داستان سکسی تقدیم به شما سلام این داستانی که میخوام براتون بگم مربوط به 2 سال پیشه اون زمان من 20سالم بود من اسمم امیر هستش یه پسر با قد 172قیافم بد نیست البته اینو خودم نمیگم دوستام میگن اهل اذربایجان غ هستم و دختر عموم 17سال داشت اسمش ساراست عمومم یه چند سالیه فوت…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان تو کوستان … ببخشید تو داستان قبلیم گفتم محمد درشت هیکل چجوری مامانمو گایید این داستانم مال سال گذشته هست قبلش خودمو بازم معرفی میکنم اسمم اصغر هست و 20سالمه ومحمد دوستم همسن منه و شوهر مامانم هست چون صیغش کرده مامانم هم 38 سالشه کون تپل سایز…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان این خاطره خیلی صحنه سکسی نداره بیشتر هیجانش برام مهم بود: از طرف یکی از دوستام که اتفاقا با خانمش تجربه انواع فانتزی رو داشتن دعوت شدم خونشون پارتی. منو دوست دخترم نرگس رفتیم یه زوجی بودن دختره ازین شلوارکای لی که فقط باسن رو میپوشونه پوشیده بود…
این داستان تقدیم به شما سلام 21 سالمه اسمم سورنا بسیار زیبا هستم شکلم با دخترا مو نمیزنه طوری که سالهاست پدرم بخاطر من ما را از خانواده پر جمعیت خودش و خانواده مادریم. دور نگه می داره تا بخاطر فرم بدن من مجبور به پرسش و پاسخ نشوند و شاید تعرض مردان و پسران…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام به همه دوستای انجمن کیر تو کس این داستان مربوط تخیل بنده نیست و زندگی واقعی شخصیست که من شنونده اون بودم و طبق خواسته خودش این حرفها رو مینویسم. زندگی من توی یه خانواده متوسط شروع شد.نه خیلی مذهبی نه آزاد.معمولی بودیم. منم یه دختر معمولی.خب تو دوره…
این داستان تقدیم به شما سلام به همه بچه های شهوتی سلوا هستم 27 ساله من توی سکس خیلی هاتم و تقریبا میتونم بگم هیچ هوسی رو دل شوهرم نمونده، همه جوره منو کرده و میکنه. تو هر پوزیشن و از کس و کون. چند باری بعد از ازدواجمون با زنهای دیگه خوابیده، خودش اومده…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان اسم من آرمين اين خاطره مال 18 سالگيمه من تو دبيرستان يه دوست خيلي صميمي داشتم اسمش احمد بود از لحاظ درسي وضمون شبيه هم بود واسه همين باهام معلم خصوصي ميگرفتيم احمد يه خواهر داشت كه 20 سالش بود ميدونستم من قيافم بد نبود اما خوبم نبود…
این داستان تقدیم به شما همه چی جلو چشمامه انگار همین دیروز بود ۱۹ سال پیش پدرم ماشینش چپ شد و فوت شد من ۱۰ سال بود بعد منم ۲ تا بچه کوچیکتر بود از پدر یه خونه با چند تا مغازه برامون موند بعد مراسم همه رفتن پی کار رو زندگی شون ماموندیم و…
داستان سکسی تقدیم به شما …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه قسمت دوم: در اتاق که بسته شد سمانه رو چسبوندم به دیوار. جوری لبای همو میخوردیم که یکی ما رو تو اون حال میدید قطعا میگفت: با نون بخورید سیر شید. دو سه بار همدیگه رو چسبوندیم به دیوار و کمد تا اینکه…
این داستان تقدیم به شما سلام من پری هستم.از تبریز 22 سالمه سینه هام 75 کونم معمولی ولی خیلی نرم و یه کوس تپل و خوردنی حشری و عاشق کیر… اسم پسرعمم علی 24 ساله با یه کیر 17 سانتی که خیلی هم کلفته و همینطور سفید… من و علی از وقتی 13 سالم…
داستان سکسی تقدیم به شما – یادم نمیاد نازنین روشو برگردوند سمت من یا من شونه ها شو گرفتم و روشو سمت خودم کردم .. کاش توی چشاش بیشتر نگاه می کردم .. کاش حس قشنگو بیشتر نشونش می دادم .. کاش راز نگاهشو بیشتر می خوندم .. قبل از این که برم سراغ لباش…
این داستان تقدیم به شما خواستگاری خاله بود. من و خاله نگین اختلاف سنی کمی داشتیم و بیش حد از نزدیک بودیم. نمیدونم شاید بخاطر این بود که خیلی سختی کشیده بود ، همه آرزو داشتیم خوشبختیشو ببینم بعد از فوت مامان بزرگ تنها فکرمون خاله نگین بود مامان بزرگ سه سال پیش بخاطر ی…