این داستان تقدیم به شما
سلام.
چند وقت بود از رابطه جنسیم لذت نمیبردم و همش دنبال زنم بودم که با من سکس کنه ولی اصلا دیگه مثل قبل نبود .دنبال ی راه حل بودم گاهی فیلم سکسی نگاه میکردم ی روز که داشتم داخل نت میگشتم با کلمه سکس ضربدری اشنا شدم تا این کلمه رو دیدم بیخودی دیدم کیرم داره دل دل میزنه بازش کردم و خواندمش داستان رو چقدر جذاب بود برام من و همسرم حدود ۱۰ ساله که با هم هستیم نفس اسم زنم هست منم سامان هستم .اون شب تا رسیدم خانه نمدونستم چطور با نفس این موضوع رو در میان بزارم خلاصه شب وقتی خواستیم بخوابیم گفتم به نفس بیا تا با هم چند تا عکس نگاه کنیم نفس امد پیشم نفس قدش ۱۶۵ سایز سینه هاش ۹۰ و پاهای بلندی داره کسش از پشت پیداست
.باهم شروع کردیم به دیدن عکس ها من که چند تا داستان ضربدری رو اماده کرده بودم یهو یکی از داستانهارو باز کردم ولی هیچ چی نگفتم چند دقیقه بعد صحفه گوشی رو عوض کردم که نفس گفت سامات داشتم داستان رو میخوندم .من که خوشحال شدم گفتم اره من داشتم میخواندم گفتم شاید تو دوست نداری اونم گفت که آدم باید با شوهرش رفیق باشه من که دیگه داشتم دیوانه میشدم که آیا این گفته نفس یک چراغ سبز هست یا فقط همراهی همین جور که داشتیم داستان رو میخوندیم نفس دست منو گذاشت روی کسش اخ کسش خیس خیس شده بود ۵ سالی بود که اینجور خیس نشده بود من هم شروع کردم به کسش ور رفتن من که دیگه داشتم از شدت هیجان میمردم امدم بگم که یهو نفس گفت سامان تو دوست داری یکی رو جلوی من بکنی من که نمیدونستم چی بگم گفتم تو چی دوست داری منو با یکی دیگه ببینی نفس که های به هالی شده بود گفت که اگه مثل این داستان باشه اره خیلی دوست دارم منم سریع گفتم حقیقتش منم دوست دارم ولی نمدونستم چطور بهت بگم اون شب قرار شد که نفس با یکی از دوستاش ناهید بود و چند بار سکس ضربدری کرده بود و برای نفس تعریف کرده بود بگه که منو راضی کرده مثلا .
شب جمعه بود دوتامون رفتیم حمام س تیقه کردیم ورفتیم خانه ناهید وارش .
ارش هم پسر قد بلندی بود چند باری قبلا همدیگر رو دیده بودیم فکرش رو میکردم که چقدر کیر تیز باشه.
نفس ی لباس کوتاه بدون شرت پوشیده بود سفید وقتی خم میشد کسش معلوم بود ناهید هم ی لباس قرمز کوتاه پوشیده بود اونم بدون شرت بعدن گفتند این لباس هارو چندی پیش به همین نیت خریدند .
ناهید رفت و مقداری مشروب اورد و ما هم نشستیم یواش یواش ارش پیک میریخت به ارش گفتم برای اونا بیشتر بریزند .اولش منو نفس کنارهم بودیم همینجور یواش یواش نفس لم داروی آرش جوری که پاهاش روی من بود آرش هم دستش رو گذاشت رو کس نفس من این رو که دیدم ناهید رو خم کردم روی شونه هام و یواش ازش لب گرفتم کس نفس رو میدیدم چقدر باد کرده بود ناهید دستش رو اورد روی کیرم و نازش کرد و گفت اعتراف میکنم ۳ ساله که دوست داشتم کیرت بر تو کسم ارش داشت کس نفس رو لیس میزدمنم کنار نفس دراز کشیدم وناهید امد پاین من و یواش کیرم رو در اورد نفس نگاه میکرد به من و میگفت داره منو میکنه و از من که چند سال بود لب نمیگرفت لب میگرفت اون هم لب اب دار صدا دار ناهید کیرمنو حسابی ساک میزد و آرش کس زن منو بعد جاهامون رو عوض کردیم نفس که اصلا کیر نمیخورد شروع کرد به خوردن کیر ارش و من شرو به لیس زدن کس ناهید ناهید خیلی خیلی هات شده بود کس ناهید ابش میپاشید نفس بهم گفت کیرتو میخوام و به صورت داگی نشست من جلوش بودم ناهید روی میز کس ناهید رو لیس میزدم ارش رفت پشت نفس و شروع کرد به تلمبه زدن نفس کیرم رو کرد داخل دهنش هرچی آرش محکم تر میزد نفس کیرم رو محکم تر مک میزد ناهید فکر کنم ۷ بار ابش امد گفت دیگه لیسیدن بسته
من خوابیدم اون امد روم کیرم رو از پشت کردم داخل کس خیس و گرمش همین جور که کمر میدهد کسش رو ابش رو میپاشید روی کیرم من دیگه داشتم منفجر میشدم نفس یکم #روغن برداشت کشید روی کیر ارش و یواش اون رو کرد داخل کونش ناهید گفت تو هم میخوای گفتم من عاشق پشت هستم کیر ارش خیلی کلفت بود ولی کیر من خیلی بلند بود بخاطر همین ناهید همش میگفت تا دسته بکن نفس هم که این رو شنید به ارش گفت تو هم تا دسته ولی خیلی درد داشت نفس خیلی حال میکرد دیگه داشتیم از حال میرفتیم و نفس گفت من العان حوس کیر سامان رو کردم ناهید هم یک کیر مصنوعی اورد و داد به من گفت اینم کیر سامان انجا فهمیدم که نفس یک کیر مصنوعی خریده و داده دست ناهید هر وقت هم با هم بودند استفاده میکردندناهید رفت پیش سامان و داگی خوابید سامان شروع کرد به کردن منم کیر مصنوعی رو کردم داخل کس نفس و کیرم رو برای بار اول بعد از ده سال کردم داخل کون نفس چقدر حال داد ناهید دیگه به ارش گفت من خشک شدم دیگه ابت رو بریز روی صورتم منم داشتم کون نفس رو میکردم کیر #مصنوعی هم داخل کوسش بود
دیگه داشتم میومدم ناهید نفس رو کشید کنارش و منو ارش هردوتامون اب رو ریختیم روشون و از حال رفتیم وقتی بیدار شدم دیدم که ناهید کنار من خوابیده و نفس و ارش صداشون میامد که داخل اتاق دیگه دارند با هم سکس میکنند .منم ناهید رو صدا زدم اونم گفت من حال ندارم بزار نفس با ارش باشه بیا بخوابیم منم گرفتمش تو بغلم و خوابیدم .
از اون روز به بعد #رابطه منو #نفس خیلی #بهتر شده .بعضی از روزا که #ارش میره #مسافرت ناهید میاد پیش ما با هم سکس #میکنیم .
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید