داستان سکسی تقدیم به شما دانیال هستم الان ۳۷ سالمه … ۱۸ سالگیام هیکل خیلی خوبی داشتم و قیافمم انصافا دلنشین بود (الانشم بدک نیستم?)، ی مستاجر داشتیم مازندرانی بود و طبقه پایین خونمون زندگی میکردند، سال دوم نشستنشون بود و وضع مالیشون خیلی براه نبود و انگار شوهرش کارش تغییر کرده بود و جروبحث…
این داستان تقدیم به شما اسمم سیناست. 26 سالمه زنم یه سال ازم کوچیکتره اسمش بهارِ… دختری با قد 165 و وزن 60 سایز سینه 75 کونشم به نسبت خوب و سکسی میزنه . ما تو یه دانشگاه درس میخوندیم بعد از گذشت 2 ترم با بهار به بهونه کتاب گرفتن شمارشو گرفتم کم کم…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام به دوستان عزیزم میخوام یکی از خاطرات سکسی خودم رو که دو سال پیش با دختر همسایمون که اسمش سمیرا بود واستون تعریف کنم. سکس ما از آنجایی شروع شد که یه روز اتفاقی سمیرا واسه گرفتن کتاب اومد خونه ی ما منم اون روز شانس اورده بودم که…
این داستان تقدیم به شما سلام به دوستان.من 24 سال دارم و در كل عمرم فقط يه بار سكس داشتم كه اونم برميگرده به اسفند ماه سال 91… *** اول از خودم و شرايطم ميگم.اسم من رامين هست.زياد هم خوشتيپ و خوشقيافه نيستم.خونه اصلي ما در شهر تبريزه. اطراف تبريز يه شهر جديد ساختند به…
داستان سکسی تقدیم به شما با سلام خدمت همه ي انجمن کیر تو کس هاي عزيز من عمادم 19 سالمه نميگم از کدوم شهرم چون به شماها ربطي نداره فقط داستانو بخونين اميدوارم که حال کنين .داستاني رو که ميخوام براتون بگم بر ميگرده به 1 ماه پيش من با مينا تو ايستگاه مترو اشنا…
این داستان تقدیم به شما سلام نیما هستم و الآن بیست و هفت سالمه داستانی که تعریف می کنم مال ده سال پیشه که 17 سالم بود… *** اون موقع ها خیلی خوشگل بودم. و بدن تپل و گوشتی داشتم. تا اون موقع سابقه ی سکس نداشتم. یه دوست داشتم که پنج سال از خودم…
داستان سکسی تقدیم به شما – -فدات شم عزیزم که به من اجازه میدی هر جوری که دوست دارم تو رو بکنم -هرچی باشه که دیگه تحملش بیشتر و بد تر از این نیست که من بخوام حس کنم که تو داری به خواهرتم بیشتر می رسی و به من اعتنایی نداری . -باشه ..…
این داستان تقدیم به شما خب آدم مذهبی ای بود،بعید بود که بتونه اینقدر احساسی باشه و اهل دل.اومده بود پیشم شب بمونه چون تنها بودم اون شب،اسمش مهدیارِ ، خلاصه به هر نحوی بود گذشت و شد وقت خواب،منم رخت خواب رو پهن کردم،خوابیدیم و شروع کردیم به حرف زدن،از هر دری حرف زدیم،البته…
داستان سکسی تقدیم به شما – دنيا يك دختر ۱۷ ساله بود و تو كلاس سوم دبيرستان درس ميخوند.پدر مادرش هر دو شاغل بودن و شب از سر كار برميگشتن خونه.از دوسال پيش كه مادربزرگ دنيا فوت كرده بود دنيا تنها شده بود و وقتي كه از مدرسه ميومد تا وقتي كه پدر و مادرش…
این داستان تقدیم به شما ﺳﻼﻡ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺎ ﻫﺴﺘﻢ 33 ﺳﺎﻟﻤﻪ. ﺑﺰﺍﺭﻳﻦ ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﮕﻢ : ﻣﺘﺎﻫﻠﻢ ﻗﺪﻡ 168 ﻫﻴﮑﻞ ﺩﺭﺷﺘﻲ ﺩﺍﺭﻡ ﺳﻴﻨﻢ ﺳﺮﺑﺎﻻ ﻭ ﺩﺭﺷﺘﻪ ﻳﻪ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺷﮑﻢ ﻭ ﭘﻬﻠﻮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎﺳﻨﻢ ﺍﻱ ﺑﮕﻲ ﻧﮕﻲ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻣﻮﻫﺎﻡ ﻫﻢ ﺑﻠﻮﻧﺪﻩ، 10 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺳﻢ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﮐﻤﺎﻟﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﻣﺎﻫﻪ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺑﺮﺍﻡ…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من اسمم محمده الان23سالمه میخوام داستان سکسه من با زن بسر عمومو براتون تعریف کنم البته دوستان هم کم لطفی میکنن هر کی یه داستان براشون مینویسه کلی فحشش میدن خب این کاره درستی نیست امیدوارم که منم مثل بقیه فحش نخورم و این اخرین داستانم نباشه که مینویسم…
این داستان تقدیم به شما سلام سوده هستم و ۳۲ سال سن دارم. متاهلم و ی پسر ۷ ساله دارم. همسرم ازین مردهای قدیمی مآب ۴۵ ساله است که اصلا سکس براش در حد چهار پنج تا تلنبه و ارضا و خواب خلاصه میشه. من همیشه وقتی تو جمع های زنانه بحث سکس پیش میومد…