دسته: داستان سکسی


  • داستان سکسی تقدیم به شما – دختر مشتاشو به زمین می زد و یک دفعه ناگهان دیدم که از اطراف پاهاش داره آب کیر بر گشت می کنه .. . به نظرمیومد که یکی داره میاد اون نزدیکی . دیگه این اواخر نکات ایمنی و امنیتی از دستشون در رفته بود . دلم واسشون می…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسمم #بهرام الان 62 سالمه 6 برادر از خود بزرگتر دارم من اخرینشم خواهرم نداریم هنوز یک تار مویم سفید نشده و حتی یک دندان هم نکشیدم کسی باور نداره من حتی 40 سالم باشه تو یکی از روستاهای بروجرد متولد و نوجوانیم در ده سپری شده 14 ساله…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان واسه اولین بارمه که دارم داستان سکسمو واستون مینویسم من سامان هستم 30سالمه ماجرای من ازشبی که تو خونه تنها بودم شروع شد که موبایلم زنگ خورد ولی تا خواستم جواب بدم قطع شد یعنی طرف داشت بهم تک مینداخت که من بهش بزنگم ولی چونکه من اون…

  • این داستان تقدیم به شما سلام چندتا از سرگذستها را خوندم مخصوصا سکس با زن داداش ها را اغلب واقعیته چون منم 36 ساله #عاشق و #معشوق با زنداداشم باوجودیکه زن دارم زنمم خوشگله و میدونم زنمم توسط داداش از خود کوچکتر گاییده می شه ولی هنوزم سکسمو با زنداداشم پریسا ادامه می دم و…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – ذر همین لحظه بهروز هم رفت بالای منبر و گفت زنا هم باید حواسشون باشه که آب کسشون رو بیشتر از یک بار خالی نکنن  و اونو نگه داشته باشن واسه شوهرشون ..  -بهروز تو چه می دونی شاید همون یه بار رو هم نتونن و نخوان که ارضا…

  • این داستان تقدیم به شما سلام ب.الف 43 ساله از #مهرشهر کرجم نزدیک دوساله زنداداش خانمم را میکنم برادر خانمم #گرایش زنانه داره کیر کوچلو سینه بزرگ شکل زنها و بدنی مثل زنها نرم و #باسن #گنده ای داره با سمیرا وقتی ازدواج کرد همه فامیل هاج و واج موندن سمیرا بزودی عاشقم شد نزدیک…

  • داستان سکسی تقدیم به شما اول درباره خودم یکم بگم بعد . من زمان داستان 19 سالم بود و دیپلم الکتروتکنیک . البته چون علاقه خیلی زیادی به کامپیوتر داشتم همزمان توی چند تا از شرکتهای شهرمون کار میکردمو توی یکی از این شرکتها که با 2 تا از دوستام کار میکردم دیگه همه چیزو…

  • این داستان تقدیم به شما یک روز داشتم برمیگشتم خونه رفتم #ادکلن فروشی تا برای خانمم یک ادکلن بخرم تو #پاساژ بودم که چشمم به #سارا افتاد کنجکاو شدم ببینم کجا میره دنبالش کردم رفت مغازه ادکلن فروشی رضا دوستم که منم داشتم میرفتم بعد ۴۰دقیقه اومد بیرون پاش لنگ میزد یک کادو هم گرفته…

  • داستان سکسی تقدیم به شما این داستان حاصل گفتگو با دوستی است عزیز به قصد روشن کردن ابهامی، ولی قصه شد. اميد که پسند شود. با احترام، مدوزا چیزی که می خوام بهت بگم قصه نیست، واقعیت زندگیمه، اونقدر عجیب که باورش برای خودمم سخته. دختري با من زندگی می کنه که از وقتی اومد،…

  • این داستان تقدیم به شما سلام زن داداش خانمم #ساناز یک هفته پیش اومد خونمون ساناز یک داف به تمام معناست باسن تاقچه ای قوس کمر دیونه کنند سینه ها سفت رو به بالا ممه ها شیک و بیرون زده و شق لبا طبیعی قلوه ای بدن سفید مثل سذف که برنزه کرده بود تو…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان انجمن کیر تو کس من سامان ۲۷ سالمه لیسانس it،ساکن تهران قد ۱۸۷ وزن ۸۵ چهره نسبتا خوبی دارم بریم سر اصل مطلب. من از ۲۰ سالگی عاشق دخترداییم بودم اونم منو دوست داشت،سما ۱۹ سالش بود همه فامیل از علاقه ما خبر داشتند. ۲۰ مرداد ۱۳۹۶ سر…

  • این داستان تقدیم به شما سلام مهندس صنایع غذاییم از دانشگاه تهران مال اون دور دورها… اسمم شهریار 59 سالمه نهم دبیرستان بودم داداش از خود بزرگترم که تو ایران #ناسیونال با مدرک #سیکل پنج سال بود کار می کرد ضمنا درسشم میخوند تا فوق دیپلم هم مدرک گرفت از انجا که جزو کارگران بدرد…