دسته: داستان سکسی


  • داستان سکسی تقدیم به شما خانوم جلسه ای سن بالای جا افتاده اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • این داستان تقدیم به شما دقیقا نمیدونم چند سالم بود ولی میدونم که هیچ در مورد سکس و شهوت اطلاعاتی نداشتم فقط میدونستم کار خوبی نیست و اگه کسی بفهمه ابروی ادم میره . چهار تا از عموهام تو روستا بودن و همه چند تا پسر داشتن ولی من تک فرزند بودم و چند باری…

  • داستان سکسی تقدیم به شما دختر داییم سیما اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسم من حميدرضاست. داستان کون دادنمو به هوشیار رو گفتم و گفتم منو تو کوچه چسبوند به درخت و خودشو ارضا کرد. از فردای اون روز رفتارش باهام تو مدرسه بد و وحشیانه شد. همش بهم فحش ناموس میداد، دو روز بعد از اینکه منو کرد تو مدرسه بم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما زنداییم خفتم کرد اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • این داستان تقدیم به شما قشنگترین صحنه ای که از اون شب تو ذهنم مونده، و ثانیه ای از جلوی چشمام نمیره … اون لحظه ای که ندا حالت داگی داشت مشغول ناله کردنو لذت بردنو دردکشیدن از بزرگی کیرش بود، همون حالتی که کیر توش بود و بدون اینکه از توش دربیاد از حالت…

  • داستان سکسی تقدیم به شما لز من و نگار (۳) اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • این داستان تقدیم به شما سلام من 16سالمه  وقتی که کلاس نهم بودم 15 سالم بود تو مدرسه هرکسی رو میدیدم دوست داشتم بیاد منو بکنه یا براش ساک بزنم من پوستم سفیده و موهای دستم و پامو همیشه میزنم و خوشگلم خیلی ها تو مدرسه بهم میگفتن بده بکنیم یا بیا برامون ساک بزن.…

  • داستان سکسی تقدیم به شما آشنایی با نیلو دختر حشری اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • این داستان تقدیم به شما سلام این داستان مال چند سال پیشه تازه از خونه قدیمی اسباب کشی کرده بودیم به محل جدیدمون تو محل کسی رو نمیشناختم و تنها بودم .کم کم با اولین نفری که اخت شدم پسر همسایه پایینیمون بود . اسمش حامد بود . ترک قزوین بودن . خلاصه تو محل…

  • داستان سکسی تقدیم به شما داماد ته تغاری اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • این داستان تقدیم به شما سلام. من حميدرضاست. داستان کون دادنمو به هوشیار گفتم. و گفتم انقدر درد کشیدم که اصلا بهم حال نداد. ولی خوب چاقالو شخصیه آقا هوشیار شده بودم و باید حتما ارضاش میکردم. گفتم این اتفاقا ماله اول دبیرستان و هوشیار بغل دستیم بود. هوشیار از وقتی منو کرد خیلی باهام…