود خوب معلوم بود تو اتاق پارسا هم هست گفتم عزیزم پاشو کمد لباسای منو باز کن تو جیبم یک یادداشت است گزارش تراز مالیه تهشو برام با دوربین بنداز ببینم (برنامه ریزی کرده بودم) تا پا شد دستشو گذاشت جلو دوربین نتونستم ویوی کل اتاقو ببینم معلوم بود پارسا یا رفت بیرون با قایم شد دوربینو گفت رو تراز مالی گفتم مرسی عزیزم دوربین را که چرخوند دیدم در اتاق کاملا بازه قبلا بسته بود دیگه شک نداشتم پارسا پیشس نباشه
موندم دو راهی چکار کنم هم خوشم میاد هم می ترسم زنمو از چنگم پارسا در بیاره چون تو گاییدنش تو فیلم میگه طلاقتو بزورم شده میگیرم میریم امریکا و …
هاله هم هی تکرار میکنه من مال توام زن تو ام و…

 
عشق و دلی که به پارسا میداد هرگز بمن نداده
موندم چکار کنم ؟!
پارسا با من قابل مقایسه نیست من پیش اون مثل یه عقب مانده #کوتوله بیریختم اون همه چیز تمام
پارسا 29 سالشه هردو مستاجریم ولی دست به نقد یک ویلا در نوشهر چالوس داره تابستان کلیدشو هاله گرفت رفتیم شمال 11 روز موندیم الان بالای 5 میلیارد قیمتشه ماشینشم از من سرتره مال من پژوه 405 مال اون سانتافا کارشم دلالی ماشینه وضعش توپ توپه حال فهمیدم که کلیدو داد هاله چه سریع ویلا را پیدا کرد اخه هاله اواخر خرداد با دو تا از خواهراش رفتن شمال از اونجا خواهراش میرن یکهفته مشهد هاله زنگ زد گفت من مشهد نمیرم می مونم خونه همکلاسیم تو رویان تا اونا برگردن پرسیدم چند شب میمونن مشهد گفت زیارت می کنند و بر میگردن یک یا دوشب ولی بعدا هی زنگ میزد موندنشون اضافه شد !!
جالبه با رفتن هاله ماشین پارسا یادمه تو پارکینگ نبود حالا میدونم که از اولین روزها که اینا اومدن همسایه شدن با هاله رابطه داره
حتی الان میفهمم یک شب من کمی مریض بودم قرص ارامبخش خوردم با وجود ان خوابم نمی برد هاله از پیشم رفت وقتی برگشت بیدار شدم دلم خواست بکنمش دست که به کسش زدم پر اب کیر بود مثل سفیده تخم مرغ پرسیدم چرا اینهمه خیسه گفت تو خواب میدیدم داری منو میکنی ابم اومده منِ خر باورم شد ولی اونقدر نفهم بودم که ندونستم اخه اب هاله تا حالا اینجوری نبوده مثل شاششه اونم یه ذره فقط تو کسشه نه تمام لای پاش رو موهای کصش !! پرسیدم خوب رفتی دستشویی می شستی گفت حیفم اومد دستشویی نرفتم سر یخچال بودم آبمیوه خوردم
گفت میخواستم برم بشورم دلم نیومد اوردم تا بلکه لیسش بزنی عزیییزم منِ خر چه حشری هم شدم خوب شده بودم افتادم لای پاش مگه ابش تمامی داشت از تو کصش غلیظ میجوشید می اومد تو دهنم هاله هم پیچو تاب می خورد شور طعم بود و مزه همیشگی را نداشت یجورایی بی مزه تر بود مثل بعضی وقتها ولی اینبار خیلی بود شاید نیم لیوان !!
 
الان میفهمم اب کیر #پارسا بود میخوردم چندین بارم وقت #گاییدنش حس می کردم توش پر ابه #کیرمو هر چه پاک می کردم باز #لیز میشد حالیکه قبلا ها اینجوری نبود حتی بعضی وقتها آب دهنم میردم ولی دیگه مدتها بود اغلب خیس و پر آب لیز بود
ماندم چکار کنم.
دوستانی که میخوانید زیر این حکایتم راهنماییم بکنید میدونم به هاله بگم جریان اینه فیلم را نشونش بدم فوقش از من جدا میشه چکار کنم ؟ من با #ایمیل #ساختگی اینو میفرستم ولی هی سر می زنم راهنمایی های شماها را میخونم مخصوصا اونهایی که سالها برای خودشون شریک جنسی انتخاب کرده انددایا منم به هاله بگم راضیم با پارسا هم باشه ولی زن من بمانه و پارسا #شریک سکسمان باشه حتی دو تایی در یک زمان با هاله سکس کنیم ؟!
 

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *