داستان سکسی تقدیم به شما سلام دوستان اول از همه چند نکته بگم 1-اگه اشتباه نوشتاری دیدین به بزرگی خودتون ببخشین چون اولین بارمه 2-این داستان کاملاواقیه و اینکه داستانی نیست که بخواد شما رو ارضا کنه بیشتر رسیدنم به دختر عممه که خیلی دوسش دارم3-لطفا اگ ازاین خاطرم بدتون اومد فش ندین یا حداقل…
این داستان تقدیم به شما من جوانی ۱۹ ساله تازه دیپلم گرفته بودم در روستایی از شهرستان قیدارخدابنده زندگی می کنیم که فاطی قدم به دودمان ما گذاشت فاطی ۱۷ ساله بود داداشم ۲۶ ساله ازدواجشان سر گرفت از همون اولین باری که فاطی را دیدم عاشقش شدم به دانشگاه رفتم و دانشجوی کشاورزی رشته…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسمم رو نمیگم چون دلم نمیخواد منو بشناسین(همه گفتن منم گفتم?) بریم سر اصل کسشر ما یه روز که تو خونه نشسته بودیم و داشتیم هنر نمایی بانو بزرگوار الکسیس رو میدیدیم و دستی بر سر آلت خویش میکشیدیم و جلقی میزدیم ناگهان چشم بر آیینه نهادیم و کون…
این داستان تقدیم به شما کسانی که خاطرات منو دنبال میکنن میدونن که بنده در مشهد هتل دارم اینو پیش زمینه گفتم برای کسانی که اولین بار خاطرات و داستانهای منو میخونن. *** اگه یادتون باشه گفته بودم که یکی از اتاقهای هتل در اختیار خودم بود و به مسافر نمیدادیم. منم طبق معمول هر…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسم مستعاره من لاو 25 ساله از اصفهان این داستان ماله6ساله پیشه اون موقع خالم رفت یه ماشین خرید وچون تازه گواهینامه گرفته بود به من گفت بیا رانندگی یادم بده منم قبول کردم اقا ما میرفتیم بیرون اون رانندگی میکرد یه روز که ظهر امدیم خونه هرکاری میکرد…
این داستان تقدیم به شما سلام بیژن هستم 37 ساله اهل هیچ مواد مخدری نیستم گهگاهی مشروب میخورم رو فرمم و زنا منو دوس دارن میگن مهرهی مار دارم در مسافرتی که به یزد، در قم ایستادم صبحانه خوردم تا رفتم راهی شوم زنی بسیار زیبا و شیک پرسید آقا شما سمت کاشان میرید؟ گفتم…
داستان سکسی تقدیم به شما صحنهی اول چشم از هم برنمیداشتیم. نگاهِ شاهین سرشار از عشق بود. نمیدونم توی سیاهیِ چشم من دنبال چی میگشت اما انگار دنیای قشنگیرو پیدا کرده بود که نمیخواست ازش خارج بشه. لبهای گرمشو در آغوش لبهام گرفتم و با تمام توان فشارشون دادم. ـــ بازم میخوای؟ با سر نشون…
این داستان تقدیم به شما سلام من اشکانم ۲۴ سالمه و این داستان از ۱۲ سالگیم شروع میشه… ما خونمون یه ویلایی عه تو تهران که فقط خودمون توش زندگی میکنیم خانواده من یعنی من و بابام و مامانم خیلی باهم راحت بودیم خیلی یعنی منو بابام با شورت تو خونه بودیم و مامانم با…
داستان سکسی تقدیم به شما – اگه کارد به ملیسا می زدی خونش در نمیومد . خیلی عصبی شده بود -چت شده دختر مگه من چیکار کردم . این جوری که تو عصبی نشون میدی و رفتار می کنی انگاری که من شوهر تو رو از چنگت به در آورده باشم . خب تو هدفت…
این داستان تقدیم به شما سلام اسمم ارشیاست ۲۱ ساله با قدی و هیکل ریز اما مردونه سیبلهای چخماقی دارم خدا از قدم زده عوضش کیرمو اندازه دو برابر دیگران کرده دانشجوی دانشگاه آزاد هستم داداش از خود بزرگترم آرشام ۲۷ ساله تازه چند ماهیه زن گرفته اسمش هما دختری تو دل برو و بسیار…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسمم محمد علی عه 21 سالمه و خیلی لاغر و معموله ام صورتمم پر جوشه این داستانم نسبتا واقعیه یه جاهاشو برای جالب شدن عوض کردم مثلا دیگه خیلی جزئی نشدم که دستم لرزید و قلبم تپیدو اینا یادتونه تو دبیرستان همه ی بچه ها ده تا ده تا…
این داستان تقدیم به شما این داستان از زبان پردیسه. یه جنده ی کوشولو و ملوس… ددیی شهیلم منو بلد بیلون باهم لفتیم زیر پل که ددیی علی هم دیدیم شلام کردیم بعد باهم رفتم نزدیکای خونه وایسادیم ددیی علی اومد تو ماشین و دوفتیم شلام من کیفم رو از روی صندلی های پشت آوردم…