این داستان تقدیم به شما من اسمم #قاسم هست داستان مربوط میشه به سال پیش که کلاس دهم بودم.تو کلاس ما یه پسری بود خیلی کونش گنده بود قیافش خوب نبود اما کونش خیلی خوب بودبهش میگفتن سید علی .همه روش نظر داشتن،اما واقعیتش من باش کاری نداشتم،به خاطر همین با من خوب بود. یه روز…
داستان سکسی تقدیم به شما – گلوریا با لذت و آرامش عجیبی دو تا کف دست و زانوهاشو گذاشت رو زمین و کونشو قمبل کرد … سمیر : آقایون خانوما .. بکنم تو کسش یا کونشو بکنم .. مردا از گوشه و کنار هر کدوم یه چیزی می گفتن . یکی می گفت آقا کونشو…
این داستان تقدیم به شما ۲۷ سالمه و ساکن شیراز .خاطره ای که میگم مربوط به دوسال پیشه .دختر داییم دانشجوی یاسوج بود و تو یاسوج با یه پسری اشنا شد و کارشون به ازدواج کشید .بعد عقد و مراسماش تابستون شد و عروسیشون تو یاسوج .همه رو دعوت کردن و ماهم اماده شدیم که…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان لطفا بعد از خواندن داستان نظر یادتون نره اسم من کامران 30 سالمه و مجردی زندگی می کنم. چند ماه پیش به صورت اتفاقی تو خیابون یکی از دخترای خوشگل دوران دانشگاه رو دیدم. اسمش نرگسه و یادمه اون وقتا خیلی از پسرای دانشگاه تو کفش بودن چون…
این داستان تقدیم به شما خب این داستان که برای دوسال پیش که من اون موقع 22 سالم بود برام اتفاق افتاد . اول از همه از خودم میگم من یه پسر حشری با قدی بلند و هیکلی نسبتا خوب با قیافه ی معمولی به اسم علی هستم.خالمم اسمش مژگان بود و اون موقع 28…
داستان سکسی تقدیم به شما ۲۲ سالمه ۱۷۰ قدمه ۵۸ وزنم سبزه، اندامم معمولیه کونم فندقی، ولی بیبی فیسم چهرم به سنم نمیخوره. دوتا کوچه بالاتر از خونمون یه دخانیاتی بود، خیلی کوچیک عرض مغازه شاید یه متر بود طولش هم دو سه متر یه ویترین داشت که هل میداد بیرون و سفید بود و…
داستان سکسی تقدیم به شما – میلاد کمر ماندانا را گرفت میون دستاش و بدنشو به سمت جلو فشار داد . اون دوست داشت فرو کنه توی سوراخ کون ماندانا ولی کف دستش که به خیسی کس اون رسید تر جیح داد که بذاره توی کسش . برای لحظاتی به این فکر می کرد که…
این داستان تقدیم به شما سلام ، من ۳۴ سالمه و هفت ساله ازدواج کردم ، یک خواهر زن ورزشکار و خوشتیپ دارم که دیوانه وار عاشقشم، هر چقدر از خوش اندامی و خوش اخلاقی این بشر بگم کم گفتم ، سینه هفتادو پنج ، بدنش یکم سفت (بعضی وقت ها میخوام صداش کنم با…
داستان سکسی تقدیم به شما اسمم شروینه واین خاطره مال 20سالگیمه ینی حدود دوسال پیش ، همیشه میدونستم با بقیه پسرا فرق میکنم.از بچگی حتی اون وقتی که از سکس هیچی نمیدونستم ،بجای دخترا ب مردا علاقه داشتم.جسما پسر و روحا دختر بودم،روحیاتم دخترونه بود و همیشه هم به این خاطر مورد تمسخردوستام قرارمیگرفتم،البته نه…
این داستان تقدیم به شما سلام خدمت همه من چند ماهی میشه که داستان عزیزان رو خوندم، و خواستم داستانی که برای خودم پیش اومده رو براتون بنویسم. من ماهان هستم ۲۴ ساله اهل تهران، نمیگم پسر سکسی هستم اما چهره و بدنم بدک نیست و تو جامعه ی امروزی خوبه، دانشجوی دندانپزشکی هستم و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اين خاطره اى كه ميخوام براتو تعريف كنم مربوط ميشه به تابستان امسال. من مينا هستم ٢٥ سالمه قدم ١٦٠ وزنم هم ٧٨ توپولم پوستم هم سبزه بينيم هم يه مقدار گوشتيه چهره بدى ندارم سينه هام درشته سليزش ٩٥ باسن تو پورى دارم.خيلى تعريف كردم بسه. من و…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان عزیز اسمم ممده ماجرای سکس من بر میگرده به ۸ سال پیش… ماجرا از اونجایی شروع شد که کم کم فهمیدم از دادن بیشتر از کردن خوشم میاد.توی بچگی سکسهای زیادی رو تجربه کرده بودم و همیشه توی پوزیشن مفعول بیشتر لذت میبردم البته هیچ وقت توی…