دسته: داستان سکسی


  • داستان سکسی تقدیم به شما – لذت می بردم از این که می دیدم  دامادایی دارم که یکی از یکی کس خل تر هستند و میگن دیدن سکس پدر با دختر یکی از آرزو ها شون بوده و حالا احساس می کنن که به بزرگ ترین آرزوی زندگیشون رسیدن و دوست دارن  تحقق این آرزو…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من سروش 17ساله و مامانم ژاله 40 ساله . من تنها زن دور و ورم مامانم بود و خاله هام ولی بیشتر مامانم پس طبیعی کششم و وابستگیم بهش بیشتره .همیشه قبل از بلوغ و زمان اوایل بلوغ همیشه دنبال موقعیت بودم برا دید زدن پاها و ساق و…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – من مرتضي الان پسري ساله ودانشجوي رشته عمران دانشگاه آزاداصفهان هستم.ماچندسالي هست كه ساكن اصفهان شديم ولي اصليت مابرميگرده به روستايي درنزديكي شهرنياسر-كاشان.روستايي كه درحدود خانوارداره دركناررشته كوههاي كركس.چون پدرومادرم هميشه سرگرم كارشون هستن وحتي يك روز آزاد ندارن;من هميشه تعطيلات تابستان روبه روستايمان مي رفتم وسه ماهه تمام…

  • این داستان تقدیم به شما من اسمم بهروزه و 32 سالمه از کرمان. قد و #هیکل و قیافه ام همش معمولیه و اصلا خاص نیستم. یه رفیق دارم که بهترین رفیقمه و از بچگی بهترین رفیق های هم بودیم و همیشه پشت هم بودیم. تقریبا 2 سال پیش یه روز عصر بود که حمید زنگ…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – يكي از شلواركهاي من رو پاش كرده بود. با يه تيشرت كه يه آرم نايكي بزرگ روسينش نقش شده بود و رنگش هم ليمويي بود.لباسا تو تنش گريه ميكرد. يه نخ هم سيگار گرفته بود دستش. از سيگار يه كام زد و يه چرخي هم به بدنش داد. م…

  • این داستان تقدیم به شما من و #سیمین دختر داییم ازبچگی باهم بزرگ شدیم. ورازدار همیم از وقتی سیزده 14 ساله شدیم سیمین همش دنبال دوس پسر بازی بود و با خیلی از پسرها و مردها رو هم ریخته بود پیش من تعریف می کرد که چطوری اونا رو تیغ میزنه و ازشون پول و…

  • داستان سکسی تقدیم به شما …قسمت قبل در اتاقم در میزنن گفتم کیه دیدم ساراس میگه داداش بیداری پاشدم شرتمو دادم بالا …از پشت در گفتم چیکار داری گفت تو اتاقم سوسک دیدم میای بکشیش میترسم منم زیر شلواریمو پام کردم از شانش بدم همون زیرشلواری که خشتکش رو پاره کرده بودم سر جالباسی بود…

  • این داستان تقدیم به شما سال ۹۴ بود اونموقع ۲۱ سالم بود تو کار خرید و فروش ماشین رفته بودم و خوب پول در میاوردم تو یکی ازین سایتای همسریابی ثبت نام کرده بودم و خودمو ۳۰ ساله جا میزدم مخ این طفلکا رو میزدم با قول ازدواج یه دل سیر میکردمو ول میکردم به…

  • داستان سکسی تقدیم به شما زیاد حاشیه نمیرم میرم سر اصل داستان که کوتاه بگم.ما یه همسایه داشتیم به اسم ژیلا.یه زن ۴۰ و خورده ای ساله که با دخترش زندگی میکرد.نمیدونم چجوری به این خونه داده بودن چون از روز اول کاملا بو بردم ازون زنای تشنه ی کیره.چندین بار چیزای مشکوک دیدم اون…

  • این داستان تقدیم به شما چند ضربه به در خورد و منشی و پشت سر او مهرداد وارد شد. اع آقای معرفت شما باید فعلا صبر کنید مشکلی نیست خانم رضایی ایشون‌ میتونن داخل وایسن رضایی چشمی گفت و پرونده ها رو روی میز وسط اتاق قرار داد و مهرداد هم روی کاناپه توی اتاق…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – چه کیفی داشت وقتی که وقتی کیرم تا ته می رفت تو کوس کبوتر صحرا جفت برشهای کونش با قسمتهای بالای کیرم تماس می گرفت . دلم می خواست زودتر اونو به اوج برسونم وخودم تو کوس یا کونش یه جایی خالی کنم . هر چند حس می کردم…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان من احسانم ۳۵ ساله و مجرد داستان واسه اوایل سال ۹۸ هست یه مدت بود بیکار بودم یه #پژو داشتم اما از مسافر کشی متنفر بودم تو پمپ بنزین یه بنده خدایی اومد گفت میخوای در آمد خوب داشته باشی یه شغل راحت و خوب منم گفتم آره…