این داستان تقدیم به شما من اسمم سعید و 28سالمه. قیافه خوبی دارم خدا روشکر من با یه زن اشناشدم ک دوسال ازم بزرگتر بود و وضع مالی خوبی نداشتن و طلاق گرفته بود بعد یک سال.چون از شهر دیگه بود باماشین رفتم دیدنش.خونه محقری با مادر پیر و چهار دختر.ک دوتاشون ازدواج کرده…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من سامان هستم توی یه شرکت کار می کنم ماجرا از زمانی شروع شد که من با یک زن میانسال دوست شدم زمانی من در یکی از بخشهای دور افتاده کار می کردم بعد از 5 سال در انجا بنده را به شهر فرستادند من مامور دریافت هزینه از…
این داستان تقدیم به شما سلام به دوستان نازنین. من سینا هستم ۲۸ سالمه . تا بحال داستان ننوشتم و الان هم قصد ندارم داستان بنویسم. مطلب زیر در مورد ارائه ی شاخص های فاعل مناسب برای پسرای همجنسگراست. در همین ابتدا برای اون دسته از بزرگوارانی که به کلمه گی و همجنسگرا حساسیت دارن…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام ،من محسنم و ۳۸ سالمه و این ماجرا رو که براتون تعریف میکنم کلمه به کلمه اش عین واقعیته . من ۱۱ ساله ازدواج کردم و یه خواهرزن دارم که از زنم بزرگتره و هنوز مجرده . اسم زنم نازنین و اسم خواهرزنم نگینه . هر جفت شون خوش…
این داستان تقدیم به شما سلام نیما هستم و الآن بیست سالمه داستانی که تعریف می کنم مال پنج سال پیشه که 15 سالم بود… *** من خیلی خوشگلم. و بدن تپل و گوشتی دارم. داستانی که می خوام براتون تعریف کنم مال اولین سکسم هست. یه دوست داشتم که پنج سال از خودم بزرگتر…
داستان سکسی تقدیم به شما – -متاسفم من نمی دونم چی بگم . یک پزشک که نمی تونه همه کاره این جا باشه .. اون حالا که داره تعیین تکلیف می کنه وای به حال بعد .. در همین لحظه دیدم که مژده داره از دور میاد .. فوری خداحافظی کرده ترجیح دادم اون جا…
این داستان تقدیم به شما سلام اسمم سروشه میخام داستان سکس با دختر عمومو بگم… *** من دوتا دختر عمو همسن خودم دارم یکی الهه و اونیکی الناز. چون تو فامیل پسر هم سن و سال ندارم از بچگی همبازیم بودن و تا قبل از رابطه جدی مون رابطه معمولی داشتیم. از روی اس بازی…
داستان سکسی تقدیم به شما لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه… دوستان عزیز در داستان یا در حقیقت واقعیت قبل که خیلی هم قدیمی نیست و در همین تابستان قبل یعنی دو ماه پیش اتفاق افتاد براتون گفتم که نتونستم حاجی رو روانه حجره ثریا خانم کنم ! البت بعضی از دوستان گفتند کاربرد…
این داستان تقدیم به شما وحید دوست دوران دانشگاهم بود، یه پسر برنزه و خوش مشرب. دوستی ما از همون ابتدا شکل دیگه ای داشت و خیلی زود با هم صمیمی شدیم. وحید همیشه عادت داشت تو خونه شرت تنش باشه. خیلی برام سخت بود که تمرکزم و حفظ کنم. اخه برجستگی کیرش نگاهم و…
داستان سکسی تقدیم به شما – سکس با دوست مامانم سیما جونسلام امیر هستم ساله از ایران(نکته امنیتی )تو این سایت می خوام از سکسای واقعی خودم بگم.من عاشق سکس خانوادگی بخصوص سکس با مامی هستم ولی امروز می خوام از اولین سکس خودم بگم واستون. تقریبا یه چند روزی میشه که با سایت انجمن…
این داستان تقدیم به شما آخ تندتر بزن تندتر دلم میخواد توی دلم احساسش کنم ، آخ چقدر کلفته این کیر لامصبت داره منو جر میده خیلی حال میکنم تا آخر ببرش تو بزار حسابی حسش کنم آخ جوووون خیلی حال میکنم بزن ، بزن …. **** لامصب من دارم تا ته میکنم تو…
داستان سکسی تقدیم به شما خاطره ای که می خوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به سال 89 که من توی یه شرکتی فعالیت می کردم . رشته من کامپیوتر بود و یه جورایی با همه همکارا تو شرکت دوست بودم و یه صمیمیت خاصی بینمون بود. اسم من علیرضا است و الان 34 سالم…