دسته: داستان سکسی


  • داستان سکسی تقدیم به شما – صداي زنگ موبايل بود که از خواب بيدارم کرد.با چشماي بسته همين جور رو تخت دنبال گوشيم ميگشتم تا ببينم کدوم خري اين موقع زنگ ميزنه. -الو; -سلااام به عليرضا جونم -تخمه سگ تويي; -نه بابا پدرامم انگار اشتباه گرفتيا -آخه من به تو چي بگم تو خواب نداري…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من اشکان هستم 32 متاهل از اصفهان دوسال پیش ازدواج کردم خانمم مینا 28 سالشه . خانمم4 تا دختر دایی داره که خیلی باهم جیک تو جیکند مهناز که زن داداشش هم هست متولد 1358 سارا1361 . سیما1364 و ساناز که مجرده هنوز 1369 چند وقت بعد عروسی که…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام محمد 17 ساله این اولین داستانمه اگه بد شد راضی باشید من یه 4 سالی هست میرم کلاس زبان ترم 17 هستم ترم 16 تموم شد و روز اول ترم 17 بود دبیرمون عوض شده بود من با دوستم میرفتم ولی اون یه چند ترمی بود دیگه نمیومدن معلم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من فربد هستم ۳۹ سالمه ، ما تو یه ساختمان ده واحدی ساکن شدیم که بعد از اینکه اسباب کشی کردیم با مدیر ساختمان هم اشنا شدیم ، مدیر اسمش نادر هست ، کم کم که زمان گذشت بیشتر و بیشتر با همسایه ها اشنا شدم و با…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام خدمت دوستان عزیز میخوام داستان سکس با مادرزن سابق که ۱۷ ام تیرماه سال ۱۴۰۲ باهاش برا بار سوم امسال انجام دادم برا دوستان تعریف کنم بعد جدایی من و خانم دیگه رابطه من و مادرزنم باهم قطع شد چون تو زمان متاهلی من با مادرزنم هفت سال رابطه…

  • این داستان تقدیم به شما منو مهدی خیلی باهم راحت بودیم،تویه اکیپ بودیم ولی یجورایی همیشه باهم بودیم یه روز با اکیپ قرار سفر گزاشتیم با ماشین من دو روز بریم شمال ۶ ۷ ساعتی تو راه بودیم وسطای راه خواهر دوستم بهش زنگ زد که رسیدین یا نه همین که صداشو از تلفن شنیدم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام من مهرداد هستم و 21 سالمه. خاطره ای رو که میخوام براتون بگم رو مجبور نیستید باور کید چون نه فانتزیه نه افسانه(داستان) فقط خواهشا فحش ندید چون مقصر داستان من نبودم. پس تاآخر بخونید. قضیه از اونجایی شروع میشه که من به وسیله خیانت دوست دختر سابقم با…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من خیلی زود با اولین کنکورم دانشگاه قبول شدم اواخر شانزده سالگی دانشجوی یزد بودم و یه دوست دختر خوشگل و خوب داشتم اما باهاش سکس نکردم حتی وقتی اومد تهران و رفتیم خونه پسر عموم. بعد پنج ترم کاردانی گرفتم و کارشناسی کرمان قبول شدم روزای اول کلی…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام قضیه مال دو سال پیشه اسمم حمید ۳۰ سالمه قدم ۱۸۰ وزنم ۶۵ بدنم خیلی سفید و دخترونس با همین سن یه هفته بود از کار اخراج شده بودم آدم بیکارم که بلدین چه فکرایی میکنه رفته بودم حموم کامل شیو کردم و سوراخمو تمیز کرده بودمو تو اینستا…

  • این داستان تقدیم به شما شش یا هفت سالم بود که خونمون رو عوض کردیم و رفتیم به یک #آپارتمان.واحد رو به رویی یه خانواده شش نفری بودن: زن و شوهر ،۳تا دختر و یه پسر ده ساله. این پسر یک وحشی به تمام معنا بود. خواهراشو کتک میزد( با اینکه ازش بزرگتر بودن)، از…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام به تمام دوستای انجمن کیر تو کس همه کیرگنده ها،کون گشادا،اهل حالا وبیخیالا من هیواهستم البته دخترم ولی یه جورایی همجنس باز!خوب دست خودم نیست تا یه چشم سیاه،سینه80وکون گنده میبینم غش که هیچی شق میکنم خوب داستانی که میخوام بگم ازیکی ازدوستان صمیمیمه وتقریبامربوط میشه به3ساله پیش،کلاس اول…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من سینا هستم حدودا سه سال پیش بود که من اون موقع یک پسر 15 ساله بودم و اشکان دو سال ازم بزرگ تر بود(17 سالش بود).من سبزه و بودم و اشکان سفید.اشکان نسبت به من خیلی خوش قیافه تر و هات تر بود و همیشه دخترای محل دنبالش…