داستان سکسی تقدیم به شما آمر به معروف اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما سلام.قبل هر چی خواستم بگم این داستان واقعیه و فقط اسامی رو تغییر دادم.من اسمم سامان هستش و 20 سالمه.اهل مشهدم.قد معمولی 175 و وزن 70 کاملا هم سفید پوستم.از این لحاظ کاملا نرمالم.یکی از ویژگی هایی که معمولا مرد ها رو به سمت من جذب می کنه لب های…
این داستان تقدیم به شما مربی زومبا بودم و این قانونم بود که فقط توی باشگاه کلاس داشته باشم. تا این که موردی پیش اومد که مجبور به تغییر شرایط کاریم شدم. خانمی به باشگاه اومد و میخواست که برای دو تا دخترش مربی خصوصی بگیره. اتفاقی زمانی که داشت برای مسوول باشگاه شرایطش توضیح…
داستان سکسی تقدیم به شما مامان بخش بر چهار 87 اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما جندگی های من برای شوهر خالم و پسرخاله هام قسمت دوم *** بعد ماجرایی که قزوین برام پیش اومد بود. تصمیم گرفته بودم دیگه به کسی کون ندم، تا اینکه خالم اینا بعد مدتی هفته پیش اومدن خونمون، از دوست پسر جدیدم خیلی راضی هستم، فقط خودمو میخاد به فکر سوراخ…
داستان سکسی تقدیم به شما اولین سکس در دوران دانشجویی اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما من و دختر خالم از بچگی باهم بزرگ شدیم ، از همون بچگی هم تو نخش بودم .. این تو نخ بودنه تا جایی رسید که من شدم 15 ساله و دختر خالم شد 14 تقریبا دیگه هردومون از سکس و این چیزا حالیمون میشد .. اینکه چجوری مخشو زدم…
داستان سکسی تقدیم به شما بچه که بودم… اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما چند وقت بود سکس خوبی نداشتم. دنبال این بودم که خانمم رو چند روزی بفرستم مشهد خونه مادرش شاید حالی بکنم. اما پسرم مهیار که کلاس اول بود امتحان داشت و نمی شد. کم کم رو مخ زنم رفتم و قبول کرد بره وقتی مشکل بچه رو مطرح کرد زبونم…
داستان سکسی تقدیم به شما سراسر لذت،سراسر شهوت (2) اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما سلام اسمم میلاده (مستعار) 25 سالمه و اهل نیشابور(خراسان رضوی) هستم. یک دوست داشتم که اسمش پوریا بود… من با این پوریا که 4 سال از خودم کوچیکتر بود ، از سن 18 یا 19 سالگی تو یکی از مجمع های مذهبی شهر آشنا شدم و تا خیلی باهاش…
داستان سکسی تقدیم به شما از عشق تا ضربدری 19 اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره