دسته: داستان سکسی


  • این داستان تقدیم به شما در بزرگم حاج ملک از افراد پر نفوذ و پول دار شهر بود پدرم(رضا) که تک پسرش بود رو فرستاد فرانسه واسه تحصیلات عالیه پدرم تو رشته معماری مدرکش و گرفت و برگشت کم کم پای جایی پا حاج ملک گذاشت و ادم پرنفوذی شد با دختر یکی از سیاسیون…

  • داستان سکسی تقدیم به شما روز خانجمن سکسی کیر تو کس بود و اکثر اهالی محل رفته بودن تعطیلات عید و منم از بیکاری پشت صندوق مغازه نشسته بودم ، سرم روبه دستم تکیه دادم و به درخت اقاقیای دم در خیره شدم، سرزندگی برگهای درخت و رقص برگ‌های تازه جونه زده اقاقیا زیر نور…

  • این داستان تقدیم به شما بالاخره دلو به دریا زدیم. من و همسرم آزیتا مسته مست بودیم. تصمیم گرفتیم فانتزیمونو علمی کنیم. یک هفته بود که با پسر بدنساز حشری تو اینستاگرام چت میکردیم و حالا تصمیم گرفتیم که بگیم بیاد و امشب ترتیب هردومونو بده. برامون تحریک کننده بود که ترتیب یک زن و…

  • این داستان تقدیم به شما در روستای دور افتاده اراک توی خانواده پر جمعیت داخل یک عمارت چند خانه ای که هر کدام مال برادری و زنشو بچه ها بود زندگی می کردم اخرین پسر خانواده بودم ته تغاری خواهر کوچکم بود که دوسال اختلاف سنی داشتیم اونقدر زیبا بود و سریع قد کشید تو…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام من شبنمم 25 سالمه و از طریق یکی از کاربرای نینی سایت با سایت شما آشنا شدم و میخوام خاطره ای بگم که مال تقریبا 10 سال پیشه…من تو یک خانواده تقریبا فقیر و متعصب بزرگ شده بودم پدرم حتی با تحصیل من هم خیلی موافق نبود و 3…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من آرمینم 20 سالمه اصفهان زندگی میکنم یه خواهر و برادر دوقلو دارم که 12 سالشونه و یه خواهر کوچیکتر که 6 سالشه این خاطرات توی چند قسمت نوشته میشه پس لطفا صبور باشین… من خوزستان زندگی میکردم تا اینکه از کلاس سوم دبستان انتقالی گرفتیم و به یکی…

  • داستان سکسی تقدیم به شما لیلا لیلا لیلا ابرو کمونی لیلا همراه با دلقک بازی داشتم میرقصیدم که نوید بخنده، نوید هم همراه با دور زدن و غر دادن به حرکات من می‌خندید آهنگ که تموم شد نوید گفت باز هم برقصیم، من که دیگه نای رقصیدن بعد ی روز کاری سخت نداشتم بغلش کردم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام این خاطره که می خوام براتون بگم مثل بقیه کس شعر نیست و توش داف و کیر 29 سانتی متری نیست! این خاطره ماله هفته پیشه! ما داریم اسباب کشی می کنیم و از این خونه میریم برای همین پدر مادرم چند روز یک بار میرن اونور تا پرده…

  • این داستان تقدیم به شما سلام من ایلیا هستم ساکن تهران و قراره ماجرای سکسی که با زن دایین داشتم براتون تعریف کنم و ماجرا مال ۳ سال پیش هست و الان ۱۸ سال دارم با یه کیر ۲۲ سانتی. داستان از اونجایی شروع میشه که ما با خانواده رفتیم مسافرت به تبریز و تو…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – نمی دونستم به کدومشون بیشتر توجه کنم که به اون یکی بر نخوره . هر دوتاشون طوری شیک کرده بودن که واقعا بازم نمی دونستم بگم که لباس کدومشون قشنگ تره . صورت هر دوتاشون شده بود یه تیکه ماه .. کتی منو کشوند یه گوشه ای و گفت…

  • این داستان تقدیم به شما اومدم قضیه منو خواهرزاده متاهلم که دو سال از خودم بزرگتره و واستون بگم . من ۲۴ سالم اون ۲۶ سالش . یه بچه سه سالم داره ک. اون شب بعد سکس اولمون ک تو اتاقشون رو تختشون بود و کلا در اتاق بستن تا تموم شدنشو لباس پوشیدنش همش…

  • داستان سکسی تقدیم به شما +نگران نباشین، هر طور شده این شرایط رو درست می‌کنم. -من نگران شرایط فعلی نیستم. بهتر از هر کَسی می‌دونم که از پسش بر میایی. نگرانیِ من بابت چیز دیگه‌ایه. +ژینا چیزی بهتون گفته؟ -الان مهمه که ژینا به من گفته باشه؟ +بهتون قول می‌دم که همه چی تحت کنترل…