این داستان تقدیم به شما سلام دوستان سعید هستم ماجرای داستان سکس خودم و زن پسر داییم از اونجا شروع شد که پسر داییم که نظامیه ی مغازه بوتیک زد و از اونجاییکه من تو این کار سر رشته دارم خانمش بهم پیام میداد و مشاوره میگرفت کم کم احساس کردم کونش میخاره و همین…
داستان سکسی تقدیم به شما زمستان سردی بود به تیر چوبی مدرسه قدیمی عشایری تکیه زده بودم، زنگ خورد بچه ها تعطیل شدن، دانش آموزان راهنمایی دختر با یه نگاه خاصی میدیدنم، از این نگاه ها بدم میومد و رنجم میداد منم سال اول تدریسم بود بچه بودم ۲۰ سالم بود و حتی یکی از…
این داستان تقدیم به شما داستان کاملا واقعی من مریم ک بدطور کونی شدم!! دوستان سلام.این داستان واقعی کونی شدن منه.من مریم هستم ۳۰ساله متاهل هستم و یه پسر دارم الان دوساله.داستان کون دادن من برمیگرده به موقعی که مدرسه میرفتم و ۱۵سالم بود.من سه تا داداش دارم که اولی از خودم دوسال بزرگتره و…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسمم ارشیا 22 سالمه قدم 176 هیكلم معمولیه اصول نویسندگی رو بلد نیستم و خودمونی تعریف میكنم یه دختر دایی دارم به اسم درسا دو سال از خودم بزرگ تره و تازه دانشگاه ش تمام شد ، همیشه تو كفش بودم من علاقه ی شدید به دخترای ریز اندام…
این داستان تقدیم به شما سلام دوستان خوبم. من رضا 38 ساله کارشناسی ارشد حسابداری مدیر مالی یک شرکت بزرگ هستم از خرم آباد لرستان متاهل 16 ساله ازدواج کردم دو تا بچه دارم اولی دختر 12 ساله دومی 7 ساله پسر هر دو محصل هستند خانمم را به پسند خواهر و مامانم گرفتم و…
داستان سکسی تقدیم به شما لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه… (دوستان لطفا توجه داشته باشید که این داستان,توهین به اعتقادات هیچ یک از شما عزیزان نیست و صرفا یک تخلیه!) ( همینطور لازمه بدونید که اسم شخصیت دختره داستان از ژاله به شعله تغییر پیدا کرد.خخخخخ” خنده دویلانه”) آبی به سر و صورتم…
داستان سکسی تقدیم به شما رفقا این داستان کاملا تخیلیه امیدوارم بخونید لذت ببرید… منتظر نظراتتون هستم دستاشو مشت کرده ولی مطمئنم کتکم نمیزنه و این از همه چی بدتره اخرین باری که کتک نخوردم ۲۴ ساعت لخت با بندای محکم بسته شده بودم به درخت و اون هیچ توجهی بهم نمیکرد انگار وجود نداشتم،…
این داستان تقدیم به شما سلام داستانی که میخوام براتون بنویسم واقعی نیست منم یه کونیم امیدوارم از تخیلاتم خوشتون بیاد … من و همسرم 10 ساله که ا زدواج کردیم و یه پسر 4ساله داریم چون خانومم شاغله بعد از مرخصی زایمان همسرم برای فرزندمون یه پرستار گرفتیم یه دختر 25 ساله بود…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام. این خاطره بهترین سکس من در زندگیمه چون واقعا تو خیالمم تصور نمیکردم اتفاق بیفته اما خب شد. اسم من مهدی و 36سالمه چهارساله که ازدواج کردم و داستان کردن کس و کون ناز زن برادر خانومم یک ساله که اتفاق افتاده و امیدوارم تا زنده ام بتونم ادامه…
این داستان تقدیم به شما قسمت قبل ی بعد از ظهر پاییزی بود هوا گرگ ومیش ؛ رو کرده بود به تاریکی اصلا احساس سرما نمیکردم نم نم بارون میومد تو عالم خودم قدم میزدم با خودم رویاهامو میبافتم سال اخری بودم کنکور داشتم واسه کتاب تا اصفهان رفته بودم .ی کورس سوار و پیاده…
داستان سکسی تقدیم به شما – روزها یکی پس از دیگری سپری می شدند و من هرروز با اضطراب خاصی ایمیلموچک می کردم . نه هدیه من به من توجهی نداشت و خودمو توخونه حبس کرده بودم . نه دل و دماغشو داشتم که برم اصفهان به خواهرم که اونجا شوهر کرده بود سربزنم نه…
این داستان تقدیم به شما سلام من رضا هستم 26 سالمه و توی یک شرکت بازرگانی حسابدارم. آقای باقری رییسم مرد 50 ساله پولداریه که از دوبی واردات انجام میده. من حدود شش ماهه که با نسیم زنم ازدواج کردم. نسیم یک دختر 22 ساله زیباست. با قد 170 و وزن 75 با اینکه درشته…