این داستان تقدیم به شما سلام زنم خیلی آتشیه زیبا بلوند قدبلند و سفید باشمانی تیله ای #روشن شیکپوش و ناز گیر داد بریم طلامو عوض کنم داشتیم می رفتیم جشن عقد کنان یکی گفتم با لباس مجلسی تو این باد نمیشه رفت گفت طلافروشی لعل میریم پیش محسن جلوش پارک کن چند قدم پیاده…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام داستان مربوط میشه به۴سال پیش که توی خوابگاه میموندم. ما سه تا دوست بودیم که من از اون یکی ها ۲سال بزرگتر بودم ،باهم خیلی شوخی سکسی میکردیم،مثلا همدیگرو میگرفتیم ادای تلمبه زدن درمیاوردیم سوپرنگاه میکردیم همدیگرو انگشت میکردیم و… یه شب دوستم ک اسمش اشکان بود بهم گفت…
این داستان تقدیم به شما عید بخاطر کرونا دیدو بازدیدها غدغن بود باجناق بزرگم زنگید که خونه اید گفتم اره اومدن #شام موندن دو تا دخترشم با داماداش اومدن داماد کوچکش معلمه زنش بی نهایت خوشگله دختر بود چند باری تو خواب لای پاش #ارضا شده بودم خونه ام سه طبقه است همه به هم…
داستان سکسی تقدیم به شما بچه ها سلام اسم من محمد سی سالمه از مشخصاته ظاهریم سبزه قدم 175 چشمو ابرو مشکی با بدنی پر و پرمو اما زیادم خوشگل نیستم یه روز از تهران داشتم با اتوبوس به شهرمون برمیگشتم تو اتوبوس که تک صندلی بود من اخر نشسته بودم تو ردیفهای تکی وسط…
داستان سکسی تقدیم به شما رفته بودیم بیرون ۳ نفره من و کامی و سعید سعید ادم خنثی و خوبیه به کسی کاری نداره ،اون به من میگه جاست فرندمه و واقعا هم تا حالا حرکتی ازش ندیدم ولی خیلی وقته کامی فکرمو مشغول کرده ،پسر ساده ایه ولی خیلی جذابه سعید تو یه بطری…
این داستان تقدیم به شما اولین باری که فانتزی سکس کاکولدی داشتیم: علی، همسایمون بود و از اون خانم بازها! بارها دیده بودمش زیرچشمی چجوری به #مرضیه (زنم) نگاه میکنه! کاملا مشخص بود که با نگاش داره میره زیر لباسهای مرضیه و لباش را روی تن اون بازی میده! اولین باری که تو سکس با…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه این داستان ادامه داستان قبله که به همین اسم نوشته شده این قسمت هیچ مسئله سکسی نداره و صرفا برای تکمیل لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه نوشته شده و اما حالا میخوام اول در یه مواردی برای دوستان منتقد شفاف سازی…
این داستان تقدیم به شما سلام 18 سالم بودم قدم 185 وزن 75 کیرم از همه دوستام و فامیل بزرگتر بود بمن اصغر #خرکیر می گفتن خیلی هم خوشگل بودم شکل دخترا بودم یکی دو بار میخواستن بذارن کونم مقاومت کرده نگذاشته بودم ختنه که کردنمون من کلاس 5 بودم 9 تا بچه از فامیلو…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسم من متینه (همه اسم و ها مستعار هستش ) و ۱۵ سالمه یه کمی چاق هستم ولی نه اونقدر . کیرمم حدود ۱۳ سانته. این داستان مربوط میشه به دختر خالم که ۲۰ ساشه و پستوناش ۶۵ و موهای بلند تا باسن داره و خیلی شهوتی هستش چون…
این داستان تقدیم به شما سلام ما هفت برادر و دو خواهریم من پنجمین پسرم یکی از خواهرام از همه بزرگتر و دومیش بعد من دنیا اومده 4 سال کوچکتره داداش از خود بزرگترم زودتر از اون یکی ازدواج کرد زنشم مالی نیست هم زشته و هم پر مدعا همه تو روستا زندگی می کردیم…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام خدمت اعضای محترم شهوانی میدونم قراره بیخود و بی جهت فحش بخورم ولی برام مهم نیست،چون این خاطره برای حدودا ۱۴ سال پیش هست.اگه بتونم درست بیانش کنم و مورد پسندتون باشه چندتا داستان دیگه هم اضافه میکنم. اسم مستعارم علیرضا الان ۳۶ سالمه یه پسر دارم و از…
این داستان تقدیم به شما پوریا هستم 44 سالمه ساکن تهران در 25 سالگی پدرم بعلت سکته قلبی فوت کرد مامانم که یک زن نمونه بود بیوه شد مامان زنی زیبا با تناسب بدنی بی نظیر بود سال پدر که تمام شد از هر جایی برای مامان خواستگار می اومد و چون عاشق بابام بوده…