این داستان تقدیم به شما از همون روزای اول پی به عطش سیری ناپذیر همسرم برده بودم و همین باعث شد که بعدها، خیلی زود بفکر ایجاد تنوع توی سکسمون باشیم. الحق هم چیزای زیادی رو تجربه کرده بودیم؛ از پوزیشن ها و بازی های سکسی مختلف گرفته تا گروپ سکس! معمولا هم از افرادی…
این داستان تقدیم به شما با سلام به دوستان من عماد هستم 32 ساله از آبادان تقریبا 5 ساله ازدواج کردم و ی پسر 4 ساله هم دارم اهل تعریف از خودم نیستم ولی بد نیستم معمولی قد 180 مغازه دارم وضع زندگیمم خداروشکر بد نیست داستانی که میخام براتون تعریف کنم مربوط میشه…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. اسم من یوسف هستش ۱۶ سالمه قدم ۱۶۰ قیافمم متوسطه .این داستان بر میگیرده به تابستون پارسال .روستای ما باغ زیاد داره و خیلی بزرگه و همینطور تو بعضی باغاش استخر داره که بعضی هاشون میتونی بری شنا کنی… *** داستان از اونجایی شروع میشه که ما تو…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان. من اسمم علي هستش. يه روز تو بيتاك دنبال يه دختر خوشگل و سينه بزرگ ميگشتم. خودمم ظاهر خوبي دارم. يه روز يه خانومي پيدا كردم كه متاهل بود. ولي دقيقا هموني بود كه ميخواستم. دو به شك بودم رك بدم بهش يا نه كه اخر سر دادم.…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستای عزیز… چند وقتی بود که با یک خانم آشنا شده بودم یه اسم فاطمه که قد نسبتا کوتاهی داشت و تپل بود من حدود ۳۹ سالمه و الان ۵۵ساله که مجرد زندگی میکنم شهریور ۹۴ با این زن ی رابطه برقرار کردم و بخاطر اینکه هم من و…
داستان سکسی تقدیم به شما اولین تجربه شیطونی بعد از ازدواج اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما مرسی که گذاشتی برگردم. این قضیه چند روزه که داره منو میسوزونه. داره دیوونم میکنه، شبا نمیتونم بخوابم. مطمئنم الکس یه چیزایی فهمیده. دیگه نمیتونم تو خودم نگهش دارم، حتما باید به یه نفر بگم. میدونی، یه شیر تخلیه. و خب – میدونم که قضاوت نمیکنی. من میشناسمت، فکر کنم…
داستان سکسی تقدیم به شما همش تقصیر زنم بود اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما سلام . من سپهر هستم و الان 22 سالمه این اتفاق مال هفت یا هشت سال پیشه… *** اسمش مرتضی بود و خیلی هیکل بزرگی داشت .خودش و پسرش از گرمسیر با گله اومده بودن و قرار بود که یک ماهی اینجا بمونن .یه باغ داشتیم که کنار مزرعه ای…
داستان سکسی تقدیم به شما سانفرانسیسکو با مادرزنم اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
این داستان تقدیم به شما سلام این داستان برمیگرده به ۳ سال پیش وقتی من تازه وارد ۲۰ سالگیم شده بودم… *** اسم من موناس از خودم بگم براتون قد ۱۶۰ وزن ۵۶ و سینه هام ۷۰ داستانه من از اونجایی شروع شد که خودارضایی میکردم و خودم پرده خودمو زده بودم تو خونه پدریم…
داستان سکسی تقدیم به شما سکس بیاد موندنی منو اشکان اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره