این داستان تقدیم به شما اسم من حسامه و الان ۵۰ سالمه ، قبل از اینکه مدرسه برم یعنی زمانی که ۵ یا ۶ سالم بود همسایه ای داشتیم به اسم حسن که اتفاقا کفتر باز بود و ۷ یا ۸ سال از من بزرگتر بود اینم بگم که من بدنم سفید بود و قیافه…
داستان سکسی تقدیم به شما با صدای زنگ تلفن از جا پریدم، بالاخره بعد از دو سه روز پیداش شد. هنوزم با دیدن اسمش روی گوشیم نفسم میگیره و قلبم به شدت میزنه. اما یه نفس عمیق میکشم -جونم؟ دوباره صداش توی گوشم پیچید. قلبم از جا داشت کنده میشد. یه ماهی میشد که صداشو…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اولش بگم هرکی هر فحشی بده به خودش داده اسمها مستعاره اسم من شهرام ۱۰سالی میشه که ازدواج کردم. اسم خانمم نسترن. دوتا خواهرزن دارم که داستان من برا خواهرزن کوچیکمه. این قضیه مال سوم فروردین سال ۹۶. اسم این خواهرزن رو میزارم ژیلا. از اول نامزدی ما ژیلا…
این داستان تقدیم به شما برای خرید وسایل عرق کشی رفته بودم خیابون مولوی، برگشتنی توی کوچه های پیچ در پیچ محله ای مسکونی گم شدم. سر یه دوراهی که نمیدونستم به چپ بپیچم یا راست دخترکی در ماشینو باز کرد و مثل اجل معلق روی صندلی بغلی ولو شد. بی مقدمه گفت: بیست تومن…
داستان سکسی تقدیم به شما خسته و کوفته از تخت خواب بلند شدم و رفتم سمت توالت. بعد که دستامو شستم یه آب به صورتم زدم و تو آینه نگاه کردم. با خودم گفتم:«منی که چشمام سبزه،موهام بلوند و لخته و سفیدم چرا هنوز شریک زندگی ندارم؟ یعنی مشکل از خودمه یه اینکه کسی دوستم…
این داستان تقدیم به شما 4سال پیش وضع مالی ما یه کم به هم ریخته بود به همین خاطر مامانم هم می خواست بره سر کار ولی بابام خیلی غیرتی بود و دوست نداشت تا این که به اصرار مامانم قبول کرد بعد از چند وقت و گشتن دنبال کار به وسیله ی یکی از…
داستان سکسی تقدیم به شما سلام اسم مریم 18 ساله یه دختر معمولی قد 165 کمر خیلی باریک کون متوسط که با اندام من همخانی داره نسبت به قدم و کمر باریکم خیلی خوشکله این رو دوستام میگن که تعریف از خود نباشه ولی با اینکه قد بلندی ندارم و لی اندام خیلی توپه موهام…
این داستان تقدیم به شما سلام من سینا 35 سالمه شیما زنم 27 سالشه (اسما مستعار ) من خودم از بچگی عاشق کون دادن بودم از بچگی کون دادم تا همین الان داستان بیغیرتیم برمیگرده به اوایل ازدواجمون ک زنم تازه فهمیده بود کونی هستم واز کیر کلفت و بزرگ خوشم میاد اوایل کمی ناراحت…
داستان سکسی تقدیم به شما لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه… رفتم تو و کتابو برداشتم، با کلی اصرار با گذاشتن کارت شناسایی گذاشتن چند ساعتی کتابو خارج کنم، اومدم بیرون، محمد نبود دیدم جلوتره یه کم و داره دنبال یه دختر میره… رفتم دنبالش آروم که دیدم یهو دختره وایساد و شروع کرد…
این داستان تقدیم به شما سلام اسمم امیره 28 سالمه تهران دانشجو هستم و مجردم توی یکی از محله های متوسط رو به پائین تهران خونه اجاره کردم چون ارزونتر بود . صاحب خونه ام یه مرد حدودا 50 ساله هست و زنش و دوتا بچه مدرسه ای هم داره . یک سال شده بود…
داستان سکسی تقدیم به شما موهای بور زیر نور آفتاب ، چشمای عسلی ، لبای کشیده گوشتی ، دندونای صدفی ، پوست صاف ، اما موقع خندیدن دوتا خط کوچیک میوفتاد گوشه های لبش ، ترکیب همه اینا باهم مجابم کرد که عاشق بشم ، بله اینا مشخصات همون دختریه که دل منو برده ،…
این داستان تقدیم به شما اشکان هستم و ۲۹ سالمه قدم تقریبا بلنده و اندام ورزشی دارم خیلی وقته باشگاه میرم اما زیاد هیکلم درشت نیس و کارمم آزاده و تو شهر یه دفتر دارم و کنار اون وسایل عروسی و پارتی هم کرایه میدم برا همین خیلی پیش میاد دعوت باسیم پارتی و عروسی…