این داستان تقدیم به شما تازه زنم ازم جدا شده و یک ماه بیشتر نیست با اصرار مادرم در #سوپر مارکت محل بعنوان شاگرد مشغول شدم. زنم وقتی فهمید با دوست صمیمیش ارتباط دارم ازم جدا شد. همیشه وسوسه میشم تا ترتیب زنای اطرافمو بده. بارها رسوایی به بار آوردم. ولی هیچوقت آدم نشدم. وقتی…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام ، خدمت همه دوستان این اولین و شاید آخرین داستانیه که مینویسم . شاید دیگه نتونم بیام نت. این داستان رو با گریه نوشتم ، با خنده نخونید . داستان زندگیمه که متاسفانه خیلی کش اورده . مهلا خیلی دختر ناز و مهربونی بود و خیلی دوسم داشت و…
این داستان تقدیم به شما اولین باری که اسم یه مرد دیگه تو سکس ما وارد شد، یک شب تابستانی سال 89 بود. زنم (مریم) داشت رو کیرم بالا پایین میرفت. مدتی بود، تو فانتزیام، #مریم را با مردای دیگه تصور میکردم و چند هفته ای بود که همسایه ی خانم بازمون (علی) دائم جلو…
داستان سکسی تقدیم به شما نمیدونم باور میکنید یا نه ولی وقتی خودم به روزایی که میخوام ازشون بنویسم فکر میکنم باورم نمیشه که از سر حماقت من این اتفاقا افتاده. همیشه فکر میکنم خدا خیلی دوسم داشت و خیلی شانس آوردم که بلایی سرم نیومد. ببخشید که طولانی شده و به جز آخرای داستان…
این داستان تقدیم به شما سلام .من نازنین هستم 22 ساله قد 160 و وزن 65 خوشتیپ و خوش پوشم.همیشه به خودم میرسم و مرتب سالن ورزش میرم که هیکلم روی فرم باشه.ماجرا مربوط به 4 ماه پیشه. من همراه همسرم به یکی از شهرهای جنوبی رفتم چون همسرم اونجا کار میکرد و ما تازه…
داستان سکسی تقدیم به شما – من و ندا بدون این که کسی رو مشکوک کنیم بعد از شام راه افتادیم طرف دریا .شانس آوردیم که این کلاسهای متفرقه پدر نادر رو در آورده بود وگرنه موی دماغمون می شد . رفتیم به جای همیشگی . اونجایی که واسه اولین بار همدیگه رو دیده بودیم…
این داستان تقدیم به شما سلام.من پیمانم ۲۶سالم. اهل #تبریز، قیافه متوسط قدم ۱۷۵. و لاغرم خوش اندام. کیرم ۱۹سانت و #کلفت .اولین باره مینویسم پس شاید بلد نباشم #شرمنده. اقا من مکانیکم و وضعم خوبه(مجردم). تو این کسادی بازار به خواطر کرونا. یهبار که مشغول کار بودیم یه صدای زنونه منو صدا کرد اقااااا……
داستان سکسی تقدیم به شما – من و مرجان رفته بودیم تو هم . هوس خشن ما به عشق و هوس ما تبدیل شده بود . نمی دونستم باهاش چیکار کنم می بوسیدمش . نوازش و ماساژو قاطی کرده بودم . هنوز واسم سخت بود که اون خانوم دبیری رو که یه روز از دستش…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام.خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم یک واقعیته محضه و هیچ دروغی توش نیست. چند روزی بود که زمزمه های خواستگاریم بود و من داشتم خودم رو برای ازدواج آماده میکردم همه چیز به خوبی پیشرفت و من به صورت کاملا سنتی ازدواج کردم.قبل از ازدواجم هیچ رابطه ای…
این داستان تقدیم به شما سلام اسم من علی 35 سالمه و مریم زنم 26 سالش خانم قد بلند #سفید #لاغر تو این سایت با دونفر از ساری اشنا شدیم محمد هما و پس از تماس های #تلفنی و اشنا شدن قرارشد بریم #شمال برای دیدن اونا . رسیدیم ساری محمد امد دنبال منو…
داستان سکسی تقدیم به شما بارها و بارها عجله ای با هم سکس داشتیم،اما اون روز یه روز طلایی بود،خانواده ام رفته بودم مراسم،اونم کلاس زبانش تشکیل نشده بود،اومده بود که بیاد پیش خواهرم کارش داشت،آیفون را زد گفت منم،قند تو دلم آب شد،اومد تو حیاط، درب واحد را که باز کردم همین که اومد…
این داستان تقدیم به شما سلام من #پریسا هستم و ۳۰ سالمه و دو ساله ازدواج کردم این داستان مال ۷_۸ سال پیشه با چندین نفر دوست بودم ولی سکس #کامل بعد از #ازدواج داشتم یکی از خاطراتی که دوستش دارم را براتون مینویسم ترم دانشگاه بودم و ترم تابستونه گرفته بودم.داشتم توی سالن پرسه…