دسته: داستان سکسی


  • این داستان تقدیم به شما پروین هستم میخوام داستانم رو براتون تعریف کنم منو رامین پونزده ساله ازدواج کردیم و دوتا بچه داریم و تو این مدت هیچی از عشق و دوست داشتن نفهمیدم از بس که شوهرم به فکر پول بود و کار تا اینکه شش ماه پیش تصمیم گرفتیم یک مدت از هم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام خيلي خلاصه و كوتاه مي خوام بگم و سرتون را درد نيارم قبل سربازي ام شوهر عمه ام به خاطر نداشتن پسر و داشتن 3دختر كه آن موقع حدود 50سال داشت كه يك دختر كارگر شاليزا حدود 18ساله رابعقد دايم خود درآورد كه نتيجه آن يك پسر و يك…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان اسم من فرهاد هست ۳۵ سالمه و همسرم شادی جون ۳۳ سالشه ، خب داستانم در مورد #فانتزی #کاکولدی هست . من قبل از اینکه ازدواج کنم این فانتزی را داشتم و دوست داشتم با زنی ازدواج کنم که اونم از این فانتزیها خوشش بیاد ، پیدا کردن…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – سینا و خواهرش در قسمت بالای بدن بر هنه بودند . سینا یه شورت و ساناز هم یه دامن کشی پاش بود. -ازم چی می خوای  ساناز . -من چیزی نمی خوام چرا یه چیزی می خوام . -چیه خواهر کوچولوی بزرگ من یا خواهر بزرگ کوچولوی من .…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان سامان هستم ٢٠ سالمه يه پسر خاله دارم به اسم شاهين كه يكسال از من كوچيك تر من با شاهين خيلي رفيقيم و هميشه تو كون هم بوديم و تقريبا از ١٢ ١٣ سالگي باهم جق ميزديم راحت كيرمونو به هم نشون ميداديم يا براي همو ميخورديم وقتي…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام خدمت همه دوستان،همین اول کاری بگم من نیومدم چرتو پرت بگمو فوش بشنوم اولین خاطرمه خواستم بگم براتون امیدوارم رای بدین خب بریم سر اصل مطلب،من اسمم علیه و الان ۲۱ سال سنمه خاطره من برمیگرده به دوسال پیش یعنی ۱۹ سالم بود ما یه همسایه داشتیم به اسم…

  • این داستان تقدیم به شما یه #بوتیک تو خیابون #میرداماد داشتم. بخاطر نوع جنسی میاوردم، مشتریهام عمدتا زنها و دخترای پولدار بودن. عمدتا مانتوهای #مجلسی تو ویترین میگذاشتم، اما در کنار اونها لباسهای زنونه خارجی – عمدتا ترک – هم میاوردم. اینها معمولا جنس هایی مثل تی شرت، پیراهن یا شلوار و شلوارک های طرحدار،…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام محمد هستم 20 سالمه از این موضوع 2 ماه میگذره من دانشجوی رشته ی معماری هستم یه همکلاسی دارم به اسم نیلوفر خیلی خشگله خیلی دختر خوب با فرهنگ و باشخصیت و با حجاب ولی سفید و خوشگل از این دخترای چادریه خشگل رابطه ی من و نیلوفر فقط…

  • این داستان تقدیم به شما این داستان بر میگرده بعد ازدواج من با خانم ستاره یک روزی رفته بودیم با باجناقم و خانمش سارا #باغ که قبل بهتون گفته بودم باغ به نام پدر خانمم بود ماتوی باغ نزدیک شب چله اون جا بودیم کنار شومینه نشسته بودیم بساط خوردن هم براه بود بعد اینکه…

  • داستان سکسی تقدیم به شما نرگس…!! ببین رامین تمومش کن نرگس من تو رو دوس دارم خودت میدونی یه موضوع ساده اس میخوام عشق بازی کنم سختمه بعده 4 سال بچه بازی !! یعنی چی رامین ما چهار ساله شب روز بهمدیگه فکر میکنیم این چه طرز حرف زدنه قهر کردم برگشتم خونه بله اینم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من اسمم سیناس 21 سالمه و 190 قدمه و بزور تفریحی ورزش میکنم ولی بدن رو فرمی دارم. داستان در مورد زنداداشم الهام هستش که قدی متوسط پوستی فوق العاده سفید و زیبا داره سایزشم نمیدونم والا به این چیزا اهمیت نمیدم معمولا بریم سر اصل داستان. داداش من…

  • داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه سلام مهردادم ممنون بابت همه ی نظراتتون یه سری چیزا راجب زن عموم بگم که یادم رفته بود بگم زن عموم اسمش مریمه و اون موقع که داستان اتفاق افتاد اون ۲۷ سالش بود و من ۱۶ سالم بود ؛ زن عموم پاهای…