داستان سکسی تقدیم به شما سلام من حسینم این داستان واسه سه سال پیشه وقتی ۱۷ سالم بود یه نوجوون تو پر بودم قدم ۱۶۵ وزنم ۷۰ با رونای درشت و پوست سفید ما تهران زندگی میکردیم و واسه مسافرت رفته بودیم شمال خونه خالم یه پسر خاله دارم که دو سال از خودم کوچیکتره…
این داستان تقدیم به شما سلام اسم من ژینوسه. یک دختر 18 ساله قدم حدودا 170 و وزنم 70 کیلو. میدونم که یکم تپلم ولی هیکل منحنی قشنگی دارم. کپلای سفید و تو فرم و بزرگ کمر باریک و سینه های درشت و سر بالا. نگاه سنگین مردها رو همیشه حس میکنم. چند وقتیه شدیدا…
داستان سکسی تقدیم به شما – کریم همون چند سانتی رو که تو کونم فرو کرده بود یواش یواش می کشید عقب و به نرمی اونو رو به جلو حرکتش می داد . -آخخخخخخ کریم حتی کون کردن تو هم به من حال میده . معلوم نیست چرا نمی تونی ملیحه رو سر حالش کنی…
داستان سکسی تقدیم به شما ۱۶ سالم بود حدود یه ماه بود با هم دوست شده بودیم و تنها دلیل دوستیمون این بود که کنجکاوی جنسی هم رو رفع کنیم . اونم ۱۵ سالش بود حدودا ، اگه درباره نحوه دوستیمون میخواید بدونید باید بگم که واقعا یادم نیست دقیقا از کجا شروع شد ،…
این داستان تقدیم به شما سلام سیروس هستم 35 ساله از تهران سه سال پیش بود بعد از سالها انتظار در ناباوری آنچه می خواستم و ته آرزویم بود اتفاق افتاد… نزدیک ده سال پیش ازدواج کردم در حالیکه معشوقم بطور کاملا نا باورانه قسمت برادرزاده ام شده بود آره یکسال قبل از ازدواج…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام خدمت دوستان من ف…هستم ۲۳ سالمه این داستان برمیگرده به دو ماه پیش.اینم بگم که حوصله ی اضافه هارو ندارم اصل کاریو مینویسم.یه دوست دارم ب اسم س…اونم ۲۴ سالشه چن سال پیش واسش یه دختر ۱۹ ساله جور کردم باهم دوست شدن غافل از این که دختره از…
این داستان تقدیم به شما کوچه پس کوچه های نیاوران من را به دوران کودکی میبرد. یادش بخیر. روزگار خوشی بود. اکنون دیگر فقط خاطرات روزهای زیبای گذشته مانده و دیگر این باران و بوی چنار آن حس و حال را به آدم نمیدهد. من کنار شوهرم در ماشین نشسته ام و به سوی یک…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام و عرض ادب این خاطره برمیگرده به سه سال پیش اسمم علی 25 ساله قد 181.خلاصه ی خاطره رو میگم زیاد وقتتونو نگیرم.بعضی از دوستانم در دوران مدرسه زودتر زن گرفتن و رفتن سر زندگی من هم مجردم موندم بخاطر بی پولی. یکی از دوستانم همسرش که با ما…
این داستان تقدیم به شما سلام. من کیوان 19 سالمه . بدنسازم. قیافم هم کاملا پسرونست. عاشق برده شدن واسه پسرای بدنسازم. یه روز خونه یکی از دوستام بودم. اون بمن پیشنهاد سکس با یه پسرو داد که خودش زیاد از برخورد اون خوشش نمیومد. من شماررو با یجور بیمیلی گرفتم. در صورتیکه اصلا بیمیل…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام من عضو این سایت نیستم داستاناشو میخونم چون به نظرم خیلی هاشون اتفاق افتادن و راستن آخه دوروبر آدم یه همچین مسائلی پیش میاد . بعضی هاشون خاطره هستن و بعضی هاشون داستان. از اونجایی شروع کنم که مامانم یکم سرماخورده بود و چون پدرم فوت شده و برادرم…
این داستان تقدیم به شما افسون بین امون وایساده بود و کیر جفت امون رو از روی شلوار می مالید، من ازش لب می گرفتم و مجید داشت سینه هاشو می خورد . بی نهایت #شهوتی شده بودم، سرشو با دست گرفته بودم و نیم نگاهی به مجید می نداختم که سینه های افسون رو…
داستان سکسی تقدیم به شما سال اول دبیرستان که تموم شد تصمیم گرفتم برم هنرستان! فکر کردم به نقشه کشی و معماری علاقه دارم. کامران هم یادم نیست کجا رفت، ولی دیگه ندیدم همو. یه هنرستان غیر انتفاعی کوچیک ثبت نام کردم. بچه هاش به نسبت به دبیرستان قبلی خیلی فرق داشتن. تقریبا بچه پولدار…