دسته: داستان سکسی


  • داستان سکسی تقدیم به شما سکس بیاد موندنی منو اشکان اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • این داستان تقدیم به شما سرم سنگين بود… لب هام رو روى لب هاى بى حركتش گذاشتم. لب بالاش رو مكيدم و زبونم رو توى دهنش هل دادم. قدرى طول كشيد تا لب هاش حركت كنه و منو ببوسه. چشمام رو باز كردم و ازش فاصله گرفتم. بهت و تعجب از صورتش ميباريد. مستانه خنديدم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما عشق زیبا و تن ناز من اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • این داستان تقدیم به شما سلام من مهراب هستم ۳۵ ساله از شیراز من بعد از جدا شدن از زنم مجردم وتنها زندگی میکنم این داستان حدود ۳ماه قبل یعنی شهریور ۹۵اتفاق افتاد… ***   حدود ساعت۱۱بود رفتم بانک ملت که خیلی هم شلوغ بود حدود۶۰نفر جلوی من منتظر بودن.منم روی صندلی نشسته بودم که…

  • داستان سکسی تقدیم به شما کردن مهری خانوم، زن عباس آقا اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • این داستان تقدیم به شما هفته ی پیش 16 ساله شده بودم ولی چندان حس جالبی نداشتم؛ چراکه همه ی دوستای دخترم باکرگیشون رو از دست داده بودن و من نه! اونا موقع ناهار یا صبحانه دور هم جمع میشدن و با شوق و ذوق از تجربیات سکسیشون حرف میزدن در حالیکه من فقط باید…

  • داستان سکسی تقدیم به شما خوابیدن خواهرم با پیرمرد غریبه اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • این داستان تقدیم به شما سلام  دوستان. بایدبدونین که سکس بایه زن دیگه بخصوص زن شوهرداربه این راحتیان یست من خاطره ای که میخوام بنویسم نزدیک دوسال طول کشیدبعدازارتباط دونفره بایه اشنابه سکس انجامید… *** ابتداازتون عذرخواهی میکنم شایدداستانم طولانی بشه چون میخوام باجزئیات بنویسم. من اسمم امیره و تو یکی از روستاهای شهری در…

  • داستان سکسی تقدیم به شما من همانم 23 اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • داستان سکسی تقدیم به شما بوی گس شهوت (۱) اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره

  • این داستان تقدیم به شما امروز،صبح بازم دیر از،خواب بیدار شدم فکر کنم تو این ماه ،این چهارمین صبحی بود که خواب میموندم احتمالا امروز خانوم شبان ازاد تلافی اون سه باری که گذشت کرده بود رو هم درمیاره واسه همین باید انتظار،هر برخوردی رو داشته باشم واضح بود تو اون ساعت نمیتونستم به جابجایی…

  • داستان سکسی تقدیم به شما نادر و نازنین 2 اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره