دسته: داستان سکسی


  • این داستان تقدیم به شما صدای زنگ آخر چرتمو پاره کرد دیگه وقتش شد بود ، اگه دیرتر می زدن به یه بهمونه ای می پیچوندمو به شیوا می گفتم کیف کتابمو بیاره خونه مثل تیری که از چله کمون در رفته از کلاس زدم بیرون ذوق خاصی تو دلم بود بابام قول یه تولد…

  • داستان سکسی تقدیم به شما این برمیگرده به دوره راهنمایی من وپسرهمسایه مون که خوشکل بود و به قولا تک پرون بود. به بعضی میداد و به من نمیداد . روزی روزگاری علی همکلاسیم یه ارگ ارزون قیمت که باباش ازقطر براش آورده بود را آورد مدرسه وسرود تمرین کردیم وبردش خونه.ماجرا از اونجا شروع…

  • این داستان تقدیم به شما من و شوهرم که اونوقت ها دوست پسرم بود، توی ماشینش منتظر موردی بودیم که چند ساعتی زمان می‌برد. بیست دقیقه ای خوابم برده بود که با احساس گرما بیدارشدم. به صورت غرق خواب کیوان نگاه کردم، لبخند روی لبام نقش بست. نگاهم به لبای گوشتیش سرخورد ناخودآگاه آب دهنم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام. طاعات و عباداتتون داخل سایت مورد قبول جق باشه , ایشالا اولین خاطره ای هست که مینویسم … خاطره ای که می خوام براتون تعریف کنم, مال سه چار ساله پیشه حدودا. اون موقع ما خونمون یکی از شهرستان های کرمان بود, شهر نسبتا کوچیک ولی خب همه همو…

  • این داستان تقدیم به شما سرباز بودم بیضه هام درد گرفته بودن.رفتم دکتر پادگان اعزام کرد بیمارستان ارتش.رفتم اونجا دکتر تا کیرمو دید یا بهتر بگم دودولمو دید چشماش باز شد گفت که باید بیای مطب…   کارتشو داد و گفت هر چه زودتر بیا.کارتو گرفتم و فرداش رفتم مطبش تو آرژانتین.گفت به خاطر این…

  • داستان سکسی تقدیم به شما صحنه ها تو ذهنم شکل گرفتن .جزبه جزئش. با حامد برادرم. داشتیم فیلم میدیدیم.یه فیلم آمریکایی.همه چی یهویی شد.حامد دستشو روی زانوم گذاشته بود و آروم باهمون دستش زانوم رو نوازش میکرد. هم زمان باصحنه ای ازفیلم بود که مَرده تنِ زن رو نوازش میکرد. دستمو روی دست حامد گذاشتم.…

  • این داستان تقدیم به شما دو نفر عشق ناکامی در جوانی داشتن و سرنوشت بینشون جدایی انداخت جوری که هر دوشون تن به ازدواج با دیگری دادن و ده سال حسرت وصال هم رو خوردن اما شوهر اون معشوقه از اول از ماجرا باخبر بوده و دلسوزانه تلاش میکرد تا عشق سابق خانم زیباش رو…

  • داستان سکسی تقدیم به شما سلام من یه ایرانی خیر ندیده هستم اولین داستانمه مینویسم و نگارش خوبی هم ندارم. الان ۳۶ سالمه و قدم ۱۷۹ و وزنم ۹۵ و کیر تقریبا بزرگی دارم(۱۷ سانت تقریبا) و کلا با دو سه نفر سکس داشتم تا حالا. پوستم سفید و قیافم مردونست ولی اعتماد به نفسم…

  • داستان سکسی تقدیم به شما –  با هم همکلاس بودیم . تو دانشگاه . من بودم و اون چهارتا تا دختر . همه هم هم سن بودیم . من و سیمین و سارا و ساناز وزیبا . اونی که از همه با اخلاق تر و زیبا تر بود زیبا بود . منم که اسمم بابکه…

  • این داستان تقدیم به شما ساعت ۴/۰۷ دقیقه نصف شبه و الان یک ساعته توی ماشین نشستم و منتظرم خانومم از اولین قرار خونگی خودش با دوست پسر جدیدش برگرده پیشم . همیشه دلم میخواست خودم خانومم رو به قرارهاش برسونم و منتظر بشم تا از بغل دوست پسرش برگرده پیشم . البته این‌اولین تجربه…

  • داستان سکسی تقدیم به شما – شروع کردم به ردیف کردن مرسده جونم تا اونو کاملا رو فر مش بیارم .. -اووووووففففففف نادیااااااا عزیز دلم . اگه بدونی چقدر مستم می کنی . -بی جام شراب ;/; -جام شراب لبهای تو وجودمو مست کرده .. -این جوری نگو که از اینم  بیشتر بهت میدم تا…

  • این داستان تقدیم به شما دوستان گلم منو زنم دوتا ادم عادی هستیم مثه همه ی شما عزیزان منظورم اینه مثه خیلیا یکیمون برد پیت نیست یکیمون جنیفر. عادی. زنم یه زن ۲۹ ساله سفید و با بدن خوب من هم مثه خیلی مردای دیگه ۳۴ ساله و معلمم و سال سوم دبیرستان فیزیک تدریس…