این داستان تقدیم به شما سلام من سعید هستم و این داستان بیان ماجرای هست که بین من و همسایمون اتفاق افتاد . خب بزارید یه چیزی را بگم راستش من چند سالی هست که تو سایتهای سکسی #ایرانی میچرخم و تو همین سایت #شهوتناک هم خیلی میام و سرمیزنم و داستانهای زیادی هم خوندم…
داستان سکسی تقدیم به شما خاطره ای رو که می خوام براتون بگم مال 10 سال پیشه من یک شرکت تبلیغاتی داشتم و مرجانم با اینکه اوایل همکار خودم بود واز اقوامم نیز می شد بعدها برای خودش یک شرکت زد و از من جدا شد درمورد مرجان بگم اون زمانی که 17 سال بیشتر…
این داستان تقدیم به شما سلام به دوستان شهوتناک.قبلا سه تا خاطره از دوتا خواهرام و دختر داداشم و براتون نوشتم.این اتفاق که میخوام تعریف کنم ده روز پیش با خواهر کوچیکم که تو خاطره ای که قبلا گفتم،همونی که ۹ سالش بود و رفته بود تو زیرزمین و دامنش و داده بود بالا و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من کیا ۲۱ ساله از یکی ا شهرایه شمالی هستم . الان حدوده ۱۷ ماهه ک سربازم داستانی رو که میخام واستون تعریف کنم بر میگرده ب بیستم فرودین سال نود و پنج. روزی که با محمد برایه اولین بار سکس با جنس موافق رو تجربه کردم . بزارین…
این داستان تقدیم به شما سلام. همسرم پرستو اندام خوب و درشتی داشت #سینه بزرگ #۸۰ کون بزرگ همسرم خیلی مذهبی بود چادر سرش میکرد اما تو سکس خیلی حشری میشد یه روز تو سکس گفتم بریم جلو اینه سکس کنیم تعجب کرد اما قبول کرد که بریم جلو اینه داشتم از کون با زنم…
داستان سکسی تقدیم به شما با سلام راستش داستان های شمارو خوندم و حال کردم ولی دم اونای که واقعیتو نوشتن گرم. داستان من واقعا واقعیه و دوستان تو نظرات اگه بگن دروغه قول میدم دیگه هیچ داستانی ننویسم البته جوابشونو میدم !!!نه شوخی کردم. من تازه به سن تکلیف رسیده بودمو دوستان مدرسه درگوشم…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه دوستان. این اولین داستانی که تا حالا می نویسم این قضیه بر میگرده به چند وقت پیش.یه روز خواهرم بهم زنگ زد که برم خونشون چون اونا میخواستن برای دوهفته برن مسافرت منم برم کلید و بگیرم که مواظب خونشون باشم.توی مسیر که داشتم میرفتم دیدم صدمتر…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه سلام و ممنون از استقبال گرمتون ، قبلش بگم واقعا خوشحالم دوستایی مثل شما اینجا پیدا کردم که میتونمراحت باهاشون حرف بزنم …🫂❤️ قرار اول ما با یه هم آغوشی خیلی خوب و رویایی تموم شد و اون شب منو رسوند خونمون با…
این داستان تقدیم به شما سلام، من مریم هستم، 18 سالمه، زن عموم اسمش لیلا هست، یه زن 39 سالس، هیکل درشت و گوشتی و ورزشکاری داره، قد 1.73، وزن 78کیلو، رونای فوق العاده قدرتمندی داره، سینه هاش خیلی رو فرمن، دو برابر سینه های مامانم هستن، بازوهاش هم زبانزده، تو کل فامیل کسی زورشو…
داستان سکسی تقدیم به شما من یگانه هستم ۲۴ سالمه تقریبا یکسال از شروع به کارم گذشته بود و با دیدن سینا هنوز مثل روزهای اول داغ میشدم و حسرت عمیقی درونم شکل میگرفت سینا مدیر بخش محل کار من بود پسری ۳۲ساله با قد حدود ۱۸۵ و اندام ورزشکاری و ته ریش و موهای…
این داستان تقدیم به شما سلام من آرمانم داستانی ک میخوام تعریف کردن دادن من ب 4 تا از رفیقامه ک خیلی الکی الکی کردن منو و هنوزم ادامه داره البته الان یه پولیم دستمو میگیره من بدن خیلی خوبی دارم همیشه جلو آینه خودمو انگشت میکنم و کلا هرجا ک باشه من انگشتم…
داستان سکسی تقدیم به شما من و رضا از بچگی با هم بزرگ شدیم،یعنی از وقتی چشم باز کردیم همدیگه رو شناختیم،پدرامون همکار بودن و مادرامون همدم همدیگه،وارد کوچه مون که میشدی خونه ی ما پنجمی بود و رضا اینا ششمی،دیوار به دیوار. از مهدکودک همکلاس و همبازی بودیم تا وقت کنکور،همه جا با هم…