دسته: داستان سکسی


  • این داستان تقدیم به شما سلام به همه دوستان عزیز، من علی هستم و داستانی که میخوام واستون تعریف کنم توی زندگی من تاثیر زیادی گزاشت. داستان از اونجا شروع شد که من توی یه پیج بیغیرتی عضو شدم و کم کم از این حس خوشم اومد، من 30 سالمه و یه خواهر به نام…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام من پویا هستم 22 سالمه داستان برمیگرده به 8سال پیش که من مثل همیشه رفتم با دختر عموم که 5سال ازمن کوچیک بود باهم بازی کنیم اونا ماهواره داشتن نگو دختر عموم موقعی که تو فیلم لب میدادن نگاه میکرده خوشش میومده یک روز که مامانش رفت بازار وما…

  • این داستان تقدیم به شما سلام خدمت همه عزیزان خاطره بنده مربوط به قبل عید 99 هست که  نحوه ی گاییدن زن داداش گلم با شما عزیزان در میان میگذارم لطفا نظر خود را در پایان اعلام فرمایید   بنده کوچیک شما مهرداد هستم 36ساله از یکی از روستا های شهرستان ساوه ویه خونه هم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما خب سلام به همه بچه‌ها این داستانی که می‌خوام تعریف کنم ، مربوط به اتفاقه جالبیه که همین یکی دو هفته‌ی پیش افتاده. اول خودمو معرفی کنم ؛ من محمدم ، ۲۲ سالمه و سفر و طبیعت رو دوست دارم . چند وقت پیش با یکی از دوستای دختری که…

  • این داستان تقدیم به شما منم وقتی ۱۵سالم بود خواهرمو کاییدم حال میده یه روز تنها شدیم همش داشتم اندامه سکسیشو وای کونش نکاه میکردم دراز کشیده بود رفتم کنارش برایه اولین بار بود یه دست به موهاشو کردشن کشیدم آروم دستمو بردم زیروبقلاشو مالیدم بعد رفتم سراغ سینه هایه کوجیکو قشنکش دستمو کشید کنار…

  • داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه این داستان بر اساس یک داستان اروتیک خارجی نگارش گردید. اسامی ، مکانها ، برخی از شخصیتها و روابط بین آنها تغییر داده شده است. سیاوش بعد از ارضاء شدن و ریختن آبش روی نسترن کنار همسرم روی تخت نشست تا تنفسش عادی…

  • این داستان تقدیم به شما این داستان نیست ، خاطره منه و مال ۱۰ سال پیشه ۱۶سالم بود و کلاس دوم دبیرستان ،وقتی از مدرسه رسیدم خونه ،مامانم رو به من کرد و گفت لباسات رو در نیار ، بابا بزرگت زنگ زده گفته بری خونشون ، دارن میرن تهران خاله تنها نمونه خاله هم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما «نمی‌دانم چرا ناگه نمودی مویت را کوته. آی! آی آی آی…» «سر زلف پریشان را ز دامانت کردی جدا. آی! آی آی آی…» «بکردی بر خاک پایت. برهنه شد شانه‌هایت. آی! آی آی آی…» این ترانه‌ایه که از دستگاه پخش ماشینش شنیده می‌شه. دستش رو توی دستم گرفته‌ام و گاهی…

  • این داستان تقدیم به شما سلام اسم من علی میخام سکس با دختر عمو رو واستون تعریف کنم ک همین ۲۰شهریور اتفاق افتاد اول بگم ک من قدم ۱۷۳وزنم ۵۳ کیرمم ۱۶سانته کلفتیشم معمولیه پوستمم سفید متمایل به سبز با موهای خرمایی ۱۹سالمم هس من ی دختر عمو دارم اسمش سحره سحر ی دختر زیبا…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – واما می رسیم به اون روزی که منیره در جلسه خونوادگی دعوت بود . اصلا عادت نداشت خودشو تو یک حصیر قنداق پیچ کنه و بره میون یه مشت افرادی که دوزار هم به عقایدشون اعتقادی نداره . اونایی که نه از دین می دونن و نه از دنیا…

  • این داستان تقدیم به شما سلام دوستان اصغر هستم 20 سالمه این داستانی که میخوام بگم مربوط به 5سال پیشه من یه مامان دارم 38 سالشه و اونموقع 33 سالش بود مامانم کون تپلی داره با سینه های سایز 85 و بدن سفیدی هم داره قدش 160هست بریم سراغ داستان من موقعی که 15سالم بود…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – -اووووووفففففف دایی جون از رو شلوارم نشون میده خیلی کلفته .. ولی چند بار دیدمش و حسرتشو خوردم .. خجالت کشیدم . اون من و مامانشو در حال سکس دیده .. گاهی میومدم خونه شون هروقت پدرش نبود و حتی بعد از مرگ باباش که بیشتر.. . شبو  با…