دسته: داستان سکسی


  • این داستان تقدیم به شما سلام من علی هستم و امروز میخوام خاطره سکس فوت فتیش و خوردن پاهای #عارف دوست صمیمیم رو براتون بگم .من الان ۱۷ سالنه و این داستان مال دو سال پیشه وقتی که ۱۵ سالم بود .منو عارف هم کلاسی بودیم من از روز اول عارف رو خیلی دوست داشتم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – داشتم به این فکر می کردم که باید تا چه اندازه تلاش کنم تا بتونم اون جوری که دوست دارم عشقمو  در راحتی و آسایش نگه داشته باشم .  با حسرت به ماشین های آخرین مدل نگاه می کردم . دلم می خواست سوار یکی از اونا می شدم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه این داستان نیست خاطرست من پدرامم 26 ساله 4 سالی میشه ک ازدواج کردم اوایل زندگی همه چی اوکی بود تا اینکه متوجه گذشته تلخ همسرم شدم وقتی ازش خواستم ک همه چیزو واسم از گذشته تعریف کنه اولش انکار کرد و بعد با کلی دعوا و…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسم من علی هست من ۱۷ سال سن دارم و بدنساز و بوکسورم و یه بدن سفید و بی مو و یه کیر ۱۷ ۱۸ سانتی دارم . توی هنرستان ما یه پسر بود به اسم مصطفی که همیشه تو کفش بودم و حتی حاضر بودم بدزدمش و گروهی…

  • داستان سکسی تقدیم به شما با تلفن حرف می‌زد و مدام حال مادرش را می‌پرسید و به خواهرش می گفت که صبح هر چی لازم دارن خواهد آورد. دستش روی سقف تاکسی بود و تکیه داده بود به در. خانمی اول نشسته بود و او منتظر مسافر بعدی بود که من بودم. دست‌هایش را برداشت.…

  • این داستان تقدیم به شما من اسمم بهروز و یه برادر دارم که با اختلاف 2سال از من کوچکتره و یه خواهر دارم که 2سال از من بزرگتره. اگر بخوام به سن بگم من 32 وبرادرم30 و خواهرم 34 سالشه. اسمه برادرم شهروز و اسم خواهرم مرجان . بزارید اول یه مقدمه پیش از اتفاق…

  • داستان سکسی تقدیم به شما من الهام و همسرم مسعود چند سالی میشه که ازدواج کردیم اما هنوز بچه نداریم. مسعود توی یه شرکت بازرگانی مشغوله و من خودم شاغل نیستم. از نظر ظاهری ،تیپ و اندام نرمال هستیم هردو اما من از نظر سکسی یه مقدار از مسعود هات تر هستم و عاشق سکس…

  • این داستان تقدیم به شما من امید هستم ۲۶ سالمه داستانی که میخوام تعریف کنم مربوط میشه به تابستون امسال که یه سکس لذت بخش برام اتفاق افتاد من یه پسردایی دارم که بهش میگم دایی چون سنش زیاده و یه عروس دایی دارم که بهش میگم زندایی با همون اسمی که صداش میکنم براتون…

  • داستان سکسی تقدیم به شما داستان آشنایی من و الهه از اینستاگرام شروع شد،چند ماهی بود که یه پاترول خریده بودم و عاشق سفر و بیراهه نوردی و کمپ تو دل طبیعت شده بودم،بنظر خودم که بهترین جا برای آفرود کویره و من بخاطر فاصله نزدیکم با کویر مرکزی ایران تقریبا هر هفته با گروهی…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من احسان هستم 33 ساله 180 قدمه 82 وزنم گاهی هم ورزش میکنم من برعکس همه تو سن کم با سکس اشنا شدم اگه خاطرات سکسیم رو بنویسم یک #سایت کامل نیازه ولی در کل علاقه ی شدیدی به سکس دارم انواع سکس رو تجربه کردم بجز سکس با…

  • داستان سکسی تقدیم به شما لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه… با نگاهي سرد و عاري از هرگونه احساس زل زدم به چيزي که رو به رومه. به اتاق خوابي که برام مثل يک گور سرد و تاريک ميمونه.به اتاقي که يه روز سرپناه همه خستگي هام و تنها شاهد لحظات عاشقي من و…

  • این داستان تقدیم به شما سلام بعد از یه جر و #بحث شدید و پر تنش سه روزه به خاطر رفتار بی ادبانه پدر خانمم به #میترا  همسرم پیشنهاد دادم که چند روزی بریم سفر تا بتونیم دوباره زندگی عادی خودمونو ادامه بدیم . با استقبال گرم میترای سی و دو ساله خوشگل که از…